4- مواردى که هم بايد وضوى جبيره گرفته و هم بايد تيمم نمايد
1) اگر زخم يا شکستگى يا دمل در جلوى سر يا روى پاها باشد و روى آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح کند، بايد پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو که در دست مانده است، مسح کند و بنابر احتياط واجب تيمم هم بکند.
توضيح المسائل، مسأله326.
2) در صورتى که آب براى زخم ضرر دارد يا رساندن آب ممکن نيست و يا زخم نجس است و نمىشود آن را آب کشيد و گذاشتن پارچه و دست تر کشيدن هم امکان ندارد،احتياط واجب آن است که وضو گرفته و تيمم هم بکند.
توضيح المسائل، مسأله 329.
3) اگر جبيره تمام صورت يا تمام يکى از دستها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوى جبيرهاى بگيرد و بنابر احتياط واجب تيمم هم بکند.
توضيح المسائل، مسأله 330.
4) اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممکن نباشد بايد به دستور جبيره عمل کرده و بنابر احتياط واجب تيمم هم بکند.
توضيح المسائل، مسأله 335.
5) در صورتى که در جاى وضو زخم و شکستگى نيست، ولى بهجهت ديگرى آب براى مقدارى از دست و يا صورت ضرر دارد، دراين صورت علاوه بر وضوى جبيره بايستى بنابر احتياط واجب تيممهم بکند.
توضيح المسائل، مسأله 336.
6) اگر کسى براى مرضى که در چشم اوست موى چشم خود را بچسباند، بايد وضو و غسل را جبيرهاى انجام دهد و احتياط آن است که تيمم هم بنمايد (در تحريرالوسيله ج1، ص35، مسأله8 حضرت امام اين احتياط را صريحا احتياط واجب بيان فرمودهاند).
توضيح المسائل، مسأله342.
7) کسى که نمىداند وظيفهاش تيمم استيا وضوى جبيره، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را به جا آورد.
توضيح المسائل، مسأله343.
8) خونى که به واسطه کوبيده شدن زير ناخن يا زير پوست مىميرد،اگر طورى شود که ديگر به آن خون نگويند، پاک است و اگر بهآن خون بگويند در صورتى که ناخن يا پوستسوراخ شود، اگر مشقتندارد بايد براى وضو يا غسل خون را بيرون آورند و اگر مشقت دارد بايد اطراف آن را به طورى که نجاست زياد نشود، بشويند و پارچه يا چيزى مثل پارچه بر آن بگذارند و روى پارچه دست تر بکشند و تيمم هم بکنند.
توضيح المسائل، مسأله101. 9) هر گاه در اطراف جراحت زيادتر از قدر متعارف را هم به خاطر ضرر رساندن آب به آن نتوان شست، بايستى بنابر احتياط واجب مقدار ممکن را شسته و بعد روى جبيره را مسح نموده و تيمم هم بکند.
عروةالوثقى، احکام جبائر، مسأله8.
10) جبيرهاى که روى زخم گذاشته مىشود اگر با خون به طورى مخلوط شود که مانند يک شىء واحد شوند که برداشتن آن موجب جراحت پيدا کردن محل و جريان خون بشود، در اينجا صاحب عروه مىفرمايد دو صورت دارد:
يا خون استحاله شده و ديگر به آن خون گفته نمىشود [که حضرت امام مىفرمايند اين حرف مجرد فرضى بيش نيست و همچنين دوايى که نجس شده آن هم بخواهد استحاله شده باشد، اين هم فرض دوم است] يا استحاله نشده و به همان حالتخودش باقى است.
درباره صورت اول مىفرمايند: بايستى وضوى جبيره بگيرد و بنابر احتياط واجب تيمم هم بنمايد و بهتر است در هنگام وضو پارچه پاکى روى زخم نهاده و روى آن را هم مسح نمايد و اما اگر استحاله نشده باشد، بايستى به دستور وضوى جبيره عمل نموده و پارچهاى روى آن انداخته و روى آن را مسح نمايد.
عروةالوثقى، احکام جبائر، مسأله20.