احکام رَهن (گِرو گذاشتن)
«رهن» عقدى است که به موجب آن بدهکار مقدارى از مال خود را نزد طلبکار وثيقه مىگذارد که اگر طلب او را ندهد، طلب خود را از آن مال به دست آورد.
مسأله 2593 :
در رهن لازم نيست صيغه خاصى بخوانند و همين قدر که بدهکار مال خود را به قصد گرو، به طلبکار بدهد و طلبکار هم به همين قصد بگيرد، رهن صحيح است.
مسأله 2594 :
در صحّت رهن بنابر اقوى قبض معتبر است؛ پس تا زمانى که طلبکار يا نماينده او مال رهن را تحويل نگرفته، رهن ثابت نشده است.
مسأله 2595 :
گرو دهنده و کسى که مال را گرو مىگيرد، بايد مکلّف و عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نکرده باشد و نيز گرو دهنده بايد سفيه نباشد، يعنى مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف نکند و اگر به واسطه ورشکستگى حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع کرده باشد، نمىتواند مال خود را گرو بگذارد.
مسأله 2596 :
مال رهن بايد «عين» باشد نه منفعت و دين و نيز بايد «معيّن» باشد و نه مبهم.
مسأله 2597 :
انسان مالى را مىتواند گرو بگذارد که شرعاً بتواند در آن تصرّف کند و اگر مال کس ديگرى را گرو بگذارد، در صورتى صحيح است که صاحب مال بگويد: «به گرو گذاشتن راضى هستم».
مسأله 2598 :
خريد و فروش چيزى که گرو مىگذارند بايد صحيح باشد، پس اگر شراب و مانند آن را گرو بگذارند درست نيست.
مسأله 2599 :
اگر رهن دهنده يا ورثه او، رهن گيرنده يا ورثه او را امين ندانند،
(483)
مىتوانند مال رهن را نزد شخص ثالث و يا کسى که حاکم شرع تعيين مىکند به امانت بگذارند.
مسأله 2600 :
استفاده از منافع چيزى که گرو مىگذارند، متعلّق به صاحب مال است.
مسأله 2601 :
طلبکار و بدهکار نمىتوانند مالى را که گرو گذاشته شده، بدون اجازه يکديگر ملک کسى کنند، مثلاً آن را ببخشند يا بفروشند، ولى اگر يکى از آنان آن را ببخشد يا بفروشد و بعد ديگرى بگويد: «راضى هستم» اشکال ندارد.
مسأله 2602 :
اگر طلبکار چيزى را که گرو برداشته با اجازه بدهکار بفروشد، پول آن هم مثل خود مال گرو مىباشد.
مسأله 2603 :
اگر هنگامى که بايد بدهى خود را بدهد، طلبکار مطالبه کند و او ندهد، طلبکار در صورتى که وکيل از طرف مالک باشد، مىتواند مالى را که گرو برداشته بفروشد و طلب خود را بردارد و بايد بقيّه را به بدهکار بدهد، وچنانچه وکالت از مالک نداشته باشد، اگر به حاکم شرع دسترسى داشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد براى فروش آن از حاکم شرع اجازه بگيرد.
مسأله 2604 :
اگر بدهکار غير از خانهاى که در آن نشسته و چيزهايى که مانند اثاثيّه خانه مورد احتياج اوست، چيز ديگرى نداشته باشد، طلبکار نمىتواند طلب خود را از او مطالبه کند، ولى اگر مالى که گرو گذاشته خانه و اثاثيّه هم باشد، طلبکار مىتواند بفروشد و طلب خود را بردارد.
مسأله 2605 :
رهن در دست رهن گيرنده امانت است؛ پس در صورت تلف شدن يا معيوب شدن، چنانچه کوتاهى يا زيادهروى نسبت به آن نکرده باشد، ضامن نيست.
مسأله 2606 :
عقد رهن پس از تحويل دادن آن از طرف رهن دهنده ـ يعنى بدهکار ـ قابل به هم زدن نيست، ولى رهن گيرنده ـ يعنى طلبکار ـ مىتواند آن را به هم بزند.
مسأله 2607 :
رهن با مرگ رهن دهنده يا رهن گيرنده باطل نمىشود و اگر طلبکارى که نسبت به مالِ رهن حق دارد، بميرد، اين حق به ورثه او منتقل مىشود و
(484)
چنانچه رهن دهنده بميرد، مالِ رهن به ورثه او منتقل مىشود، ولى همچنان در رهن مىباشد.
مسأله 2608 :
اگر طلبکار يا شخص ديگرى در فروش مال رهن از طرف رهن دهنده وکيل شود و شرط کنند که حقّ به هم زدن آن را نداشته باشد، تا زنده است و طلبکار طلب خود را نگرفته، وکالت او باقى است و در صورتى که وکيل يا موکّل بميرد، وکالت به هم مىخورد.
مسأله 2609 :
اگر بدهکار ورشکسته شود و تمام اموالش تنها به اندازه بدهىهاى او باشد، شخص طلبکار نسبت به مال گرو بر ديگران مقدّم است.
مسأله 2610 :
آنچه اکنون در معاملات رهنى رايج است که مبلغى وام به صاحب خانه مىدهند و خانه او را گرو برمىدارند و شرط مىکنند قيمت کمترى جهت اجاره بپردازند يا اصلاً اجاره ندهند، شرعا جايز نيست و ربا و حرام مىباشد؛ ولى در صورتى که صاحبخانه به قصد اجاره، خانه را به مبلغى هر چند کمتر از قيمت معمول اجاره دهد و در ضمن عقد اجاره شرط کند که مستأجر مبلغى را به او قرض دهد و او نيز خانه را در مقابل آن گرو بگذارد، اشکال ندارد و معامله صحيح است.
(485)