احکام روزة قضاء
مسألة 1695 :
- اگر ديوانه عاقل شود ، واجب نيست روزه هاى وقتى را که ديوانهبوده قضاء نمايد .
مسأله 1696 :
- اگر کافر مسلمان شود ، واجب نيست روزه هاى وقتى را که کافربوده قضاء نمايد ولى اگر مسلمانى کافر شود ودو باره مسلمان گردد ، روزه هاىوقتى را که کافر بوده بايد قضاء نمايد .
مسأله 1697 :
- روزه اى که از انسان به واسطة مستى فوت شده بايد قضاءنمايد ، اگر چه جيزى را که به واسطه آن مست شده ، براى معالجه خورده باشد .
مسأله 1698 :
- اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد وبعد شک کند کهچه وقت عذر او بر طرف شده ، مى تواند مقدار کمتر را قضاء نمايد ، مثلا کسى کهپيش از ماه رمضان مسافرت کرده ونمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششممى تواند پنج روز روزه بگيرد وهمچنين کسى که نمى داند چه وقت عذر برايشپيدا شده ، مى تواند مقدار کمتر را قضاء نمايد ، مثلا اگر در آخرهاى ماه رمضانمسافرت کند وبعد از رمضان بر گردد ونداند که بيست وپنجم رمضان مسافرتکرده ، يا بيست وششم ، مى تواند مقدار کمتر يعنى پنج روز را قضاء کند .
مسأله 1699 :
- اگر از چند ماه رمضان روزه قضاء داشته باشد ، قضاى هر کدامرا که اول بگيرد مانعى ندارد .
مسأله 1700 :
- اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد ودر نيتمعين نکند ، روزه اى را که مى گيرد قضاى کدام رمضان است ، قضاى سال اول/ صفحة 292 /حساب مى شود
مسألة 1701 :
- کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته ، مى تواند پيش از ظهرروزه خود را باطل نمايد .
مسأله 1702 :
- اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد ، مى تواند بعد از ظهر روزهرا باطل کند اگر چه بهتر است باطل نکند .
مسأله 1703 :
- اگر به واسطه مرض ، يا حيض ، يا نفاس ، روزه رمضان را نگيردوپيش از تمام شدن رمضان بميرد ، لازم نيست روزهايى را که نگرفته براى اوقضاء کنند .
مسأله 1704 :
- اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد ومرض او تارمضان سال بعدطول بکشد ، قضاى روزه هايى را که نگرفته بر او واجب نيست ،وبايد براى هر روز يک مد که تقريبا ده سير است طعام يعنى گندم يا جو وماننداينها به فقير بدهد ، واگر به واسطه عذر ديگرى مثلا براى مسافرت روزه نگرفتهباشد وعذر او تا رمضان بعد باقى بماند ، روزهايى را که نگرفته بايد قضاء کندواحتياط واجب آن است که براى هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد .
مسأله 1705 :
- اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد وبعد از رمضانمرض او بر طرف شود ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاىروزه را بگيرد ، بايد روزه هايى را که نگرفته قضاء نمايد . واگر در ماه رمضان ، غيرمرض عذر ديگرى داشته باشد وبعد از رمضان آن عذر بر طرف شود وتا رمضانسال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد ، روزه هايى را که نگرفته لازم نيستقضاء کند .
مسأله 1706 :
- اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد وبعد ازرمضان عذر او بر طرف شود وتا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد ،بايد روزه قضاء کند وبراى هر روز يک مد گندم يا جو ومانند اينها هم بهفقير بدهد ./ صفحة 293 /
مسأله 1707 :
- اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود ودر تنگى وقت عذرى پيدا کند ، بايد روزه قضاء را بگيرد وبراى هر روز يک مد گندم يا جوومانند اينها به فقير بدهد ، واگر موقعى که عذر دارد ، تصميم داشته باشد که بعد ازبر طرف شدن عذر روزه هاى خود را قضاء کند وپيش از انکه قضاء نمايد درتنگى وقت عذر پيدا کند ، روزه قضاء را بگيرد وبنا بر احتياط واجب براى هر روزيک مد طعام هم به فقير بدهد .
مسأله 1708 :
- اگر مرض انسان چند سال طول بکشد ، بعد از آنکه خوب شدبايد قضاى رمضان آخر را بگيرد وبراى هر روز از سالهاى پيش يک مد که تقريباده سير است ، طعام يعنى گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد .
مسأله 1709 :
- کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد ، مى تواندکفاره چند روز را به يک فقير بدهد .
مسأله 1710 :
- اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد ، بايد قضاء را بگيرد وبراى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد .
مسأله 1711 :
- اگر روزه رمضلان را عمدا نگيرد ، بايد قضاى آن را بجا آورد وبراى هر روز دو ماه روزه بگيرد ، يا به شصت فقير طعام بدهد ، يا يک بنده آزاد کندوچناچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد ، بنا بر احتياط براىهر روز يک مد طعام لازم است .
مسأله 1712 :
- اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد ودر روز ، مکرر جماع کند يااستمناء نمايد واگر چند مرتبه کار ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد ،مثلا چند مرتبه غذا بخورد ، يک کفاره کافى است .
مسأله 1713 :
- بعد از مرگ پدر ومادر پسر بزرگتر بايد قضاى نماز وروزه آنانرا به تفصيلى که در صفحه 225 گفته شد بجا آورد .
مسأله 1714 :
- اگر پدر ومادر غير از روزه رمضان ، روزه واجب ديگرى را مانندروزه نذر نگرفته باشند ، بايد پسر بزرگتر قضاء نمايد ./ صفحة 294 /