احکام روزه قضا
مسأله 1710 :
اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزهاي وقتي را که ديوانه بوده قضا نمايد.
مسأله 1711 :
اگر کافر مسلمان شود، واجب نيست روزهاي وقتي را که کافر بوده قضا نمايد، ولي اگر مسلماني کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزهاي وقتي را که کافر بوده بايد قضا نمايد.
مسأله 1712 :
روزهاي که از انسان به واسطه مستي فوت شود، بايد قضا نمايد اگرچه چيزي را که به واسطه آن مست شده، براي معالجه خورده باشد.
مسأله 1713 :
اگر براي عذري چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده، ميتواند مقدار کمتر را روزه بگيرد اگرچه بنابر احتياط مستحبّ بايد مقدار بيشتري را که احتمال ميدهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً کسي که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده ونميداند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم ميتواند پنج روز روزه بگيرد اگرچه بنابر احتياط مستحبّ، شش روز روزه بگيرد و همچنين است کسي که نميداند چه وقت عذر برايش پيدا شده، ميتواند مقدار کمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهاي ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد ونداند که بيست وپنجم رمضان مسافرت کرده يا بيست وششم، ميتواند مقدار کمتر يعني پنج روز را قضا کند، اگرچه احتياط مستحب ّ آن است که مقدار بيشتر يعني شش روز را قضا نمايد.
مسأله 1714 :
اگر از چند ماه رمضان روزة قضا داشته باشد، قضاي هرکدام را که اوّل بگيرد مانعي ندارد ولي اگر وقت قضاي رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد وپنج روز هم به رمضان مانده باشد، بايد اوّل قضاي رمضان آخر را بگيرد.
مسأله 1715 :
اگر قضاي روزة چند رمضان بر او واجب باشد و در نيّت معيّن نکند، روزهاي را که ميگيرد قضاي کدام رمضان است، قضاي سال اوّل حساب ميشود.
مسأله 1716 :
کسي که قضاي روزة رمضان را گرفته اگر وقت قضاي روزة او تنگ نباشد، ميتواند پيش از ظهر روزة خود را باطل نمايد.
مسأله 1717 :
اگر قضاي روزة ميّتي را گرفته باشد، احتياط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1718 :
اگر به واسطه مرض، يا حيض يا نفاس روزة رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزههايي را که نگرفته براي او قضا کنند.
مسأله 1719 :
اگر به واسطه مرضي روزة رمضان را نگيرد ومرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاي روزههايي را که نگرفته بر او واجب نيست و بايد براي هر روز يک مدّ که تقريباً ده سير است طعام يعني گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد اگرچه احتياط مستحبّ آن است که بعد از صحّت، جمع بين قضاء وکفّاره نمايد ولي اگر به واسطه عذر ديگري مثلاً براي مسافرت روزه نگرفته باشد وعذر او تا رمضان بعد باقي بماند روزههايي را که نگرفته بايد قضا کند و احتياط مستحبّ آن است که براي هر روز يک مدّ طعام هم به فقير بدهد.
مسأله 1720 :
اگر به واسطة مرضي روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولي عذر ديگري پيدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاي روزه را بگيرد، بايد روزههايي را که نگرفته قضا نمايد و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگري داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود وتا رمضان سال بعد به واسطة مرض نتواند روزه بگيرد، روزههايي را که نگرفته بايد قضا کند وکفّاره در فرض اوّل مستحبّ است ولي بنابر احتياط واجب در فرض دوم لازم است.
مسأله 1721 :
اگر در ماه رمضان به واسطة عذري روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود وتا رمضان آينده عمداً قضاي روزه ر انگيرد بايد روزه را قضا کند وبراي هر روز يک مدّ گندم يا جو ومانند اينها هم به فقير بدهد.
مسأله 1722 :
اگر در قضاي روزه کوتاهي کند تا وقت تنگ شود و در تنگي وقت عذري پيدا کند، بايد قضا را بگيرد وبراي هر روز يک مدّ گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد، ولي اگر موقعي که عذر دارد، تصميم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر، روزههاي خود را قضا کند و پيش از آن که قضا نمايد در تنگي وقت عذر پيدا کند، بايد قضاي او را بگيرد و احتياط واجب آن است که براي هر روز هم يک مدّ طعام به فقير بدهد.
مسأله 1723 :
اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد بايد قضاي رمضان آخر را بگيرد وبراي هر روز از سالهاي پيش يک مدّ که تقريباً ده سير است، طعام يعني گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد.
*مسأله 1724# کسي که بايد براي هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد، ميتواند کفّاره چند روز را به يک فقير بدهد.
*مسأله 1725# اگر قضاي روزة رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را بگيرد وبراي هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد.
مسأله 1726 :
اگر روزة رمضان را عمداً نگيرد، بايد قضاي آن را بجا آورد وبراي هر روز دو ماه روزه بگيرد، يا به شصت فقير طعام بدهد، يا يک بنده آزاد کند و چنانچه تا رمضان آينده قضاي آن روزه را بجا نياورد، براي هر روز، بايد يک مدّ طعام بدهد.
مسأله 1727 :
اگر روزة رمضان را عمداً نگيرد و در روز مکرر جماع کند، بنابر احتياط واجب کفّاره هم مکرر ميشود ولي اگر چند مرتبه کار ديگري که روزه را باطل ميکند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد، يک کفّاره کافي است.
مسأله 1728 :
بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاي نماز و روزة پدر را به تفصيلي که سابقاً بيان شد بجا آورد و همچنين است در قضاي روزة مادر بنابر احتياط مستحبّ چنانکه گذشت.
مسأله 1729 :
اگر پدر غير ازروزه رمضان، روزه واجب ديگري را مانند روزة نذر نگرفته باشد، احتياط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نمايد و همچنين است روزة مادر بنابر احتياط مستحبّ.