قصاص
سوال 1890 :
کسى که رانندگى را خوب مى داند با کسى که نمى داند ,در قتل با هم فرق دارند ؟
جواب :
چـنـانچه رانندگى بلد نباشد يا وسيله نقليه او خراب باشد به طورى که بداند , رانندگى کند در معرض تصادف خواهد بود ,عمد حساب مى شود , واللّه العالم .
سوال 1891 :
لـغـزشـهايى که صبى هنگام بچگى مرتکب شده در صورتى که قتل نفس نباشد , مثل ديه اطراف و از بين بردن اموال مردم , بر عهده کيست ؟
جواب :
ديـه بر عهده عاقله صبى است و لکن تلف اموال را خود صبى ضامن است که بعد از بلوغش بايد از عهده خارج شود , واللّه العالم .
سوال 1892 :
ديه تصادف , ايا بر عهده خود راننده است يا بر عهده عاقله اوست ؟
جواب :
در صورتى که جنايت واقعه به راننده استناد پيدا کند , ديه برخود اوست .
و در غير اين صورت ديه نـه بـر او و نـه بـر عـاقله اوست .
و ميزان در اسناد , عرف است .
و خصوص قوانين رانندگى معيار نيست , واللّه العالم .
سوال 1893 :
در اثـر کـوتـاهـى مـسـؤلان و خـرابـى اسـفالت , تصادف مى شود جمعى کشته و زخمى مى گردند , چه کسى ضامن است ؟
جواب :
هر کس که جرح و قتل به او مستند است , او ضامن است .
و اگربه مقتول يا مجروح مستند باشد , کسى ضامن نيست , واللّه العالم .
سوال 1894 :
پسر پنج ساله اى در تصادف مرد .
راننده مى گويد : خودبچه به ماشين خورده , آيا حرف او پذيرفتنى است , تا ديه گرفته نشود ؟
جواب :
چنانچه حرف راننده واقعيت داشته باشد , پسر ديه ندارد , واللّه العالم .
سوال 1895 :
شـخصى براى کندن نهر آبى از مردم کمک مى گيرد در حال کار سنگى سقوط مى کند و کسى کشته مى شود .
ديه او به گردن کيست ؟
جواب :
چنانچه سقوط سنگ مستند به عمل جمع باشد که خود مقتول هم از آن جمع بوده , ديه مقتول بر عـاقـلـه آنـهـا اسـت , ولـى حـصـه مـقتول کسر مى شود , مثلا اگر چهار نفر بودند يک ربع ديه کـسـرمى شود و سه ربع ديه بر عاقله سايرين است , و ديه کسرمى شود به نحو اشتراک .
و چنانچه سـقوط مستند به فعل غيرمقتول باشد , و او در سقوط کمک نداشته , ديه مقتول بر عاقله سايرين است , واللّه العالم .
سوال 1896 :
اگـر ناگهان راننده خود را در سر دو راهى بيابد که گريزى ازهر دو نيست , مثلا يا بايد اتـوبـوس بـرابر خود را هدف سازد ومسافران زيادى آسيب ببينند يا عابرى که کنار خيابان است .
ازاين رو به عابر مى زند , آيا اين قتل عمد شمرده مى شود , وحکم او قصاص است ؟
جواب :
شبه عمد است .
و ديه بايد پرداخت کند و قصاص ندارد , واللّه العالم .
سوال 1897 :
اتـومـبـيـلى با سرعت مجاز و رعايت مقررات از کوچه اى مى گذرد فردى ناگهان بيرون مى آيد و به اتومبيل برخورد کرده و کشته مى شود , آيا قتل خطايى است يا خون او هدراست ؟
جواب :
چنانچه راننده به نحوى رانندگى نموده که مى توانسته توقف کند , ولى شخص مقتول خودش را طورى انداخته که راننده نتوانسته متوقف شود , خونش هدر است , واللّه العالم .
سوال 1898 :
آيا مجازات قتل عمد فقط قصاص است يا قصاص وديه ؟
جواب :
در فرضى که قاتل پدر مقتول , يا در موردى که قصاص ممکن نيست مانند اين که قاتل گريخته و به او دسترسى نباشد , حکم در اين دو فرض پرداخت ديه است , و همچنين اگر قصاص موقوف بر رد ديه باشد , ولى مقتول با رد فاضل ديه مى تواندقصاص کند , و در غير اين سه صورت حکم قتل عمد قصاص است و با مصالحه , قابل معاوضه به ديه است , البته در فرضى که حکم , قصاص است , بايد شرايط عامه آن موجود باشد تاقصاص اجرا گردد , واللّه العالم .
سوال 1899 :
آيا اگر اولياء دم گذشت کردند مى توان قاتل را حبس تعزيرى کرد ؟
جواب :
حـاکـم شـرعى جامع شرايط در مورد فرض ـ با رعايت مصلحت آمى تواند قاتل را تغزير کند , واللّه العالم .
سوال 1900 :
اگـر اولـيـاء مـقتول بعضى صغير و بعضى کبير باشند اولياءکبير مى توانند با پرداخت حق اولياء صغير از ديه , جانى راقصاص کنند ؟
جواب :
اولـياء مقتول که کبير هستند مى توانند جانى را قصاص کنند وبايد حصه صغار را از ديه بپردازند , واللّه العالم .
سوال 1901 :
آيا ولى و قيم به نيابت از صغار مى توانند مطالبه قصاص نمايند ؟
جواب :
بـثـوت حـق القصاص براى ولى صغير محل اشکال است , ومى تواند ديه را ـ که به مصلحت صغار است ـ مطالبه و اءخذ کند ,واللّه العالم .
سوال 1902 :
آيا مى شود قاتل را در زندان نگه داشت تا اين صغار کبيرشوند ؟
جواب :
در فرض مزبور نمى توان قاتل را در زندان نگه داشت , واللّه العالم .
سوال 1903 :
زن در خصوص قتل شوهر خود و همچنين بالعکس حق درخواست قصاص را ندارد .
آيا اين اسقاط حق درخواست قصاص در مورد مقتول و ساير ورثه مؤنث بصرف مؤنت بودن ثابت مى باشد ؟
جواب :
زنها مطلقا حق قصاص و عفو ندارند , واللّه العالم .
سوال 1904 :
دو بـرادر و يـا دو خـواهـر بـالغ و يا نابالغ ( ولى فاقد سن قانونى يعنى 18 سال ) با هم نزاع مـى کـنند , يکى از آنها ديگرى را مجروح مى کند , مجروح يا مضروب برادر يا خواهر ضارب خود به دادگـاه بـرده و اعلام شکايت مى کند , و حاضر به دادن رضايت نيست , آيا رضايت پدر و يا جد در جهت منع تعقيب ضارب نافذ است ؟
جواب :
بـالـغ شرعى رشيد (( که در رساله مناط بلوغ و رشد آن ذکر شده ))بايد خودش رضايت دهد و يا قـصـاص کـنـد و يـا ديـه بـر حـسـب مـورد بـگـيـرد و در غير بالغ رشيد شرعى ولى شرعى او بر حسب مصلحت ملزمه مى تواند از طرف مجنى عليه عفو کند ويا ديه اخذ نمايد , واللّه العالم .
سوال 1905 :
آيا قصاص حق انحلالى ( مرکب ) است يا غير انحلالى ( بسيط ) است ؟
جواب :
اگـر بعضى از اولياء دم قصاص کنند و بقيه به قصاص راضى نباشند , قصاص کننده بايد حصه آنها را ديـه ـ در صـورت مـطالبه ـ بپردازد .
و اگر حصه خودشان را بخشيدند , بايد آن رابه ورثه قاتل بدهند , واللّه العالم .
سوال 1906 :
اگـر زن حـامـله براى اسقاط جنين با طبيب يا قابله مراجعه نمايد ـ و او هم آگاهانه و به عـمـد مـبـاشرت به اسقاط جنين نمايد ـ در حالى که روح در جنين دميده شده باشد , آياقصاص مى شود ؟
جواب :
مـشـهور فقها قائلند به قصاص , به جهت عموم ادله قصاص , ومرسله ابن فضال ( وسائل جزء 19 , باب 21 , ابواب به قصاص فى النفس صفحه 2 و 4 ) ولى عموم قابل تخصيص است به تعليل صحيحه , ابى بصير در مورد مجنون (( فلا قود لمن لا يقاد منه )) .
واما مرسله به سند صحيح , به مضمون ديـگـرى نـقل شده است که دلالت ندارد .
و راجع به الت قتل ظاهرا مى باشد (( کل من قتل بشى ء صغر او کبر )) و اما ديه جنين کامل بحث معروفى دارد .
به کتب مفصله مراجعه شود , واللّه العالم .
سوال 1907 :
آيا حق قصاص از حقوق اختصاصى اولياء دم است ؟
جواب :
حق قصاص از نفس حق مجنى عليه نيست , بلکه حق اولياء دم است , واللّه العالم .
سوال 1908 :
مـردم , از وارث کـشـتـه شـده در خـواسـت بخشش قاتل مى کنند , اگر بستگان مقتول نپذيرفتند , چه حکمى دارد ؟
جواب :
در مورد , توصيه اى بيش نيست , وجوب عمل ندارد .
و حکم قصاص و ديه ثابت است , واللّه العالم .
سوال 1909 :
چنانچه زن حامله يا شخصى ديگر عمدا و عدوانا جنينى را که روح در آن دميده شده است , به قتل برسانند و سبب اسقاط آن را فراهم نمايند , مجازات آنها چيست ؟
جواب :
قصاص ندارد .
بايد ديه بدهد , واللّه العالم .
سوال 1910 :
گـاه جـانـى دست به کارى مى زند که ناخود آگاه به کشتن کسى مى انجامد , مثلا او در فضايى شلوغ براى زدن کسى تيراندازى مى کند و تصادفا به ديگرى اصابت مى کند .
بنابر اين ,اين قتل از کدام نوع است ؟
جواب :
قتل مزبور خطايى است , واللّه العالم .
سوال 1911 :
کـسـى که به شدت آسيب ديده و در حال مرگ است ورثه عاقل ندارد .
ورثه ديوانه يا عقب افـتاده ذهنى هستند .
از باقى مانده اين خانواده کسى نيست که اقامه دعوى کند .
کسى نيزحاضر نـيـست که قيموميت آنان را بپذيرد .
اگر ثابت شود که قتل عمد است , آيا حاکم شرع مى تواند به جاى آنان ديه بخواهد و قاتل را آزاد کند؟
جواب :
ولى شرعى اشخاص مذکور , اگر پدر و جد پدرى نداشته باشند ,حاکم شرع جامع الشرايط است .
و انچه را نسبت به ديه مصلحت قاصرين تشخيص دهد , عمل مى کند .
و سفيه مى تواندخودش ديه بگيرد , و مى تواند قصاص کند , واللّه العالم .
سوال 1912 :
فـقـهاى عظام ملاک قصاص را ساقط شدن جنين به شکل زنده مى دانند .
حال اگر کسى جنين را بعد از 4 يا 5 ماه در شکم مادر با دستگاه قطعه قطعه نمودن ـ چنان که امروز مرسوم است ـ آيا به دليل اين که جنين حيا ساقط نشده , قصاص منتفى است ؟
جواب :
در هر صورت ساقط کردن جنين قصاص ندارد , و در فرض سوال بايد ديه کامل بدهد , واللّه العالم .
سوال 1913 :
زن مرد خود را يا مرد زن خود را زد و از زانو به پايين قطع شد , در صورتى که مجنى عليه خواستار قصاص است , آياضارب قصاص مى شود يا ديه بدهد ؟
جواب :
اگر قطع شدن پا امر اتفاقى بوده و ضارب قصد قطع کردن نداشت , قصاص ندارد .
بايد ديه بدهد , واللّه العالم .
سوال 1914 :
اگـر شـخصى ولد زنا را به قتل برساند , شخص قاتل رامى توان قصاص کرد , و در صورت عدم جواز قصاص , مقدارديه را بيان و وارث آن را مشخص فرماييد ؟
جواب :
فرقى بين ولدالزنا و غيره نيست .
چنانچه ورثه مثل اولاد ,داشته باشد , حق قصاص به آنان منتقل مـى شـود ـ و چـنـانچه ورثه اى نداشت , امر وى راجع به حاکم شرع است , بر طبق نظرخود عمل مى نمايد , واللّه العالم .
سوال 1915 :
کشتارى که در تصادف موتور و ماشين صورت مى گيرد ,آيا قتل عمد است يا خطاء ؟
جواب :
خطاى شبه عمد حساب مى شود , واللّه العالم .
سوال 1916 :
بـنـايـى ناآگاه خانه اى مى سازد , به گزارش کارشناسان , اومصالح کافى براى آن به کار نـبـرده اسـت .
چـنـد عـامـل دسـت به دست هم داده و خانه فرو ريخت .
در اين ميان چند نفر از بين رفتند , آيا اين کار قتل عمد به شمار مى آيد ؟
جواب :
چـنانچه خانه سازى او طورى بوده که هر کس در آن سکونت مى کرده خراب مى شد .
نظير چاهى که شخصى در راه و معبرمردم کنده که هر کس عبور کند در آن مى افتد , در اين صورت قتل غير عمد بوده و شخص ضامن ديه است والا ضامن نيست ,واللّه العالم .
سوال 1917 :
اگـر هـمـه دلايل بر قتل خطايى شهادت دهد , و خود قتل هم همين را بگويد , آيا ديه بر قاتل است يا عاقله ؟
جواب :
چنانچه بينه اى شهادت بر قتل خطايى محض بدهد و اولياى مقتول خلاف آن را ادعا نکنند .
ديه بر عاقله ثابت مى شود .
و اگربعضى از اوليا خلاف آن را ادعا کنند و بگويند قتل عمدى بوده از عاقله ديه بگيرند .
و حق قصاص هم ندارد .
بلى , مى توانند به اندازه سهمشان از قاتل ديه بگيرند .
و احوط آن است که اولياى مقتول و قاتل و عاقله با هم مصالحه کنند , واللّه العالم .
سوال 1918 :
اگـر کسى بگويد : من فلانى را به خطا کشته ام بينه و مدارک و دلايل نيز به همين ترتيب اقامه شد .
ايا چون مدعى قتل عمد در ميان است , و نياز به بينه بود که بينه هم اقرار مقر راشهادت داده , آيا ديه بر قاتل است يا عاقله ؟
جواب :
چـنـانـچـه اولـياى مقتول ادعاى قتل عمد نکنند .
در فرض مزبور که بينه بر قتل خطايى محض شهادت داده , قتل خطايى محض ثابت مى شود .
و ديه بر عاقله است , واللّه العالم .