گفتار در نجاستى که در نماز از آن عفو شده

گفتار در نجاستى که در نماز از آن عفو شده

گفتار در نجاستى که در نماز از آن عفو شده

مساءله 1 - نجاساتيکه در نماز مورد عفو قرار گرفته يعنى با آنها مى توان نماز خواند چند چيز است :

اول - خون زخم و دمل است چه اينکه خون در بدن باشد و چه در لباس که گفته اند مادام که زخم التيام نيافته مى توان با آن نماز خواند ولى احتياط در برطرف کردن نجاست و يا عوض کردن لباس است درصورتى که اين کار نوعا داراى مشقت نباشد و اگر زحمت اين کار براى نوع مشقت آورنيست ولى براى شخص مکلف حرجى و دشوار است بمقدارى که از حرج درآيد واجب نيست پس معيار در عفو از خون زخم يکى از دو امر است يا اينکه تطهير بدن و تعويض لباس براى نوع مشقت داشته باشد که در اين صورت تطهير و تبديل لازم نيست هرچند که براى خود او حرج نداشته باشد و يا اينکه برشخص مکلف دشوار باشد هرچند که بر نوع مردم مشقت نداشته باشد که در اينجا بمقدارى واجب است که گرفتار مشقت نگردد و بودن خون بواسير از قبيل خون زخم و کورک با اينکه در بيرون بدن نه زخمى هست و نه کورکى و همچنين هر زخم باطنى ديگر که خون آن بيرون آيد خالى از قوت نيست .

دوم خونى است که در بدن يا لباس نماز گذار باشد و کمتر از يک درهم بغلى از بدن يا لباس را فراگرفته باشد و خون حيض و نفاس و استحاضه و خون حيوان نجس العين و مردار نباشد البته استثناء خون استحاضه و حيوان نجس العين و مردار بنابراحتياط است هرچند عفو از خون حيوان نجس ‍ العين و مردار خالى از وجه نيست بلکه اجتناب از خون هرحيوان حرام گوشت بهتر است و چون مساحت در هم بغلى معلوم نيست بمقدار يقينى آن اکتفاء مى شود و آن عبارتست از بند انگشت سبابه .

مساءله 2 - اگر خون بصورت قطره هائى به بدن يا لباس پاچيده شود حال رو بر هم آنها در نظر گرفته مى شود اگر رو بر هم آن ها بقدر سر انگشت سبابه نباشد ميتوان با آن نماز خواند و اگر بيشتر باشد بايد از آن اجتناب شود ولکن عفو از خون پاچيده شده بطور مطلق اقوى است .

و اگر خون از يک طرف لباس بطرف ديگر رسيده باشد يک خون حساب مى شود هرچند که در جامه کلفت سزاوار نيست احتياط ترک شود و اما در مثل آستر و رويه و لباس لايه داريکه چند لايه دارد اگر خون از رويه به آستر به لايه ها برسد متعدد حساب مى شود.

مساءله 3 - اگر مکلف در خونيکه کمتر از درهم بغلى است شک کند آيا از خونهاى غير معفو (عفو نشده ) مانند حيض و نفاس و غيره است يا نه محکوم به عفو است تا اينکه يقين کند که از آن ها است و اگر با آن نماز خواند و بعدا معلوم شد که از آن خونها بوده چنين مکلفى مانند جاهل به نجاست است و صحت نمازش خالى از وجه نيست هرچند که اشکال هم دارد و اگر بداند که خون پاچيده به بدن يا لباسش از آن سه خون نيست و شک دارد که آيا کمتر از يک درهم است يا نه عفو از آن اقوى است مگر اينکه قبلا بيشتر از مقدار عفو بوده شک کند آيا بمقدار عفو شده کم گرديده يا نه .

مساءله 4 - چيزيکه با خون متنجس شده حکم خود خون را در عفو ندارد که کمتر از يک درهمش معفو باشد لکن خون کمتر از يک درهم اگر عين آن زايل شو حکم عفو باقى است يعنى باز هم مى توان با آن نماز خواند.

سومين چيزيکه در عين نجس بودن مى توان با آن نماز خواند هرقطعه لباسى است که به تنهائى ساتر عورت نباشد و نمى شود با آن به تنهائى نماز خواند نظير بند شلوار و جوراب و امثال آن که اگر نجس شود مى توان با آن نماز خواند هرچند که به نجاست حيوان حرام گوشت آلوده شده باشد بله با قطع جامه ايکه از نجس درست شده باشد مثلا بند شلوار از پوسته ميته و يا موى سگ و خوک و يا کافر بافته شده باشد نمى توان نماز خواند.

چهارمين آن نجاستى است که جزء باطن و توافع بدن شمرده شود مثل اينکه مکلف متيه اى را خورده يا شرابى نوشيده باشد يا شرابى يا خونى درزير پوست خود وارد کند يا نخ نجسى که با آن پوست بدن خود را دوخته باشد که همه اينها بخاطر اينکه يا داخل باطن او شده و يا تابع بدن او گشته در عين اين که نجسند با آنها مى توان نماز خواند و اما با خود داشتن شى ء و مخصوصا ميته اجتناب آن در نماز بنابراحتياط لازم است و همچنين با خود داشتن چيز متنجس که مى توان در آن نماز خواند مثل اينکه نمازگذار لنگى يا دستمال متنجس را در جيب خود داشته باشد و اما دستمال کوچکى که نتوان با آن ستر عورت کرد و يا چاقو و پول متنجس اقوى اين است که نماز با آنها صحيح است .

پنجم جامه زنيکه مربيه طفل باشد حال چه اينکه مادر آن طفل باشد و يا نباشد زيرا اگر اين زن جامه اش به بول آن طفل آلوده شود مى تواند با آن جامه نماز بخواند وواجب است بنابراحتياط بلکه خالى از وجه نيست که روزى يک بار بعد از اولين باريکه لباسش به نجاست آلوده شد آنرا بشويد و يک نماز را با جامه پاک بخواند و بعد از آن اگر ساير نمازهايش در جامه نجس واقع شد اشکال ندارد.

حکم بالا تنها مربوط به نجاست بول کودک است و شامل نجاست ديگر نمى شود و نيز تنها مخصوص جامه است نه بدن و نيز مربوط به زن مربيه است و شامل مرد مربى نمى شود و نيز تنها خاص زنى است که بيش از يک جامه نداشته باشد و اما زنيکه چند دست لباس دارد و به پوشيدن همه آن ها با هم نيازمند نيست مشمول اين حکم نيست و اما اگر بپوشيدن همه آنها با هم نياز دارد مثل کسى است که تنها يک جامه دارد.

Powered by TayaCMS