وقوف در مشعرالحرام.
امامي
13 ـ احتياط واجب آن است که شب دهم را تا طلوع صبح در مشعرالحرام به سر ببرد و نيت کند اطاعت خدا را در اين بهسر بردن شب.
امامي
14 ـ چون صبح طلوع کرد، نيت وقوف به مشعر الحرام کند تا طلوع آفتاب.
شافعي و حنفي
13 و 14 ـ اين وقوف چهارمين عمل از اعمال حج، وقت آن بعد از غروب آفتاب روز نهم است; به گونهاي که حجّاج نماز مغرب در عرفات نميخوانند بلکه پس از غروب از عرفات به سوي مزدلفه حرکت ميکنند و در وقت عشاء نماز مغرب و عشاء را به طريق جمع و قصد ادا ميکنند...
امامي
15 ـ مستحب است نماز شام و خفتن را تا مزدلفه به تأخير اندازد، اگر چه ثلث شب نيز بگذرد و ميان هر دو نماز به يک اذان و دو اقامه جمع کند و نوافل مغرب را بعد از نماز عشاء بجا آورد و در صورتي که از رسيدن به مزدلفهپيش از نصف شب مانعي رسيد بايد نماز مغرب و عشاء را به تأخير نيندازد و در ميان راه بخواند.
شافعي و حنفي
15 ـ تأخير نماز مغرب به وقت عشاء و جمع بين نماز مغرب و عشاء در فقه شافعي سنت است ولي در فقه حنفي واجب است و لذا اگر شخصي حنفي نماز مغرب را در عرفات يا بين راه و در وقت مغرب بخواند بايد آن را در وقت عشاء در مزدلفه اعاده نمايد.
امامي
16 ـ اقوي جواز کوچ کردن بلکه استحباب آن است، کمي قبل از طلوع آفتاب، به نحوي که قبل از طلوع آفتاب از وادي محسّر تجاوز نکند و اگر تجاوز کرد گناهکار است ولي کفاره بر او نيست و احتياط آن است که وقتي حرکت کند که قبل از طلوع آفتاب وارد وادي محسّر نشود.
شافعي و حنفي
16 ـ * طبق مذهب حنفي، اگر کسي قبل از طلوع فجر مزدلفه را ترک کند، بر او دَم واجب ميشود; چون وقت وقوف سنت را که قبل از طلوع فجر بوده، عمل کرده امّا بعد از طلوع فجر که وقوف واجب است، آن را ترک نموده است.
* در مذهب شافعي، حضور کوتاه در مزدلفه بعد از نصف شب کافي است و اگر در نصف دوم شب در مزدلفه نباشد، با دم جبران ميشود (وجوباً يا استحباباً علي اختلاف القول).