1 - شکار حیوان صحرایى :

1 - شکار حیوان صحرایى :

1 - شکار حيوان صحرايى :

مسأله 199 - محرم خواه در حرم خواه در حل (خارج حرم ) باشد, نبايد حيوان صحرايى را شکار نـمـوده يـابـکـشـد, چه آنکه حلال گوشت باشد يا نباشد, همچنان که جايز نيست کشتن حيوان صـحرايى اگرچه بعد از شکاراهلى شده باشد, وشکار در حرم مطلقا جايز نيست ,هرچند شکارچى محرم نباشد.

مسأله 100 - هـمچنان که شکار حيوان صحرايى بر محرم حرام است , کمک ديگرى در شکار نيز حـرام اسـت ,هرچند با اشاره باشد, ودر حرمت کمک بين اينکه شکارچى محرم باشد يا محل فرقى نيست .

مسأله 101 - مـحـرم نـبـايد شکارى که با اوست يا در حرم وارد کرده را به دست گرفته يا از او نـگـهـدارى کند, اگرچه شکارش پيش از احرام باشد, ونبايد از گوشت شکاربخورد هرچند شکار کـنـنـده مـحل باشد , ونيز حرام است بر محل , خوردن گوشت شکارى که محرم او را ذبح نموده وهـچـنـيـن شـکـارى را که محل در حرم ذبح نموده باشد, وملخ ملحق به حيوان صحرايى است وشکاروگرفتن وخوردنش حرام است .

مسأله 102 - حـکـم مـذکور مختص به حيوان صحرايى است وشکار حيوان دريايى مانند ماهى , اشـکـالى ندارد,ومقصود از دريايى آن است که فقط در آب زندگى کند,واما حيوانى که در صحرا ودريـا هر دو زندگى مى کند,ملحق به صحرايى مى باشد, ودر صورت شک به اينکه صحرايى است يـا دريـايـى بـنـا بـر اظـهـر اشـکـالـى نـدارد,وهـمچنين کشتن حيوان اهلى مانند مرغ خانگى وحبشى اگرچه وحشى شده باشد وگوسفند وگاو وشتر, عيبى ندارد, وهمچنين ذبح حيوانى که معلوم نيست اهلى است يا وحشى , عيب ندارد.

مسأله 103 - جوجه وتخم حيوانات مذکور در حکم تابع خود آنها است , يعنى همانطور که شکار حـيـوان صـحرايى حرام است شکار جوجه يا برداشتن تخم آن نيزحرام است , وهمانطور که کشتن حيوان اهلى وشکارحيوان دريايى جايز است , کشتن جوجه وشکستن تخم آنها نيز جايز است .

مسأله 104 - کشتن درندگان براى محرم جايز نيست مگر در صورتى که از آنها بر خود بترسد يا کـبـوتـران حـرم را اذيـت کـنـنـد, ودر کشتن درندگان کفاره نيست حتى شيربنابراظهر, خواه کشتنشان جايز باشد يا نباشد.

مسأله 105 - مـحـرم مـى تواند افعى ومار بزرگ سياه ومارهاى بد وعقرب وموش را بکشد, ودر کشتن هيچکدام کفاره نيست .

مسأله 106 - محرم مى تواند به کلاغ وباز شکارى تيراندازى کند, ودر صورتى که تير به آنها برسد وکشته شوند کفاره ندارد.

کـفـارات شـکـار: ب -راى کـشـت -ن و شک -ار هر ى -ک ازحيوانات صحرايى در شريعت مطهره کفاره اى معين شده که در مسائل ذيل بيان خواهد شد: مسأله 107 - در کـشـتـن شتر مرغ , يک شتر, ودرکشتن گاووحشى , يک گاو, ودر کشتن خر وحشى , يک شتر يا يک گاو, ودر کشتن آهو وخرگوش , يک گوسفند, وهمچنين در کشتن روباه بنابر احتياط, يک گوسفند کفاره هست .

مسأله 108 - کسى که شکارى کرد چنانچه کفاره آن , شترباشد ويافت نشود, بايد شصت مسکين را اطعام نمايد,براى هر مسکين يک مد که تقريبا ده سير است , واگر اين را هم نتواند بايد هيجده روز روزه بـگيرد, واگر کفاره , گاوباشد ودست نيايد يا مقدور نباشد, بايد سى مسکين رااطعام نمايد, واگـر اين را هم نتواند نه روز روزه بگيرد,واگر کفاره , گوسفند باشد ويافت نشود يا نتواند تهيه کند,بايد ده مسکين را اطعام نمايد, واگر متمکن نباشد بايد سه روز روزه بگيرد.

مسأله 109 - هرگاه محرم در خارج حرم کبوتر يا مانندآن را شکار نموده وبکشد, يک گوسفند بـايد کفاره بدهد,ودر جوجه آن , يک بره يا بزغاله بايد کفاره بدهد, ودرشکستن تخم آن يک درهم بـنـابـر احتياط بايد کفاره بدهد,وهرگاه محل (غير محرم ) کبوتر ومانند آن را در حرم بکشد, يک درهـم , ودر جوجه آن نيم درهم , ودر تخم آن ربع درهم بايد کفاره بدهد, وهرگاه محرم در حرم آن رابـکـشـد, هـر دو کفاره بر او واجب مى شود, وهمچنين است در کشتن جوجه وشکستن تخم , وتخم اگر جوجه در آن به حرکت آمده , حکم جوجه را دارد.

مسأله 110 - کـفـاره شکار قطاة (مرغى است که آن را به فارسى سنگخوار نامند) وکبک ودراج ومـانـند آن , يک بره است که شير گرفته شده وعلفخوار باشد, وکفاره شکارگنجشک وقبره (که نـوعى از مرغان مى باشد که به فارسى آن را چکاوک نامند) وصعوه (مرغى است کوچک وبه فارسى آن را سنگانه نامند) ومانند آن بنابر مشهور, يک مدکه تقريبا سه ربع کيلو (ده سير) گندم يا جو يا نان وماننداينهاست , واحوط در اينها يک بره از شير گرفته شده است , وکفاره کشتن يک ملخ , يک دانه خرما, وکفاره بيشتر از يک ملخ , يک مشت گندم ومانند آن , ودر زياد آن يک گوسفند است .

مسأله 111 - کشتن موش صحرايى وخارپشت وسوسمار ومانند اينها, يک بزغاله کفاره دارد, ويک نوع مارمولک ( عظايه ) يک مشت طعام کفاره دارد.

مسأله 112 - کشتن عمدى زنبور, مقدارى طعام کفاره دارد, ودر صورتى که کشتن بجهت دفع اذيت باشد, کفاره ندارد.

مسأله 113 - در راهى که ملخ رياد است , بايستى محرم راه خود را کج کند که آن را نکشد, واگر نتواند اين کار رابکند که خواه ناخواه ملخ پايمال مى شود, عيبى ندارد.

مسأله 114 - اگر جماعتى در کشتن شکارى شرکت کردند, بر هريک کفاره مستقلى هست .

مسأله 115 - کفاره خوردن شکار مانند کفاره خود شکاراست , پس اگر محرم شکارى کرد وآن را خورد, دو کفاره بايد بدهد, يکى براى شکار وديگرى براى خوردن آن .

مسأله 116 - کسى که شکار همراه دارد وداخل حرم شود, بايد او را رها کند, وچنانچه رهايش نکرد تا مرد بايدکفاره بدهد, بلکه نسبت به کسى که قبل از احرام شکارى کرده وبعدا محرم شود نيز اين حـکـم جـارى اسـت , يـعنى بايد يعد از احرام شکار را رها کند, هرچند داخل حرم نشده باشد بنابر احتياط.

مسأله 117 - وجـوب کـفـاره در کشتن شکار وخوردنش فرقى ندارد چه از روى عمد يا سهو يا نادانى باشد.

مسأله 118 - در شکار مکرر, کفاره نيز مکرر مى شود,خواه شکار از روى نادانى يا فراموشى يا خطا بـاشـد,همچنين است در صورت عمد, اگر شکار در حرم وشکارکننده محل باشد يا شکار کننده مـحـرم به احرامهاى متعددباشد, واما اگر شکار عمدا از محرم به يک احرام مکررشد, کفاره مکرر نخواهد شد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

تروک احرام

No image

19 - پوشاندن سر بر مردان :

No image

15 - کشتن جانور بدن :

No image

18 - جدا نمودن مو از بدن :

Powered by TayaCMS