ب - شرایط طواف

ب - شرایط طواف

ب - شرايط طواف‌

شرايط طواف شش چيز است: 1 - نيّت. 2 - طهارت از حدث اکبر و اصغر. 3 - پاک بودن بدن و لباس از نجاست. 4 - ختنه بودن براى مردان. 5 - پوشانيدن عورت. 6 - موالات يعنى پى در پى بودن اجزاى طواف.

1 - نيّت‌

مسأله 523) مقصود از لزوم نيّت در طواف آن است که اين عمل با توجّه و همراه با قصد خالص براى خداوند متعال انجام شود و اگر طواف را به نيابت از ديگرى انجام مى‌دهد آن را تعيين کند. همچنان که تعيين نوع طواف که آيا طواف عمره است يا حجّ تمتّع يا قران و افراد هرچند به طور اجمالى لازم است.

مسأله 524) لازم نيست نيّت طواف بر زبان جارى شود يا آن را در دل بگذراند؛ بلکه همين اندازه که طواف کننده مى‌داند اين عمل خاص را به عنوان عبادت و براى خداوند بجا مى‌آورد کافى است.

مسأله 525) کسى که بيمار يا طفلى را حمل مى‌کند وطواف مى‌دهد، اگر خودش نيز قصد طواف کند، طواف هر دو صحيح است.

مسأله 526) اگر در طواف يا ديگر اعمال عبادى حجّ و عمره، ريا و خود نمايى کند يعنى کارها را به انگيزه اين که به رخ ديگران بکشد و در نظر آنان خوب جلوه دهد، انجام دهد، علاوه بر اين که معصيت خداوند را نموده، طواف و هر عمل ديگرى که اين گونه بجا آورده، باطل است.

مسأله 527) اگر انسان در طواف يا هر عمل ديگرى که بايد با قصد قربت انجام گيرد، رضايت ديگرى را هم شرکت دهد و آن را براى خداوند خالص بجا نياورد، عمل باطل است.

مسأله 528) ريا پس از طواف يا ديگر اعمال عبادى گرچه حرام است، ولى موجب بطلان عمل نمى‌شود.

مسأله 529) قصد قربت در طواف و ديگر اعمال عبادى، وجوه گوناگونى دارد. انجام عمل براى اطاعت فرمان خداوند، يا ترس از دوزخ يا رسيدن به بهشت و ثواب يا کسب خشنودى و رضايت خداوند همگى نوعى قصد قربت است.

2 - طهارت از حدث اکبر و اصغر

مسأله 530) طواف کننده بايد از حدث اکبر مانند جنابت، حيض، نفاس، مس ميّت و نيز از حدث اصغر پاک باشد يعنى بايد با وضو باشد.

مسأله 531) پاک بودن از حدث اکبر و اصغر در انواع طواف واجب مانند طواف عمره، طواف حجّ و طواف نساء شرط است. حتّى در عمره و حجّ مستحبّى نيز چون پس از احرام بستن اتمام آن واجب مى‌شود، طواف کننده بايد از حدث اکبر و اصغر پاک باشد.

مسأله 532) طواف با حالت حدث اصغر يا اکبر باطل است، خواه از روى عمد باشد يا به علّت غفلت و نسيان يا ندانستن مسأله.

مسأله 533) در طواف مستحبّى، پاک بودن از حدث اکبر و اصغر شرط نيست؛ با اين حال جنب و حايض نمى‌توانند به مسجدالحرام وارد شوند، ولى اگر از روى غفلت يا فراموشى وارد شوند و طواف مستحبّى انجام دهند، طواف آنان صحيح است.

مسأله 534) اگر هنگام طواف کردن، حدث اصغر عارض شود در صورتى که پيش از تمام شدن سه دور و نيم باشد بايد طواف را قطع کند و پس از طهارت، طواف را از سر بگيرد و اگر پس از سه دور و نيم و پيش از پايان دور چهارم باشد، پس از تحصيل طهارت احتياطاً همان طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و طواف و نماز را اعاده کند. و اگر پس از پايان دور چهارم باشد در صورتى که عارض شدن حدث بدون اختيار بوده، پس از تحصيل طهارت همان طواف را تمام مى‌کند و کافى است. ولى اگر پيدايش حدث، عمدى باشد پس از طهارت و اتمام طواف و بجا آوردن نماز طواف، احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده کند.

مسأله 535) اگر کسى در حال طواف، دچار اِغما و بى‌هوشى شود بايد پس از به هوش آمدن وضو بگيرد و به تفصيلى که در مسأله قبل گفته شد طواف را تکميل نمايد.

مسأله 536) اگر هنگام طواف کردن حدث اکبر مانند جنابت يا حيض عارض شود بايد فوراً از مسجد الحرام بيرون برود و پس از رفع حدث، طواف را به همان تفصيلى که در مسأله 534 گفته شد انجام دهد.

مسأله 537) کسى که به علّت عارض شدن حدث اصغر يا اکبر از وضو گرفتن يا غسل کردن معذور است و مى‌خواهد براى طواف تيمّم کند در صورتى مى‌تواند فوراً تيمّم نمايد که از رفع عذر نااميد باشد، ولى اگر به برطرف شدن عذر، اميد داشته باشد بايد تا تنگ شدن وقت طواف صبر کند.

مسأله 538) کسى که بدل از غسل، تيمّم کرده، هرگاه پس از آن کارى که وضو را باطل مى‌کند انجام دهد، علاوه بر وضو گرفتن احتياطاً بايد براى حدث اکبر هم تيمّم کند و چنانچه از وضو گرفتن معذور باشد براى حدث اصغر تيمّم کند.

مسأله 539) کسى که با وضو بوده هرگاه شک کند که آيا حدث اصغر عارض شده يا نه، مى‌تواند بنابر وضو داشتن بگذارد و وضو گرفتن لازم نيست. همچنين کسى که از حدث اکبر پاک بوده اگر شک کند که آيا حدث عارض شده يا نه، مى‌تواند بنابر پاک بودن بگذارد.

مسأله 540) اگر پس از پايان طواف شک کند که آن را با وضو بجا آورده يا نه، يا شک کند که طواف را با غسل انجام داده يا بدون غسل، طوافش صحيح است؛ ولى براى اعمال پس از آن که نياز به طهارت دارد، بايد تحصيل طهارت کند.

مسأله 541) اگر در ميانه طواف شک کند که وضو داشته يا نه، و حالت سابق خودرا هم نداند که آيا با وضو بوده يا بدون وضو، چه پيش از نصف طواف باشد و چه پس از آن، بنابر احتياط واجب وضو بگيرد و طواف را تمام کند و پس از بجا آوردن نماز طواف، مجدّداً طواف و نماز را اعاده کند.

مسأله 542) اگر در ميانه طواف شک کند که آيا از جنابت يا حيض يا نفاس پاک است يا نه و حالت سابق خودرا هم نداند خواه پيش از نصف طواف باشد يا پس از آن، بايد فوراً از مسجدالحرام بيرون رود و پس از تحصيل طهارت طواف را تمام کند و نماز طواف بخواند و مجدّداً طواف و نماز آن را اعاده نمايد.

مسأله 543) در تمام صورت‌هايى که طواف کننده در طهارت خود شک دارد و گفته شد که مى‌تواند بنابر طهارت بگذارد يا طوافش صحيح است بهتر است که اگر در حدث اصغر شک داشته باشد تجديد وضو کند و اگر در حدث اکبر شک داشته باشد رجاءً غسل بجا آورد؛ چون ممکن است بعداً معلوم شود وضو يا غسل نداشته و اعمالش دچار اشکال شود.

مسأله 544) کسى که مى‌خواهد طواف کند هرگاه آب وچيزهايى که تيمّم کردن بر آن جايز است، در اختيار نداشته باشد حکم کسى را دارد که از انجام طواف ناتوان است. بنابراين در صورتى که از پيدا شدن يکى از آن دو مأيوس باشد بايد نايب بگيرد. و احتياط واجب آن است که اگر جنب يا حايض يا نفساء نيست خودش هم طواف کند. ولى اگر مستحاضه است چون جواز ورود زن مستحاضه به مسجدالحرام بدون انجام غسل‌هاى واجب يا تيمّم، قويّاً محلّ اشکال است احتياطاً از ورود به مسجدالحرام و طواف کردن خوددارى کند و به نايب گرفتن اکتفا نمايد. هر چند اين فرض که کسى بخواهد وارد مسجدالحرام شود و نه آب و نه چيزى که تيمّم بر آن صحيح است در اختيار نداشته باشد، فرض بسيار بعيدى است.

مسأله 545) کسانى که شرعاً از غسل کردن يا وضو گرفتن معذورند ولى مى‌توانند تيمّم نمايند، هرگاه تيمّم کنند و طواف و نماز طواف را بجا آورند لازم نيست نايب بگيرند.

مسأله 546) کسى که وظيفه داشته غسل مسّ ميّت کند و به علّت فراموشى اعمال حجّ را بدون غسل مسّ ميّت بجا آورده، و پس از پايان اعمال متوجّه شده، چنانچه پس از مسّ ميّت غسل جنابت کرده باشد همان غسل کافى است و عملش صحيح است و گرنه بايد طواف‌ها و نمازهاى آن را اعاده کند. و اگر پس از مسّ ميّت، غسل واجب يا مستحبّى انجام داده باشد، مى‌تواند براى تصحيح اعمالش با رعايت موازين باب تقليد از مجتهدى تقليد کند که هر نوع غسل واجب يا مستحبّى را رافع حدث مى‌داند.

مسأله 547) مبطون يعنى کسى که پى‌درپى غايط يا باد معده از او بيرون مى‌آيد و مسلوس يعنى کسى که بدون اختيار ادرار از او خارج مى‌شود هرگاه وقتى داشته باشند که بتوانند طواف و نماز را با وضو و بدن پاک انجام دهند، بايد طواف و نماز را در همان وقت بجا آورند و اگر چنين وقتى ندارند بايد براى هر بار که حدث از آنان خارج مى‌شود يک وضو بگيرند و اگر اين کار مشقّت دارد براى طواف يک وضو بگيرند و فوراً به طواف مشغول شوند و براى نماز هم يک وضو بگيرند و فوراً نماز را بخوانند و احتياطاً نايب هم بگيرند.(16)

مسأله 548) کسانى که به علّت جرّاحى و مانند آن بول يا غايط از مجرايى غير از مجراى طبيعى آنان خارج مى‌شود احتياطاً بايد به وظيفه مسلوس و مبطون عمل کنند.

مسأله 549) اگر کسى در عمره تمتّع پس از تقصير متوجّه شود که طواف و نماز آن را با وضوى باطل يا بدون وضو انجام داده بايد علاوه بر طواف و نماز احتياطاً سعى و تقصير را هم اعاده کند.

مسأله 550) اگر کسى در هنگام طواف عمره تمتّع يقين پيدا کند که محدث شده هرگاه طواف و نماز را با همان حالت انجام دهد و پس از آن نيز ديگر اعمال را انجام دهد، عمره‌اش باطل است.

مسأله 551) اگر زن هنگام انجام طواف عمره تمتّع حايض شد و تا قبل از رفتن به عرفات پاک نمى‌شود مسأله داراى سه صورت است:

1 - هرگاه پيش از سه شوط و نيم باشد بايد عدول به حجّ افراد کند.

2 - اگر پس از سه شوط و نيم و قبل از شوط چهارم باشد بايد احتياطاً سعى و تقصير را به قصد رجاء انجام دهد و سپس به قصد مافى‌الذّمّه يعنى اعمّ از حجّ تمتّع و حجّ اِفراد، احرام ببندد و قربانى هم بکند و پس از بازگشت از منى به مکّه پيش از آن که طواف حجّ را بجا آورد طواف عمره را اتمام کند و نماز آن را بخواند و پس از اتمام حجّ احتياطاً يک عمره مفرده نيز انجام دهد.

3 - هرگاه پس از شوط چهارم باشد بايد سعى و تقصير عمره تمتّع را انجام دهد و براى حجّ تمتّع محرم شود و پس از انجام اعمال منى و بازگشت به مکّه قبل از طواف حجّ، بقيّه طواف عمره و نماز آن را بجا آورد و سپس طواف حجّ را انجام دهد.

مسأله 552) اگر زنى پس از انجام عمره تمتّع متوجّه شود که طوافش باطل بوده و به علّت عذر زنانگى نتواند تا پيش از وقوف به عرفات آن را جبران نمايد، بايد براى حجّ تمتّع محرم شود و پس از بازگشت از منى به مکّه و رفع عذر، طواف و نماز طواف عمره را جبران کند و احتياطاً سعى را هم اعاده کند.

مسأله 553) زنى که در غير ايّام عادت لک ديده و با اعتقاد به اين که پاک بوده، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خونى ديده که نشانه‌هاى حيض را دارد اگر يقين کند که پس از ديدن لک خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، لک‌هايى که ديده، حکم حيض را دارد و طواف و نمازش صحيح نيست، و بايد آن را اعاده کند؛ ولى حجّش صحيح است و اگر در عمره بوده، چنانچه وقت تنگ باشد و نتواند طواف و نماز را اعاده کند، احتياطاً پس از حجّ تمتّع علاوه بر اعاده طواف و نماز آن يک عمره مفرده نيز بجا بياورد. ولى اگر به وجود خون در باطن فرج شک داشته باشد يا يقين کند که خون قطع شده، حکم حيض را ندارد و طواف و نمازش صحيح است.

مسأله 554) زنى که داراى عادت وقتى يا عددى است و در هر حال مدّت عادتش کمتر از ده روز است هرگاه پيش از روز دهم از شروع حيض پاک شد و غسل کرد و طواف و نماز آن را انجام داد چنانچه بعداً تا قبل از ده روز لکى ببيند که داراى نشانه‌هاى خون حيض باشد، محکوم به حيض است و بايد طواف و نماز را اعاده کند؛ ولى اگر پس از ده روز لک ببيند يا لک نشانه‌هاى خون حيض را نداشته باشد، محکوم به استحاضه است و در اين فرض، اعمالى که انجام داده، صحيح است.

مسأله 555) زنانى که به علّت خوردن قرص، نظم عادت ماهيانه آنها برهم مى‌خورد و گاه مدّتى طولانى خون و لک مى‌بينند، چنانچه خونى که مى‌بينند تا سه روز استمرار داشته باشد، هرچند به اين صورت که خون در باطن فرج باشد، حکم حيض را دارد و گرنه بايد به وظيفه زن مستحاضه عمل کنند.

مسأله 556) زن مستحاضه بايد براى هر يک از طواف و نماز آن به همان وظايفى که براى نمازهاى روزانه دارد، عمل کند.

مسأله 557) اگر زن در حال طواف، مستحاضه شود اگر پيش از سه شوط و نيم باشد، پس از طهارت و تطهير، طواف را از سر مى‌گيرد و اگر پس از سه شوط و نيم و قبل از پايان دور چهارم باشد بنابر احتياط پس از طهارت و تطهير، طواف را تمام و پس از نماز، طواف و نماز ديگرى انجام مى‌دهد و اگر پس از دور چهارم باشد، چنانچه پس از طهارت و تطهير طواف را تمام کند، کافى است.

مسأله 558) هرگاه از زن مستحاضه‌اى که به وظيفه خود عمل کرده و مشغول طواف شده، خون بيرون بيايد بايد تجديد طهارت کند؛ بلکه بنابر احتياط واجب اگر خون جديد به فضاى فرج هم برسد، بايد تجديد طهارت کند.

مسأله 559) اگر زنى به تصوّر اين که پاک شده طواف کند و در اثناى سعى متوجّه شود که هنوز پاک نشده، سعى را رها مى‌کند و پس از پاک شدن، طواف و نماز و سعى را اعاده مى‌کند و اگر پس از اتمام سعى متوجّه شود، پس از پاک شدن و اعاده طواف و نماز، سعى را هم احتياطاً اعاده کند.

مسأله 560) زن مستحاضه‌اى که بايد براى طواف و نماز آن غسل نمايد لازم است به‌گونه‌اى عمل کند که بدون فاصله زمانى زياد پس از غسل، مبادرت به طواف نمايد؛ بنابراين بايد از نزديک مسجدالحرام غسل کند و اگر غسل کردن از جايى نزديک به مسجدالحرام ممکن نيست بايد علاوه بر غسل کردن، هنگام ورود به مسجدالحرام يک تيمّم نيز بکند و وارد مسجد شود.

مسأله 561) زن مستحاضه‌اى که به وظيفه خود عمل کرده و مشغول طواف شده هرگاه طوافش با اقامه نماز جماعت در مسجدالحرام مصادف شود مى‌تواند نماز را به جماعت بخواند و سپس طواف را ادامه دهد و نماز و طوافش صحيح است؛ مشروط بر اين که از هنگام غسل تا آخر طواف، خون قطع باشد. ولى اگر در اثناى طواف خون بيرون آمده باشد به تفصيلى که در مسأله 534 بيان شد، عمل کند.

مسأله 562) زنهايى که سيّده نيستند پس از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى‌شوند و خون حيض نمى‌بينند ولى زنهاى سيّده در فاصله بين پنجاه تا شصت سالگى هرگاه خونى ببينند که داراى نشانه‌هاى حيض است، بنابر احتياط بين تروک حايض و وظايف مستحاضه جمع کنند و خونى که پس از شصت سالگى مى‌بينند خون حيض نيست.

3 - پاک بودن لباس و بدن از نجاست‌

شرط سوّم طواف، آن است که لباس و بدن طواف کننده پاک باشد.

مسأله 563) احتياط واجب آن است که طواف کننده حتّى از نجاساتى که در نماز از آن عفو شده - مانند خون کمتر از درهم در لباس يا بدن و جامه‌هايى مانند جوراب و عرقچين نجس - نيز اجتناب نمايد.

مسأله 564) اگر در بدن طواف کننده، زخم يا دملى باشد، در صورتى که تطهير آن و عوض کردن لباس نجس مشقّت نداشته باشد احتياط واجب آن است که تطهير کند و جامه را عوض کند، ولى اگر تطهير، مشقّت داشته باشد، لازم نيست.

مسأله 565) اگر تطهير بدن يا لباس جز با تأخير انداختن طواف و نماز ممکن نباشد، احتياط آن است که طواف و نماز را به تأخير بيندازد؛ مشروط بر اين که وقت، تنگ نشود.

مسأله 566) اگر پس از پايان طواف يقين پيدا کند که در حال طواف بدن يا لباسش نجس بوده، طوافش صحيح است.

مسأله 567) کسى که در پاکى لباس يا بدنش شک دارد مى‌تواند با همان حال طواف کند، خواه بداند که پيش از اين پاک بوده يا نداند. ولى اگر بداند که بدن يا لباسش پيشتر نجس بوده و نداند که آيا آن را تطهير نموده يا نه، نمى‌تواند با آن حال طواف کند، بلکه بايد تطهير کند و سپس طواف نمايد.

مسأله 568) اگر در بين طواف، جامه يا بدن طواف کننده نجس شود بايد طواف را رها کند و پس از تطهير، با مراعات شرط موالات، طواف را از همان جايى که رها کرده، تمام کند و طوافش صحيح است. همين طور است اگر هنگامى که نجاست را ديد احتمال بدهد که جامه يا بدنش در همان لحظه نجس شده است.

مسأله 569) اگر در بين طواف خواه قبل از سه دور و نيم يا پس از آن يقين پيدا کند که جامه يا بدنش از اوّل نجس بوده، احتياط واجب آن است که طواف را رها کند و پس از تطهير، طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و سپس طواف و نماز را اعاده کند.

مسأله 570) اگر طواف کننده در بين طواف، نجاستى در جامه يا بدن خود ببيند و يقين پيدا کند که اين نجاست از شوطهاى قبل با او بوده بايد پس از طهارت احتياطاً آن مقدار از طواف را که پس از ديدن نجاست، باقيمانده اتمام کند و پس از آن نماز طواف را بخواند و سپس طواف و نماز را اعاده کند.

مسأله 571) اگر از روى فراموشى با جامه يا بدن نجس طواف کند و پس از پايان طواف يادش بيايد، احتياط واجب آن است که طواف را با طهارت اعاده کند و اگر در بين طواف يادش بيايد پس از تطهير، طواف را تمام کند و نماز طواف بجا بياورد و سپس طواف و نماز را اعاده کند.

مسأله 572) اگر در حال طواف، خون از بينى انسان بيايد در صورتى که به ظاهر بينى برسد بايد طواف را قطع کند و پس از تطهير، طواف را اتمام نمايد، ولى اگر خون تنها به فضاى داخل بينى برسد مانعى ندارد. همچنان که اگر خون را قبل از رسيدن به ظاهر بينى، با دستمالى پاک کند مى‌تواند با همان حال طواف کند.

4 - ختنه بودن براى مردان‌

شرط چهارم طواف آن است که مرد طواف کننده بايد ختنه شده باشد.

مسأله 573) اين شرط در مورد زنها نيست ولى بنابر احتياط واجب بايد در مورد پسران نابالغ مراعات شود.

مسأله 574) طواف مردى که ختنه نشده، باطل است.

مسأله 575) احرام مردى که ختنه نشده صحيح است، ولى اگر طواف کند، طواف او صحيح نيست. بنابراين مردى که ختنه نشده اگر براى حجّ يا عمره مفرده طواف کند چون طواف نساء او باطل است، زن بر او حلال نمى‌شود؛ مگر اين که ختنه کند و طواف نمايد يا پس از ختنه کردن در صورتى که خودش قادر به طواف نباشد نايب بگيرد. و بنابر احتياط پسر بچّه‌اى که او را وادار به احرام نموده‌اند يا او را محرم کرده‌اند نيز همين حکم را دارد.

مسأله 576) طواف کسى که ختنه شده به دنيا آمده باشد، صحيح است.

مسأله 577) کسى که مستطيع شده ولى ختنه نشده بايد ابتدا ختنه کند و سپس حجّ بجا بياورد، ولى کسى که ختنه شدن براى او به کلّى ضرر دارد بايد مُحرم شود و احتياطاً هم خودش طواف کند و هم براى طواف نايب بگيرد. و پس از طواف، خودش نماز طواف را بجا بياورد و پس از طواف نايب نيز، نماز ديگرى بجا بياورد. ولى اگر خود و نايبش طواف را با هم انجام مى‌دهند، هرگاه خودش پس از طواف، يک نماز بجا بياورد کافى است.

5 - پوشانيدن عورت‌

شرط پنجم طواف پوشانيدن عورت در حال طواف است. بنابراين طواف بدون ستر عورت باطل است.

مسأله 578) لباسى که طواف کننده با آن ستر عورت مى‌نمايد بايد مُباح باشد. بنابراين طواف با ساتر غصبى صحيح نيست؛ بلکه بنابر احتياط واجب در حال طواف بايد از پوشيدن لباس غصبى هرچند اگر ساتر نباشد اجتناب نمود.

مسأله 579) بنابر احتياط واجب، لباسى که طواف کننده عورت خودرا با آن مى‌پوشاند بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد.(17)

مسأله 580) بنابر احتياط زن بايد در حال طواف تمام بدن خود به استثناى صورت و دو دست را بپوشاند.

مسأله 581) اگر زن هنگام طواف عمداً مقدارى از موهاى سر يا جاهاى ديگرِ بدن که بايد پوشيده باشد را آشکار سازد بنابر احتياط طوافش باطل است و اگر عمدى نباشد طوافش صحيح است؛ مگر در مورد جاهل مقصّر که بنابر احتياط طوافش باطل است.

مسأله 582) لباسى که انسان با آن طواف مى‌کند اگر از عين پولى که خمس به آن تعلّق گرفته، خريدارى شده باشد، حکم لباس غصبى را دارد و طواف با آن صحيح نيست؛ ولى اگر معامله با ثمن کلّى صورت گرفته باشد، حتّى اگر بنا داشته باشد بهاى آن را از مالى که خمسش را نداده بپردازد، گرچه به اهل خمس، مديون است؛ ولى به صحّت طوافش اشکال وارد نمى‌شود.

مسأله 583) اگر کسى به علّت ندانستن مسأله با عين پولى که خمس آن پرداخت نشده لباسى بخرد و با آن طواف کند و بعداً متوجّه شود، اصل حجّ و عمره‌اش صحيح است، ولى اگر جاهل مقصّر باشد طواف و نمازش صحيح نيست.

مسأله 584) اگر با پولى که معلوم نيست خمس به آن تعلّق گرفته يا نه، لباسى بخرد و با آن طواف کند طوافش صحيح است، ولى احتياط خيلى مطلوب است.

مسأله 585) همراه داشتن پول خمس نداده در حال طواف، ضررى به صحّت طواف وارد نمى‌کند.

6 - موالات‌

مسأله 586) شرط ششم طواف آن است که اجزاى طواف به تفصيلى که خواهد آمد موالات عرفى داشته باشد يعنى طواف را به گونه‌اى پى‌درپى انجام دهد که عرفاً بر هفت دور گرديدن او يک طواف صدق کند و لازمه اين کار آن است که در ميان دورهاى طواف و نيز اجزاى يک دور، مکث طولانى نکند.

مسأله 587) در بين طواف دراز کشيدن يا نشستن براى رفع خستگى مانعى ندارد؛ ولى نبايد آن قدر طول بکشد که موالات عرفيّه به هم بخورد.

مسأله 588) اگر طواف کننده در اثناى طواف به علّت اقامه نماز جماعت يا عذرى ديگر مانند بيمارى يا حيض يا حدث بى‌اختيار از ادامه طواف معذور شود و تا رفع عذر و ادامه طواف فاصله زيادى بيفتد و موالات عرفى به هم بخورد اگر قبل از سه شوط و نيم باشد، بايد طواف را از سر بگيرد و اگر پس از سه شوط و نيم و پيش از اتمام شوط چهارم باشد احتياطاً طواف را تمام کند و نماز بخواند و طواف و نماز را از سر بگيرد. و اگر پس از پايان دور چهارم باشد اتمام طواف کافى است.

مسأله 589) قطع طواف به اين معنا که انسان در ميانه طواف آن را رها کند و بقيّه آن را بجا نياورد تا موالات عرفى به هم بخورد، در طواف واجب چنانچه بدون عذر و از روى دلبخواهى باشد مکروه است و قطع نکردن آن موافق با احتياط استحبابى است، ولى قطع طواف براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز، جايز بلکه مستحبّ است.

مسأله 590) قطع طواف مستحبّى حتّى بدون عذر هم جايز است.

مسأله 591) کسى که طواف را قطع کرده، در صورتى که اعمال منافى با طواف انجام نداده باشد و موالات عرفى به هم نخورده باشد اگر برگردد و طواف را تمام کند، طوافش صحيح است.

مسأله 592) کسى که بدون عذر طواف را قطع کرده و اعمال منافى با طواف انجام داده يا آن قدر فاصله افتاده که موالات عرفيّه بر هم خورده بايد طواف را از سر بگيرد.

مسأله 593) کسى که مشغول طواف است و وقت نماز واجبش تنگ شده بايد طواف را رها کند و نماز بخواند و اگر موالات عرفى به هم بخورد بسته به اين که در چه دورى طواف را رها کرده به تفصيلى که در مسأله 534 گفته شد، عمل کند.

مسأله 594) کسى که براى رسيدن به نماز جماعت يا رسيدن به وقت فضيلت نماز، طواف را قطع نموده پس از نماز هرگاه با رعايت شرط موالات، طواف را از همان جا که قطع کرده، اتمام نمايد، کافى است.

مسأله 595) کسى که چند طواف را پس از شروع کردن قطع نموده، در صورتى که طواف آخر را تکميل کند، طوافش صحيح است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

الف - وجوب طواف

No image

ب - شرایط طواف

No image

ج - واجبات طواف

No image

حدّ مطاف

No image

قِران در طواف

پر بازدیدترین ها

No image

ج - واجبات طواف

No image

حدّ مطاف

No image

ب - شرایط طواف

No image

مسایل گوناگون طواف

No image

الف - وجوب طواف

Powered by TayaCMS