استفتائات سعى
«857» س - کسى که در اثناى سعى متوجه شود که طواف او بيش از هفت شوط بوده تکليف او چيست؟
ج - مىتواند به اين نحو احتياط کند که سعى را تمام نمايد و بعد از فوت موالات عرفيه بين شوط زائد طواف و مقدار باقيمانده تا 14 شوط، طواف و نماز و سعى را اعاده کند و بعد تقصير نمايد.
«858» س - اگر از مروه شروع و به صفا ختم کرده و بعد فهميده است، وظيفه او چيست به خصوص اگر تقصير کرده باشد؟
ج - بايد سعى را اعاده کند و در هر صورت تقصير کند.
«859» س - کسى بعد از اتمام شوط ششم سعى در صفا گمان تمام شدن هفت شوط را کرد و تقصير نمود ولى فوراً به او گفتهاند که بايد يک شوط ديگر بياورى، او هم انجام داد و بعد بار ديگر تقصير نمود. آيا عمل او صحيح است يا خير، و کفاره دارد يا نه؟
ج - عمل صحيح است و کفاره او يک گاو است بنابر احوط بلکه اظهر در عمره تمتع.
«860» س - کسى در اثناء سعى براى آب خوردن از مسير منحرف شده و پس از خوردن آب ادامه داده است چه صورت دارد؟
ج - اگر سعى را قطع نکرده و به نيت سعى حرکت را ادامه داده است و در بين راه آب خورده يا اگر قطع کرده از جايى که سعى را قطع کرده يا محاذى آن سعى را تمام کرده صحيح است.
«861» س - کسى که طواف و نماز آن را انجام داده و سعى را به روز بعد يا روزهاى بعد به تأخير انداخته است آيا طواف و نماز را بايد اعاده کند؟
ج - لازم نيست ولى اختياراً نبايد سعى را به روز بعد تأخير بيندازد.
«862» س - آيا زنهايى که از جهت عادت ماهانه براى طواف نايب مىگيرند در سعى هم مىتوانند نايب بگيرند؟
ج - محل سعى مسجد نيست و سعى را بايد خودشان بجا آورند با مراعات ترتيب بين طواف و سعى.
«863» س - اگر کسى يقين کند که هفت شوط سعى بين صفا و مروه را تمام کرده است ولى بعد از تقصير متوجه مىشود که پنج شوط بوده، اولاً آيا کل سعى را بايداز سر بگيرد يا دو شوطى را که ناقص بوده است بايد تکميل کند؟ و ثانياً آيا تقصير هم بايد بکند، يا تقصير اول کافى است؟
ج - بايد سعى را تمام کند و احتياط واجب آن است که تقصير را اعاده نمايد و اگر در عمره تمتع بوده کفاره او يک گاو است.
«864» س - شخصى بعد از طواف عمره تمتع گم شده و بعد از پياده شدن به رفقايش گفته که سعى صفا و مروه را بجا آوردهام و تقصير نمود و محرم شد براى حج تمتع، ولى بعد از مراجعت از عرفات و منى و موقع طواف و سعى صفا و مروه و اعمال حج اظهار کرده مثل اينکه من در اعمال عمره به صفا نيامدهام، همينطور گفتهاند ان شاءاللّه آمدهاى، بعد از مراجعت به ايران چند بار به پسرانش گفته اعمال من ناقص شده، و قبل از فوتش وصيت نموده است براى او نايب بگيرند، اگر عمل شخص فوق الذکر باطل باشد وراث او حاضرند اين جانب رابفرستند تا اعمال حج او را انجام بدهم، آيا نظر حضرت عالى چيست؟
ج - ورثه لازم است،شما را نايب کنند براى عمل حج تمتع، ولى بايد نايب اول بعنوان عمره مفرده عمل را تمام کند سپس حج را انجام دهد.
«865» س - بين صفا و مروه طورى است که از يک طرف مىروند و از طرف ديگر آن بر مىگردند، يعنى بين رفت و برگشت دو سه مترى فاصله است، آيا اگر امکان باشد از همان مسيرى که به صفا رفته، به مروه برود اشکال دارد؟
ج - اشکال ندارد، ولى نبايد مزاحم ديگران شود.
«866» س - شخصى در حال سعى کردن بود، يک وقت ديد مقدارى را که براى هروله علامت گذارى کردهاند به طور عادى سير کرده است، گمان مىکرد لازم است هروله کند و لذابرگشت و مقدارى را که عادى رفته بود، با هروله تکرار کرد، آيا سعيش اشکال دارد؟
ج - اشکال ندارد اگر بقصد انجام وظيفه واقعيه باشد.
«867» س - شخصى در سعى بين صفا و مروه، از جايى که به صفا يا مروه رسيد براى شوط بعدى شروع نمىکند، بلکه تقريباً مقدار دو سه متر هلالى شکل و يا مستقيم به شکل عرضى مىآيد و شروع مىکند، و در اين مقدار متوجه نيست که با نيت سعى است يا نه، ولى اگر از او سوال شود چه مىکنى جواب مىدهد سعى مىکنم، آيا مضر نيست؟
ج - راه رفتن مزبور روى کوه مضر به سعى نيست، و در فرض مسأله سعى صحيح است.
«868» س - آيا سعى کردن از همانجا که مريضها رابا چرخ مىبرند و بر مىگردانند) يعنى حدود دو متر بالاتر از ابتداى سراشيبى شروع مىکنند( صحيح و کافى است؟ يا حتما بايد از اول کوه صفا شروع و در مروه هم به سنگهاى سياه بعد از سنگهاى صاف که بقاياى کوه است برسند؟
ج - سعى بايد بين دو کوه باشد و احراز شود، و لازم نيست بالا برود.
«869» س - در مناسک فرمودهايد کسى که بين صفا و مروه، سعى مىکند واجب است در هنگامى که به طرف مروه در حرکت است توجهش به مروه باشد، و بالعکس، آيا اين وجوب توجه، تکليفى است و يا وضعى و تکليفى؟
ج - - وضعى است .
«870» س - گاهى انسان در اثر ازدحام جهت رفتن براى سعى ناچار است از مسجد الحرام عبور کند. در اين صورت تکليف حائض و نفساء چيست، و آيا براى سعى هم مثل طواف نايب بگيرند؟
ج - اگر امکان نداشته باشد که از راه ديگرى بروند بايد تأخير بيندازند، و اگر آن هم ممکن نيست نوبت به نيابت مىرسد، و بر فرض مخالفت چنانچه از آن راه رفت و خودش سعى کرد سعيش صحيح است اگر چه گناه کرده است.
«871» س - زيادى در سعى جهلا، آيا حکم زيادى سهوى را دارد يا عمدى؟
ج - بنابر اظهر سعى باطل نمىشود هر چند احتياط در اعاده است.
«872» س - کسى که نمىتواند بدون سوار شدن در چرخهاى معمولى در مسير سعى کند لکن تمکن مالى ندارد، چون ارز خود را صرف سوغات کرده، وظيفهاش چيست؟
ج - اگر مىتواند با چرخ سعى کند ولو با فروش چيزى يا قرض بايد خودش سعى کند و استنابه صحيح نيست مگر آنکه مشقت و حرج در کار باشد.
«873» س - شخصى شوط سوم سعى را بهم زد و با فاصله اندکى هفت شوط ديگر بجا آورد، و تقصير نمود، ايا اين سعى صحيح است؟
ج - احتياطا سعى و تقصير را اعاده نمايد.
«874» س - شخصى به اعتقاد اينکه هر شوط سعى رفت و برگشت از صفا به مروه است سعى را شروع مىکند و در شوط سوم متوجه مسأله مىشود و سعى خود را به هفت شوط خاتمه مىدهد، آيا سعى او چه حکمى دارد؟
ج - سعى او صحيح است .
«875» س - شخصى در حال سعى گاهى عقب عقب به طرف مروه و يا صفا رفته است، تکليف او چيست؟
ج - بايد آن مقدار را تدارک کند، و اگر از آن محل گذشته سعى او اشکال دارد و احتياط در اتمام و اعداه است.
«876» س - سعى از طبقه دوم فعلى که بالاتر از کوه صفا و مروه مىباشد، جايز است يا نه؟
ج - اشکال دارد.
«877» س - شخصى به جهت کنترل همراهان خود در حين سعى گاهى به عقب بر مىگشته و بدون توجه مجددا همان مسافت را طى مىکرده، آيا سعى او صحيح است؟
ج - اشکال دارد و بايد سعى را اعاده کند.
«878» س - شخصى سعى بين صفا و مروه را پنج دور رفت و برگشت که مجموعا ده شوط مىشود انجام داده است، و آنگاه که متوجه مسأله شد سعى را از همان جا قطع نمود و تقصير کرد، تکليف چيست؟
ج - در فرض سوال احوط اعاده سعى تقصير است.
«879» س - شخصى به تصور اينکه رفتن بالاى کوه صفا يا مروه لازم است، چون اين مقدار مسافت را تحت فشار جمعيت رفته لذا براى اعاده آن مقدار وارد سعى شده و بعد به نيت سعى برگشته است و در واقع مقدارى مسافت را دوباره طى کرده است، آيا سعى او درست است؟
ج - اگر به نيت احتياط عمل کرده باشد ضرر ندارد.
«880» س - شخصى به تصور اينکه سعى نيز نياز به وضو دارد بعد از اينکه شوط و نيم سعى خود را قطع مىکند و وضو مىگيرد و هفت شوط ديگر سعى مىنمايد، تکليف او چيست؟
ج - بايد احتياطا سعى را اعاده نمايد.
«881» س - کسى که قدر متيقن عدد اشواط را مىداند، اما ترديد دارد که شوط بعدى را انجام داده يا نه، مثلا مىداند پنج شوط انجام داده، ولى شک دارد که بقيه راانجام داده يا نه، تکليف او چيست؟
ج - فرض مزبور شک در اشوط است، و مبطل است.
«882» س - اگر کسى سعى را به طور کلى فراموش کرد و تقصير نمود، تکليف او چيست؟
ج - از احرام خارج شده، و هر وقت يادش آمد سعى و تقصير را اعاده کند و يک گاو کفاره بدهد اگر در عمره تمتع باشد.
«883» س - اگر کسى قبل از رسيدن به مروه، در آوردن هفت و نه شک کرد، تکليف او چيست؟
ج - مبطل است، و بايد سعى را اعاده کند.
«884» س - آيا موالات در تمام اشواط سعى معتبر است، و يا اختصاص به بعض داد؟
ج - بنابر احتياط لازم موالات معتبر است در تمام اشواط خصوصا در شوط اول.
«885» س - اگر در سعى، بعضى مواضع بدن زن غير از وجه و کفين پيدا باشد آيا به سعى او ضرر مىزند يا نه؟
ج - ضرر نمىرساند.
«886» س - شخصى در حال سعى در عدد اشواط شک مىکند و با حال ترديد به سعى خود ادامه مىدهد و در فکر است که عدد را ضبط کند، پس از تأمل و بعد از آنکه صد متر سعى کرده يا وارد شوط بعدى شده است يقين به عدد حاصل مىشود و با يقين، باقى سعى را هم انجام مىدهد، ايا اين سعى صحيح است يانه؟
ج - صحيح است.