غيبت
سوال 58 :
- گاهى انسان غيبت فردى را مىکند، أمّا به دليل هراس از اينکه آن فرد ناراحت گردد و روابطش را با غيبت کننده تيره کند يا به دليل اينکه خجالت مىکشد به او بگويد که من غيبت تو را کردهام، از آن شخص حلاليّت نمىطلبد، اگر حلاليّت نطلبد و توبه کند کافى است يا خير؟
جواب:
- کفايت مىکند.
سوال 59 :
- آيا در "غيبت" استحلال واجب است؟ و بر فرض وجوب، اگر استحلال و تذکّر شخص غيبت شونده موجب ايذاء او يا کدورت گردد، آيا باز
استفتاءات، ج3، ص: 588
ستفتاءات ج3 593 مرتد فطرى ..... ص : 593
هم لازم و واجب است؟
جواب:
- غيبت کننده بايد توبه نمايد، و بر او واجب نيست از غيبت شونده طلب حلّيّت نمايد.
سوال 60 :
- اگر از مبادرت فردى به أعمال استحبابى (مانند شرکت در نماز جمعه و تشييع جنازه شهداء) گروهى از مسلمين ضعيف الايمان مبتلى به غيبت شوند، آيا ترک اين أعمال اولى است يا به گفته آنان اعتناء نکند؟
جواب:
- به حرف ديگران اعتناء نکند، و هر فرد مکلّف است بدون توجّه به حرف ديگران به وظيفه خود عمل کند.
ارتداد
سوال 61 :
- من همسرى دارم که به تمام مقدّسات مذهبى ناسزا مىگويد، تقاضا دارم وظائف شرعى مرا تعيين نمائيد که چطور با کسى که به پيغمبر و ائمّه اطهار و مقدّسات مذهبى فحشهاى ناروا و مستهجن مىدهد ادامه زندگى دهم؟
جواب:
- اگر از روى عمد و اختيار کلمات کفر مىگويد مرتدّ است، و بايد فورا از او جدا شويد، و احتياج به طلاق ندارد، و در صورت مرتدّ ملّى بودن او، اگر در أيّام عدّه توبه نکرد عقد شما منفسخ شده است*.
استفتاءات، ج3، ص: 589
سوال 62 :
- 1- در ابتداى جريان انقلاب اسلامى افغانستان افراد زيادى (که اعضاى اصيل حزب حاکم خلق و پرچم بوده و اکثر آنان را قشر جوان تحصيل کرده تشکيل مىداد) خود را از حزب خلق و پرچم مجزّى نموده يا ملحق به مجاهدين شدند و يا از مسائل سياسى کنارهگيرى نمودند، تکليف مجاهدين از ديدگاه شرع مقدّس إسلام در مورد آنان چه مىباشد؟
2- تعداد ديگرى که [که عضو احزاب مذکور نبودهاند] در أثر تبليغات و مکر و حيله حزب خلق و پرچم به آنان پيوسته و بعد از چندى دوباره از آنان جدا شده يا با مجاهدين إعلام همکارى نمودهاند و يا گوشهگيرى را اختيار کردهاند. تکليف مجاهدين در مورد چنين اشخاص چه مىباشد؟
لازم به تذکّر است که اعضاء اصيل و سازمانى خلق و پرچم در ظاهر سخت إظهار ندامت و پشيمانى مىنمايند و دستورات دين مقدّس إسلام از قبيل نماز، روزه و ... را انجام مىدهند؟
جواب:
- تا کفر و ارتداد آنها به وجه شرعى ثابت نشود حکم سائر مسلمين را دارند، و در صورت ثبوت ارتداد گرچه توبه آنها قبول مىشود ولى حکم ارتداد با توبه ساقط نمىشود.
سوال 63 :
- در بعضى از مناطق دور افتاده چون سطح آگاهى مذهبى مردم پايين است هنگام عصبانى شدن (حتّى روى کوچکترين مسائل و مناقشات) نعوذ باللّه به خدا و پيامبران و امامان عليهم السّلام و امامزادگان ناسزا مىگويند. آيا اين دشنام دادن و ناسزا گفتن، باعث ارتداد مىشود يا خير؟
جواب:
- مجرّد ناسزا گفتن موجب ارتداد نمىشود.
استفتاءات، ج3، ص: 590
سوال 64 :
- شخصى در حال تحقيق عقائد خود است، يعنى مسلمان فطرى است و ليکن مىگويد آنچه تا حال ياد گرفتهام تقليدى بوده و هم اکنون مىخواهم تحقيق کنم که مثلا خدا و يا نبوّت هست يا نه، آيا چنين کسى کافر است؟
جواب:
- تا إنکار اصول دين نکرده محکوم به إسلام است.
سوال 65 :
- شخصى در جمهورى اسلامى مبادرت به خوردن مشروبات الکلى نموده و به نواميس مسلمانان تجاوز و به مراجع عاليقدر توهين مىنمايد، او نهى از منکر شده أمّا متأسّفانه مؤثّر واقع نگرديده است. تقاضا دارم حکم اللّه را از نظر معاشرت، طهارت، نجاست و حدّ شرعى در رابطه با او بيان فرمائيد؟
جواب:
- اگر ترک معاشرت موجب مىشود شخص مشار إليه دست از أعمال خلاف خود بردارد لازم است از معاشرت با او خوددارى نمائيد، و تا ارتداد او ثابت نشود محکوم به حکم سائر مسلمين است.
سوال 66 :
- اينجانب زنى هستم که شوهر من مرتدّ شده است، لطفا وظيفه مرا در برابر او تعيين فرمائيد؟
جواب:
- اگر شما يقين به ارتداد او پيدا کنيد ديگر محرم او نيستيد و نمىتوانيد با او زندگى نمائيد.
استفتاءات، ج3، ص: 591
سوال 67 :
- پدر، مادر، برادران و بويژه برادر بزرگ اينجانب به إسلام اهمّيّت نداده حتّى واجبات را ترک نمودهاند، و اگر موقعيّت ايجاب کند برادرم إسلام و پيامبر را هم مسخره مىکند. بفرمائيد که آيا ايشان کافرند يا نه؟ و آيا مىشود در خانه آنان غذا خورد؟ و اگر کافر نيستند تکليف چيست؟
جواب:
- کسى که منکر خدا و پيغمبر و ضروريّات دين نباشد کافر نيست، و شما اگر مىتوانيد و لو با رفتارتان آنها را إرشاد نمائيد.
سوال 68 :
- شخصى سالمند با وجود داشتن دختران و پسران کوچک و بزرگ از مدّتها قبل (به لحاظ گرايش فرزندانش به مکتبهاى الحادى و جانبدارى همسرش از آنان) تنها خانه شخصى خود را رها نموده و به صورت انفرادى زندگى مىکند. اکنون تکليف او را معيّن کنيد که آيا مىتواند به خانه برگردد و بقيّه عمر را با آنان زندگى کند يا نه؟
جواب:
- اگر خانه در ملک او باقيست اختيار با خود او مىباشد و نبايد سبب تقويت و تأييد انحراف آنها شود، و نيز اگر [فرزندان او] منکر يکى از توحيد يا رسالت و يا حکم ضرورى دين باشند نجس هستند بايد از آنها اجتناب نمود.
سوال 69 :
- اگر شخص مسلمانى از دين خود برگشته و عضويّت فرقه ضالّه بهائيّت (و يا هر مرامى که بناء آن بر نفى اديان الهى است) را قبول کرده و حقوق بگير بيت المال نيز باشد، آيا دوباره مىتواند توبه کند و مسلمان شود و همچنان از بيت المال استفاده کند، و همچنين آيا بعد از توبه باز هم حکم مرتدّ درباره اين گونه افراد جارى است؟
استفتاءات، ج3، ص: 592
جواب:
: مرتدّ فطرى گرچه توبهاش قبول مىشود ولى احکامى که بر ارتداد وى مترتّب شده (از قبيل باطل شدن ازدواج و انتقال أموال وى به ورثه و کيفر ارتداد) با توبه ساقط نمىشود، و پرداخت حقوق به چنين شخصى از بيت المال تابع مقرّرات دولت اسلامى است.
سوال 70 :
- اگر کسى قرآن يا کتابى که آيه قرآن در آن است را عمدا يا سهوا به زمين بزند آيا کفر محسوب مىشود يا خير؟
جواب:
- تا شخص إنکار خدا يا رسول يا يکى از ضروريّات را نکند حکم به کفر او نمىشود.
سوال 71 :
- اينجانب در مجاورت همسايهاى قرار دارم که از درويشهاى گنابادى مىباشد (که نام بزرگ سلسلهشان سلطان حسين تابنده يا رضا عليشاه مىباشد) او با اينکه درويش است مسجد مىآيد، نماز مىخواند، و خيلى هم إظهار علاقه به حضرت عالى مىنمايد. ولى همسايه ديگرى داريم که مىگويد اينان پاک نيستند و معاشرت با آنان حرام است تقاضا دارم نظر خود را در اين زمينه بيان فرمائيد؟
جواب:
- کسى که منکر خدا يا رسول يا ضرورى دين نيست محکوم به إسلام است، و مؤمنين از هر عملى که موجب تفرقه است بپرهيزند.
استفتاءات، ج3، ص: 593
ستفتاءات ج3 598 س: 88 ..... ص : 598