شرايط لباس نمازگزار
مسأله 735 :
لباس نمازگزار شش شرط دارد: 1ـ پاک بودن. 2ـ غصبى نبودن،
[145]
بنابراحتياط واجب. 3ـ ازاجزاء مردار نباشد. 4ـ از حيوان حرام گوشت نباشد. 5 و 6ـ اگر نمازگزار مرد است لباس او از ابريشم خالص يا طلا بافت نباشد و شرح اينها در مسائل آينده خواهد آمد.
شرط اوّل ـ پاک بودن
مسأله 736 :
اگر کسى عمداً با لباس يا بدن نجس نماز بخواند نمازش باطل است، حتّى اگر به خاطر ياد نگرفتن مسأله باشد.
مسأله 737 :
اگر خبر ندارد که بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد، نمازش صحيح است، امّا اگر قبلاً باخبر بوده و فراموش کرده و با آن نماز خوانده بايد نماز را اعاده کند، خواه در وسط نماز يادش بيايد، يا بعد از نماز و اگر وقت نماز گذشته بايد قضا کند.
مسأله 738 :
هرگاه کسى مشغول نماز است و در وسط نماز لباس يا بدن او نجس شود، يا بفهمد لباس يا بدن او نجس شده است امّا نداند همان موقع نجس شده يا از قبل نجس بوده، چنانچه آب در دسترس اوست و آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن آن نماز را به هم نمى زند بايد همان موقع آن را آب بکشد، يا عوض کند، سپس نماز را ادامه دهد و اگر ممکن نيست بايد نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند و اين در صورتى است که وقت تنگ نباشد و الاّ با همان حال نماز مى خواند و صحيح است.
مسأله 739 :
کسى که بعد از نماز بفهمد بدن يا لباسش نجس بوده نمازش صحيح است، خواه در وقت باشد يا بعد از وقت.
مسأله 740 :
هرگاه لباس يا بدن نجس بوده و آن را آب بکشد و يقين به پاکى آن پيدا کند و نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد هنوز پاک نشده است، نماز او صحيح است و براى نمازهاى بعد بايد آن را پاک کند.
مسأله 741 :
هرگاه در لباس خود خونى ببيند و يقين کند که به مقدار کمتر از
[146]
درهم است و يا خون زخم و دمل است که براى نماز اشکال ندارد و با آن نماز بخواند، بعد بفهمد خون بيش از مقدار درهم بوده، يا خون از غير زخم و دمل است نمازش صحيح است.
مسأله 742 :
هرگاه نجس بودن چيزى را فراموش کند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن ملاقات کند و نماز بخواند بعد يادش بيايد نماز او صحيح است، ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده ملاقات کند و بدون آن که خود را آب بکشد، غسل کند، غسل و نمازش باطل است.
مسأله 743 :
کسى که يک لباس بيشتر ندارد هرگاه بدن و لباس او هر دو نجس شود و به اندازه آب کشيدن يکى از آن دو بيشتر آب ندارد احتياط واجب آن است که بدن را آب بکشد و نماز را با همان لباس نجس بخواند، ولى اگر نجاست لباس شديد تر باشد (مثلاً نجاستش از بول باشد که بايد آن را با آب قليل دو مرتبه شست و نجاست بدن مثلاً از خون باشد که يک مرتبه شستن کافى است) احتياط واجب آن است که لباس را بشويد و با نجاست بدن نماز را بخواند.
مسأله 744 :
هرگاه کسى غير از لباس نجس لباس ديگرى در اختيار ندارد واحتمال نمى دهد تا آخر وقت لباس پاک پيدا کند بايد با همان لباس نماز بخواند.
مسأله 745 :
کسى که دو لباس دارد و مى داند يکى از آن دو نجس است امّا نمى داندکداميک از آنهاست با هيچ کدام نمى تواند نماز بخواند و بايد هر دو را آب بکشد و اگر توانايى بر اين کار نداشته باشد بايددو نماز جداگانه با آن دو لباس بخواند.
شرط دوّم - غصبى نبودن
مسأله 746 :
لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد و اگر عمداً در لباس غصبى نماز بخواند حتّى اگر نخ يا دکمه آن غصبى باشد نماز را اعاده کند، ولى اگر نمى دانست غصبى است و با آن نماز خواند نمازش صحيح است، همچنين اگر
[147]
قبلاً مى دانسته غصبى است و بعد فراموش کرده، مگر اين که غاصب خود نمازگزار باشد، به اين معنى که چيزى را غصب کرده و بعد فراموش نموده و با آن نماز خوانده است در اينجا احتياط واجب آن است که اعاده نمايد.
مسأله 747 :
چنانچه در اثناء نماز متوجّه شود که لباس او غصبى است اگر چيز ديگرى که عورت او را بپوشاند در تن دارد بايد لباس غصبى را بيرون آورد و نماز را ادامه دهد و اگر چيز ديگرى در تن ندارد نماز را بشکند و با لباس غير غصبى نماز بخواند.
مسأله 748 :
اگر کسى براى حفظ جان خود با لباس غصبى نماز بخواند نمازش صحيح است، همچنين اگر براى حفظ آن لباس از دستبرد دزد و مانند آن، آن را بپوشد، نمازش درست است.
مسأله 749 :
اگر با پولى که خمس يا زکات آن را نداده لباس بخرد، نماز در آن لباس اشکال دارد، همچنين اگر لباسى را نسيه بخرد امّا در موقع معامله قصدش اين باشد که از پولى که خمس يا زکات آن را نداده بدهى خود را بدهد يا اصلاً بدهى خود را ندهد نمازش اشکال دارد.
شرط سوم ـ از اجزاء مردار نباشد
مسأله 750 :
لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى که خون جهنده دارد نباشد، بلکه احتياط واجب آن است که از اجزاى حيوانهاى مرده ديگر که خون جهنده ندارند (مانند ماهى و مار) نيز اجتناب کند.
مسأله 751 :
نمازگزار بايد از اجزاى مردار چيزى همراه نداشته باشد هرچند
به صورت لباس هم نباشد امّا اجزايى که مانند مو و پشم بى روح است مانعى ندارد، مثلاً مى توان از مو و پشم مردار حلال گوشت لباس تهيّه کرد و با آن
نماز خواند.
مسأله 752 :
با لباسهاى چرمى که از بازار مسلمانان تهيّه مى شود مى توان نماز
[148]
خواند هرچند شک داشته باشد که از حيوانى است که ذبح شرعى شده يا نه، امّا اگر يقين داشته باشد که چرم را از ممالک غير اسلامى آورده اند و فروشنده يک انسان لاابالى است که درباره آن تحقيق نکرده نماز با آن جايز نيست و اگر نداند چرم از بلاد اسلامى است يا غير بلاد اسلامى اشکالى ندارد.
شرط چهارم ـ از حيوان حرام گوشت نباشد
مسأله 753 :
لباس نمازگزار بايد ازحيوان حرام گوشت نباشد، حتّى اگر مويى ازآن همراه نمازگزار باشد اشکال دارد.
مسأله 754 :
هرگاه آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت (مانند گربه) در بدن يا لباس نمازگزار باشد مادام که عين آن برطرف نشده نماز با آن اشکال دارد، امّا اگر خشک شود و عين آن برطرف گردد نماز صحيح است.
مسأله 755 :
بودن مو يا عرق يا آب دهان انسانى در بدن يا لباس انسانى ديگر براى نماز او اشکال ندارد.
مسأله 756 :
اگر مرواريد يا موم همراه نمازگزار باشد براى نماز او اشکالى ندارد ولى نماز خواندن با دکمه صدف که از حيوان حرام گوشت گرفته مى شود مشکل است.
مسأله 757 :
اگر شک داشته باشد که لباس از پشم و کرک و موى حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، نماز با آن صحيح است، خواه در داخل تهيّه شده باشد يا در خارج.
مسأله 758 :
اين ايّام چرمهاى مصنوعى را به وسيله مواد پلاستيکى و مانند
آن مى سازند نماز خواندن با آن اشکالى ندارد و هرگاه شک کند که چيزى چرم مصنوعى است يا چرم واقعى يا از حيوان حرام گوشت، يا حيوان مرده، آن هم اشکالى ندارد.
مسأله 759 :
بنابر احتياط واجب بايد از پوست خز و سنجاب در نماز اجتناب کرد.
[149]
شرط پنجم ـ طلابافت نباشد
مسأله 760 :
نماز خواندن با لباس طلا بافت براى مردان جايز نيست و نماز را باطل مى کند، ولى براى زنان در صورتى که اسراف نباشد اشکالى ندارد، در غير حال نماز نيز پوشيدن چنين لباسى براى مردان حرام است.
مسأله 761 :
زينت طلا مانند انگشتر طلا و يا ساعت مچى طلا و مانند آن براى مردان حرام است و نماز با آن نيز باطل است و احتياط واجب آن است که از استعمال عينک طلا نيز خوددارى شود ولى همه اينها براى زنان در نماز و غير نماز جايز است.
مسأله 762 :
دندان طلا اگر در جلو باشد و جنبه زينت داشته باشد براى مردان چه در نماز و چه در غير نماز اشکال دارد، مگر اين که ناچار باشند.
شرط ششم ـ از ابريشم خالص نباشد
مسأله 763 :
پوشيدن لباس از ابريشم خالص براى مردان حرام است، حتّى عرقچين و بند شلوار و نماز با آن باطل است، حتّى آستر لباس نيز نبايد از ابريشم خالص باشد، امّا براى زنان همه اينها چه در حال نماز و چه در غير نماز جايز است.
مسأله 764 :
لباسى که معلوم نيست از ابريشم خالص است يا چيز ديگر پوشيدن آن اشکال ندارد و نماز با آن صحيح است.
مسأله 765 :
اگر دستمال ابريشمى و مانند آن در جيب مرد باشد حرام نيست و نماز را باطل نمى کند.
مسأله 766 :
هرگاه لباس مخلوط از ابريشم و غير آن باشد اشکالى براى هيچ کس ندارد، امّا اگر غير ابريشم بقدرى کم باشدکه به حساب نيايد براى مرد جايز نيست.
مسأله 767 :
در حال اضطرار و ناچارى پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلا بافت يا غصبى و يا لباسى که از مردار تهيّه شده مانعى ندارد و مى تواند با آن نماز بخواند.
[150]
مسأله 768 :
اگر غير از لباس نجس و ابريشمى و طلا بافت يا لباسى که از مردار يا حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى ندارد بايد با همان نماز بخواند، ولى اگر لباس او منحصر به غصبى است و مى تواند برهنه نماز بخواند بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد عمل کند.
مسأله 769 :
هرگاه لباسى که نماز در آن جايز است در اختيار ندارد اگر مى تواند بايد بخرد يا کرايه کند واگر ديگرى به او ببخشد يا عاريه دهد چنانچه منّت و ناراحتى زيادى نداشته باشد بايد قبول کند.
مسأله 770 :
بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت خوددارى کند، منظور از لباس شهرت لباسى است که جنبه رياکارى دارد و مى خواهد به وسيله آن مثلاً به زهد و ترک دنيا مشهور شود، خواه از جهت پارچه يا رنگ آن باشد يا دوخت آن، امّا اگر واقعا قصدش ساده پوشيدن است و جنبه ريا کارى ندارد نه تنها جايز است بلکه عملى است شايسته و اگر کسى با لباس شهرت نماز بخواند نماز او باطل نيست.
مسأله 771 :
پوشيدن لباسى که مايه هتک و بى آبرويى انسان يا منشأ فساد مى شود اشکال دارد.
مسأله 772 :
احتياط آن است که مرد لباس مخصوص زنان و زن لباس مخصوص مردان را نپوشد، ولى نماز با آن اشکال ندارد.
مسأله 773 :
کسى که بايد خوابيده نماز بخواند هرگاه برهنه باشد، بنابر احتياط واجب بايد لحاف يا تشک او نجس يا ابريشم خالص و مانند آن که در بالا گفته شد نباشد، مگر در حالت اضطرار.