شرط هشتم نماز مسافر (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

شرط هشتم نماز مسافر (آیت الله میرزا جواد تبریزی (ره))

شـرط هـشتم - آنکه به حد ترخص برسد, و معنى حد ترخص در مسأله ( 1292 ) گذشت , و اما در غير وطن , اعتبارى به حد ترخص نيست وهمين که از محل اقامت خارج شود,نمازش قصر است .

مسأله 1327 :

کـسـى که به سفر مى رود اگر به جائى برسد که اذان را نشنود ولى اهل شهر را بـبـيـنـد, يـا اهـل شهر را نبيند و صداى اذان را بشنود,چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند, بنابر احتياط واجب بايد هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1328 :

مسافرى که به وطنش برمى گردد, وقتى که اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.

ولى مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, مادامى که به آن محل نرسيده نمازش قصر است .

مسأله 1329 :

هرگاه شهر در بلندى باشد که از دور اهل آن ديده شود, يا به قدرى گود باشد که اگـر انـسان کمى دور شود اهل آن را نبيند,کسى که از اهالى آن شهر مسافرت مى کند, وقتى به اندازه اى دور شود که اگر آن شهر در زمين هموار بود, اهلش از آنجا ديده نمى شد, بايد نمازخود را شـکـسـتـه بخواند.

و نيز اگر پستى وبلندى راه بيشتر از معمول باشد, بايد ملاحظه معمول را بنمايد.

مسأله 1330 :

اگر از محلى مسافرت کند که اهل ندارد, وقتى به جائى برسد که اگر آن محل اهل داشت از آنجا ديده نمى شد, بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1331 :

اگر به قدرى دور شود که نداند صدائى را که مى شنود صداى اذان است يا صداى ديـگر, بايد نماز را شکسته بخواند, ولى اگربفهمد اذان مى گويند و کلمات آن را تشخيص ندهد, بايد تمام بخواند.

مسأله 1332 :

اگر به قدرى دور شود که اذان خانه ها نشنود و اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مى گويند بشنود, نبايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1333 :

اگر به جائى برسد که اذان شهر را که معمولا در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را که در جاى خيلى بلند مى گويندبشنود, بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1334 :

اگـر چـشـم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط اهل شهر را نبيند وگوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.

مسأله 1335 :

اگر موقعى که سفر مى رود شک کند که به حد ترخص رسيده يا نه , بايد نماز را تـمـام بخواند.

و مسافرى که از سفر برمى گردداگر شک کند که به حد ترخص رسيده يا نه , بايد شکسته بخواند.

مسأله 1336 :

مسافرى که در سفر از وطن خود عبور مى کند, وقتى به جائى برسد که اهل وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود,بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1337 :

مسافرى که در بين مسافرت به وطنش رسيده , تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تـمـام بـخـوانـد, ولـى اگـر بـخواهد از آنجا هشت فرسخ برود, يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد, وقتى به حد ترخص برسد, بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1338 :

محلى را که انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار کرده وطن او است , چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ياخودش آنجا را براى زندگى اختيار کرده باشد.

مسأله 1339 :

اگر قصد دارد در محلى که وطن اصليش نيست مدتى بماند و بعد به جاى ديگر رود, آنجا وطن او حساب نمى شود.

مسأله 1340 :

جائى را که انسان محل زندگى خود قرار داده و مثل کسى که آنجا وطن او است در آنجا زندگى مى کند مانند اکثر طلابى که درحوزه هاى علميه هستند که اگر مسافرتى براى او پـيـش آيد, دوباره به همانجا برمى گردد, اگرچه قصد نداشته باشد که هميشه در آنجا بماند, درحکم وطن او حساب مى شود.

مسأله 1341 :

کسى که در دو محل زندگى مى کند, مثلا شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند, هر دو محل , وطن او است .

و نيزاگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار کرده باشد, همه آنها وطن او حساب مى شود.

مسأله 1342 :

کـسى که در محلى مالک منزل مسکونى است و شش ماه متصل با قصد در آنجا بماند, و بعد اعراض کند, وطن حساب نمى شود.

مسأله 1343 :

اگر به جائى برسد که وطن او بوده و از آنجا صرف نظر کرده , نبايد نماز را تمام بخواند, اگرچه وطن ديگرى هم براى خوداختيار نکرده باشد.

مسأله 1344 :

مسافرى که قصد دارد ده روز پشت سر هم در محلى بماند, يا مى داند که بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند, در آن محل بايدنماز را تمام بخواند.

مسأله 1345 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شـب يـازدهـم را داشته باشد, و همين که قصدکند که از طلوع آفتاب روز اول تا غروب روز دهم بـمـاند, بايد نماز را تمام بخواند.

و همچنين است اگر مثلا قصدش اين باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند.

مسأله 1346 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, در صورتى بايد نماز را تمام بخواند کـه بخواهد ده روز را در يک جا بماند, پس اگربخواهد مثلا ده روز در نجف و کوفه يا در تهران و شميران بماند بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1347 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند, اگر از اول , قصد داشته باشد که در بـيـن ده روز بـه اطراف آنجا که به قدر حدترخص يا بيشتر باشد برود, اگر مدت رفتن و آمدنش مـثـلا بـه اندازه يک يا دو ساعت است که در نظر عرف با اقامت ده روز منافات ندارد, نمازرا تمام بـخـوانـد, و اگـر مـدت از اين بيشتر باشد احتياطا بين شکسته و تمام جمع نمايد, و اگر تمام يا بيشتر روز باشد نمازش شکسته است .

مسأله 1348 :

مسافرى که تصميم ندارد ده روز در محلى بماند, مثلا قصدش اين است که اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا کند, ده روزبماند, بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1349 :

کسى که تصميم دارد, ده روز در محلى بماند, اگر احتمال بدهد که براى ماندن او مانعى برسد و احتمال او عقلائى باشد, بايد نماز راشکسته بخواند.

مسأله 1350 :

اگر مسافر بداند که مثلا ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد کند که تا آخر ماه در جائى بماند, بايد نماز را تمام بخواند, بلکه اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد کند که تا آخر ماه بماند, در صورتى که آخر ماه معلوم باشد مثلا روز جمعه است ولى مسافر نمى داند که روز اول قـصـدش پـنـجـشنبه است تا مدت اقامتش نه روز باشد يا چهارشنبه است تا ده روز باشد, در اين صورت نيز اگر بعدا معلوم شود که روز اول قصدش چهارشنبه بوده نمازش تمام است .

و نيز اگر اعـتـقـاد کـند که آخر ماه فلان روز است پس ده روز تمام در محلى مى ماند و بعد ازخواندن نماز چـهار رکعتى در آن محل معلوم شود آن روز اول ماه بعدى و اين ماه سى کم است و در آن روز از محل خارج مى شود بايد تا خارج شدن نماز را تمام بخواند, و در غير اين صورت که آخر ماه را نداند بايد نماز را شکسته بخواند اگرچه از موقعى که قصد کرده تا روز آخر ماه ده روز باشد.

مسأله 1351 :

اگـر مسافر قصد کند ده روز در محلى بماند, چنانچه پيش از خواندن يک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود, يا مردد شودکه در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود, بايد نماز را شکسته بخواند.

و اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى , از ماندن منصرف شود يا مرددشود, تا وقتى که در آنجا هست , بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1352 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود, چنانچه يک نمازچهار رکعتى خوانده باشد, تا وقتى که در آنجا هست روزه هايش صحيح است و بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.

و اگر نماز چهار رکعتى نخوانده باشد, روزه آن روزش صـحيح است , اما نمازهاى خود را بايد شکسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.

مسأله 1353 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر از ماندن منصرف شود و شک کـند پيش از آنکه از قصد ماندن برگردد, يک نماز چهار رکعتى خوانده يا نه , بايد نمازهاى خود را شکسته بخواند.

مسأله 1354 :

اگر مسافر به نيت اينکه نماز را شکسته بخواند, مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد که ده روز يا بيشتر بماند, بايد نمازرا چهار رکعتى تمام نمايد.

مسأله 1355 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر در بين نماز چهار رکعتى از قـصـد خـود برگردد, چنانچه مشغول رکعت سوم نشده , بايد نماز را دو رکعتى تمام نمايد و بقيه نـمازهاى خود را شکسته بخواند.

و همچنين است اگر مشغول رکعت سوم شده و به رکوع نرفته باشدکه بايد بنشيند و نماز را شکسته به آخر برساند, و اگر به رکوع رفته باشد نمازش باطل است و بايد آن را شکسته اعاده نمايد, و تا وقتى در آنجاهست نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1356 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند, تا وقتى مسافرت نکرده بايد نمازش را تمام بخواند, و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز کند.

مسأله 1357 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نماز جمعه ونافله ظهر وعصر و عشا را هم بخواند.

مسأله 1358 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى يا بعد از ماندن ده روز اگرچه يک نمازتمام هم نخوانده باشد بخواهد به جائى که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جاى اول خود ده روز بماند يا در ماندن ده روزمردد باشد, از وقتى که مى رود تا وقتى که برمى گردد و بعد از برگشتن , بايد نماز را تمام بخواند, ولى اگـر بـداند که ده روز نمى ماند و برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جهت باشد که در طريق سـفـرش واقـع شـده است و سفر او مسافت شرعيه باشد, لازم است موقع رفتن و برگشتن نماز راشکسته بخواند.

مسأله 1359 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعت ادائى بخواهد به جاى ديگرى که کمتر ازهشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند, در رفـتـن و در محلى که قصد ماندن ده روز دارد بايد نمازهاى خود را تمام بخواند, ولى اگر محلى کـه مـى خـواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد و نخواهد ده روز در آنجا بماند, بايد موقع رفتن و مدتى که در آنجا مى ماند نمازهاى خود را شکسته بخواند.

مسأله 1360 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند, اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکـعـت ادائى بـخواهد به جائى که کمتر از چهارفرسخ است برود, چنانچه مردد باشد که به محل اولـش برگردد يا نه يا به کلى از برگشتن به آنجا غافل باشد, يا بخواهد برگردد ولى مردد باشد کـه ده روز آنـجـا بـماند يا نه , يا آنکه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد, بايد از وقتى که مى رود تا وقتى که برمى گردد و بعد ازبرگشتن , نمازهاى خود را تمام بخواند.

مسأله 1361 :

اگر به خيال اينکه رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند, قصد کند که ده روز در آنـجـا بـمـانـد, و بعد از خواندن يک نمازچهار رکعت ادائى بفهمد که آنها قصد نکرده اند, اگرچه خودش هم از ماندن منصرف شود, تا مدتى که در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1362 :

اگر مسافر اتفاقا سى روز در محلى بماند, مثلا در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد, بعد از گذشتن سى روز اگرچه مقدارکمى در آنجا بماند, بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1363 :

مسافرى که مى خواهد نه روز يا کمتر در محلى بماند, اگر بعد از آنکه نه روز يا کمتر در آنجا ماند, بخواهد دوباره نه روز ديگريا کمتر بماند و همينطور تا سى روز, روز سى و يکم بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1364 :

مسافر بعد از سى روز, در صورتى بايد نماز را تمام بخواند که سى روز را در يک جا بماند, پس اگر مقدارى از آن را در جائى ومقدارى را در جاى ديگر بماند, بعد از سى روز هم بايد نماز را شکسته بخواند.

Powered by TayaCMS