واجبات نماز (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

واجبات نماز (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

واجبات نماز

واجبات نماز يازده چيز است: اول: نيت، دوم: قيام يعنى ايستادن، سوّم: تکبيرة الاحرام يعنى گفتن الله اکبر در اول نماز. چهارم: رکوع، پنجم: سجود، ششم: قرائت، هفتم: ذکر، هشتم: تشهد، نهم: سلام، دهم: ترتيب، يازدهم: موالات يعنى پى در پى بودن اجزاء نماز.

مسأله 969 :

بعضى از واجبات نماز رکن است يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد يا در نماز اضافه کند عمداً باشد يا اشتباهاً نماز باطل مى شود و بعضى از آنها رکن نيست يعنى اگر عمداً کم يا زياد شود نماز باطل مى شود و چنانچه اشتباهاً کم يا زياد شود نماز را باطل نمى کند. و ارکان نماز پنج چيز است: اوّل نيت، دوّم تکبيرة الاحرام، سوّم قيام در موقع گفتن تکبيرة الاحرام و قيام متصل به رکوع يعنى ايستادن پيش از رکوع، چهارم رکوع، پنجم دو سجده.

[166]

نيّـت

مسأله 970 :

انسان بايد نماز را به نيت قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بجا آورد، و لازم نيست نيّت را از قلب خود بگذراند يا مثلاً به زبان بگويد که چهار رکعت نماز ظهر مى خوانم قربة الى الله.

مسأله 971 :

اگر در نماز ظهر يا عصر نيّت کند که چهار رکعت نماز مى خوانم و معين نکند که نماز ظهر است يا عصر، نماز او باطل است. و نيز کسى که مثلاً قضاى نماز ظهر بر او واجب است اگر در وقت نماز ظهر بخواهد نماز قضايا نماز ظهر را بخواند بايد نمازى را که مى خواند در نيّت معيّن کند.

مسأله 972 :

انسان بايد از اول تا آخر نماز به نيت خود باقى باشد پس اگر در بين نماز به طورى غافل شود که اگر بپرسند چه مى کنى نداند چه بگويد، نمازش باطل است.

مسأله 973 :

انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند پس کسى که ريا کند يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است خواه فقط براى مردم باشد يا خدا و مردم يعنى هردو را در نظر بگيرد.

مسأله 974 :

اگر قسمتى از نماز را هم براى غير خدا بجا آورد نماز باطل است; چه آن قسمت ريائى واجب باشد مثل حمد و سوره و چه مستحب مانند قنوت بلکه اگر تمام نماز را براى خدا بجا آورد ولى براى نشان دادن به مردم در جاى مخصوصى مثل مسجد يا در وقت مخصوصى مثل اول وقت يا به طرز مخصوصى مثلاً با جماعت نماز بخواند نمازش باطل است.

تکبيرة الاحرام

مسأله 975 :

گفتن «الله اکبر» در اول هر نماز واجب و رکن است و بايد حروف الله و حروف اکبر و دو کلمه «الله» و «اکبر» را پشت سرهم بگويد و نيز بايد اين دو کلمه به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط بگويد يا مثلاً ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست.

مسأله 976 :

احتياط واجب آن است که تکبيرة الاحرام نماز را به چيزى که پيش از آن مى خواند مثلاً به اقامه يا به دعائى که پيش از تکبير مى خواند نچسباند.

[167]

مسأله 977 :

اگر انسان بخواهد «الله اکبر» را به چيزى که بعد از آن مى خواند مثلاً به بسم الله الرحمن الرّحيم بچسباند بايد (ر) اکبر را ضمه بدهد.

مسأله 978 :

موقع گفتن تکبيرة الاحرام بايد بدن آرام باشد و اگر عمداً در حالى که بدنش حرکت دارد تکبيرة الاحرام را بگويد باطل است و چنانچه سهواً حرکت کند بنابر احتياط واجب بايد اول عملى که نماز را باطل مى کند انجام دهد و بعد از آن دوباره تکبير بگويد.

مسأله 979 :

تکبير و حمد و سوره و ذکر و دعا را بايد طورى بخواند که خودش بشنود و اگر به واسطه سنگينى يا کرى گوش و يا سرو صداى زياد نمى شنود بايد طورى بگويد که اگر مانعى نباشد بشنود.

مسأله 980 :

کسى که لال است يا زبان او مرضى دارد که نمى تواند «الله اکبر» را درست بگويد بايد به هرطور که مى تواند بگويد و اگر هيچ نمى تواند بگويد بايد در قلب خود بگذراند و براى تکبير اشاره کند و زبانش را هم اگر مى تواند حرکت دهد.

مسأله 981 :

مستحب است قبل از تکبيرة الاحرام بگويد: يا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِيَىءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ يَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِيىء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِىءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزَ عَنْ قَبيحِ ما تَعْلَمُ مِنِّى يعنى اى خدائى که به بندگان احسان مى کنى بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده اى که نيکوکار از گنهکار بگذرد تو نيکوکارى و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلى الله عليه وآله)رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدى هائى که مى دانى از من سر زده بگذر.

مسأله 982 :

مستحب است موقع گفتن تکبير اوّل نماز و تکبيرهاى بين نماز دستها را تا مقابل گوشها بالا ببرد و عکس آن مشکل بلکه جايز نيست.

مسأله 983 :

اگر شک کند که تکبيرة الاحرام را گفته يا نه چنانچه مشغول خواندن چيزى از قرائت شده به شک خود اعتنا نکند و اگر چيزى نخوانده بايد تکبير را بگويد.

مسأله 984 :

اگر بعد از گفتن تکبيرة الاحرام شک کند که آن را صحيح گفته يا نه بايد به شک خود اعتنا نکند ولى مستحب است نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

[168]

قيام نماز

مسأله 985 :

قيام در موقع گفتن تکبيرة الاحرام و قيام پيش از رکوع که آن را قيام متصل به رکوع مى گويند رکن است ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از رکوع رکن نيست و اگر کسى آن را از روى فراموشى ترک کند نمازش صحيح است.

مسأله 986 :

واجب است پيش از گفتن تکبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين کند که در حال ايستادن تکبير گفته است.

مسأله 987 :

اگر رکوع را فراموش کند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد که رکوع نکرده بايد بايستد و به رکوع رود و اگر بدون اينکه بايستد به حال خميدگى به رکوع برگردد چون قيام متصل به رکوع را بجا نياورده نماز او باطل است.

مسأله 988 :

موقعى که ايستاده است بايد بدن را حرکت ندهد و به طرفى خم نشود و به جائى تکيه نکند ولى اگر از روى ناچارى باشد يا در حال خم شدن براى رکوع پاها را حرکت دهد اشکال ندارد.

مسأله 989 :

اگر موقعى که ايستاده از روى فراموشى بدن را حرکت دهد يا به طرفى خم شود و يا به جائى تکيه کند اشکال ندارد ولى در قيام موقع گفتن تکبيرة الاحرام و قيام متصل به رکوع اگر از روى فراموشى هم باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

مسأله 990 :

واجب است در موقع ايستادن هردو پا روى زمين باشد ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هردو پا باشد و اگر روى يک پا هم باشد اشکال ندارد.

مسأله 991 :

کسى که مى تواند درست بايستد اگر پاها را خيلى گشاد بگذارد که به حال ايستادن معمولى نباشد نمازش باطل است.

مسأله 992 :

موقعى که انسان در نماز مى خواهد کمى جلو يا عقب رود يا کمى بدن را به طرف راست يا چپ حرکت دهد بايد چيزى نگويد ولى «بِحَوْلِ اللهِ وَقُوَّتِهِ اَقوُمُ وَأَقْعُدْ» را بايد در حال برخاستن بگويد، و در موقع گفتن ذکرهاى واجب هم بدن بايد بى حرکت باشد بلکه احتياط واجب آن است که در موقع گفتن ذکرهاى مستحبى هم بدنش آرام باشد.

مسأله 993 :

اگر در حال حرکت بدن ذکر بگويد مثلاً موقع رفتن به رکوع يا

[169]

رفتن به سجده تکبير بگويد چنانچه آن را به قصد ذکرى که در نماز دستور داده اند بگويد بايد احتياطاً نماز را دوباره بخواند و اگر به اين قصد نگويد بلکه بخواهد ذکرى گفته باشد نمازش صحيح است.

مسأله 994 :

حرکت دادن دست و انگشتان در موقع خواندن حمد اشکال ندارد اگرچه احتياط مستحب آن است که آنها را هم حرکت ندهد.

مسأله 995 :

اگر موقع خواندن حمد و سوره يا خواندن تسبيحات بى اختيار به قدرى حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج شود احتياط واجب آن است که بعد از آرام گرفتن بدن آنچه را در حال حرکت خوانده دوباره بخواند.

مسأله 996 :

اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند مگر اينکه به قصد قربة مطلقه باشد.

مسأله 997 :

تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند نبايد بنشيند مثلاً کسى که در موقع ايستادن بدنش حرکت مى کند يا مجبور است به چيزى تکيه دهد يا بدنش را کج کند يا خم شود و يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد بايد به هر طور که مى تواند ايستاده نماز بخواند ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال رکوع هم نتواند بايستد بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

مسأله 998 :

تا انسان مى تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند بايد هرطور که مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند بايد به طورى که در احکام قبله گفته شد به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند به پهلوى چپ و اگر آن هم ممکن نيست به پشت بخوابد به طورى که کف پاهاى او رو به قبله باشد.

مسأله 999 :

کسى که نشسته نماز مى خواند اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد و رکوع را ايستاده بجا آورد بايد بايستد و از حال ايستاده به رکوع رود و اگر نتواند بايد رکوع را هم نشسته بجا آورد.

مسأله 1000 :

کسى که خوابيده نماز مى خواند اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد مقدارى را که مى تواند نشسته بخواند و نيز اگر مى تواند بايستد بايد مقدارى را که مى تواند ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند مگر به قصد قربت مطلقه.

[170]

مسأله 1001 :

کسى که مى تواند بايستد اگر بترسد که به واسطه ايستادن مريض شود يا ضررى به او برسد مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد مى تواند خوابيده نماز بخواند.

مسأله 1002 :

اگر انسان احتمال بدهد که تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند مى تواند اول وقت نماز را نشسته بخواند.

مسأله 1003 :

مستحب است در حال ايستادن بدن را راست نگهدارد، شانه ها را پائين بيندازد، دستها را روى رانها بگذارد، انگشتها را بهم بچسباند، جاى سجده را نگاه کند، سنگينى بدن را به طور مساوى روى دو پا بيندازد، با خضوع و خشوع باشد، پاها را پس و پيش نگذارد، اگر مرد است پاها را از سه انگشت باز تا يک وجب فاصله دهد، و اگر زن است پاها را به هم بچسباند.

قـرائـت

مسأله 1004 :

در رکعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه، انسان بايد اول حمد و بعد از آن يک سوره تمام بخواند.

مسأله 1005 :

اگر وقتنماز تنگ باشد يا انسان ناچار شود که سوره را نخواند مثلاً بترسد که اگر سوره را بخواند دزد يا درنده يا چيز ديگرى به او صدمه بزند نبايد سوره را بخواند و اگر در کارى عجله داشته باشد مى تواند سوره را نخواند.

مسأله 1006 :

اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد بايد سوره را رها کنند و بعد از خواندن حمد سوره را از اول بخواند.

مسأله 1007 :

اگر حمد و سوره يا يکى از آنها را فراموش کند و بعد از رسيدن به رکوع بفهمد نمازش صحيح است

مسأله 1008 :

اگر پيش از آنکه براى رکوع خم شود بفهمد که حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند و اگر بفهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره را بخواند ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده بايد اول حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند و نيز اگر خم شود و پيش از آنکه به رکوع برسد بفهمد حمد و سوره يا سوره تنها و يا حمد تنها را نخوانده بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.

مسأله 1009 :

اگر در نماز، يکى از چهار سوره اى را که آيه سجده دارد و در

[171]

مسأله «1114» گفته مى شود عمداً بخواند نمازش باطل است.

مسأله 1010 :

اگر اشتباهاً مشغول خواندن سوره اى شود که سجده واجب دارد چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد بايد آن سوره را رها کند و سوره ديگر بخواند و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد بايد در بين نماز بنابر احتياط با اشاره، سجده آن را بجا آورد و به همان سوره که خوانده اکتفا نمايد.

مسأله 1011 :

اگر در نماز آيه سجده را بشنود و به اشاره سجده کند نمازش صحيح است.

مسأله 1012 :

در نماز مستحبى خواندن سوره لازم نيست اگرچه آن نماز به واسطه نذر کردن واجب شده باشد ولى در بعضى از نمازهاى مستحبّى مثل نماز وحشت که سوره مخصوصى دارد اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار کرده باشد بايد همان سوره را بخواند.

مسأله 1013 :

در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در رکعت اول بعد از حمد سوره جمعه و در رکعت دوّم بعد از حمد سوره منافقين بخواند و اگر مشغول يکى از اينها شود بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها کند و سوره ديگر بخواند.

مسأله 1014 :

اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره قل هوالله احد يا سوره قل يا أيها الکافرون شود نمى تواند آن را رها کند و سوره ديگر بخواند، ولى در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه اگر از روى فراموشى به جاى سوره جمعه و منافقين يکى از اين دو سوره را بخواند تا به نصف نرسيده مى تواند آن را رها کند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.

مسأله 1015 :

اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره قل هوالله احد يا سوره قل يا أيها الکافرون بخواند اگرچه به نصف نرسيده باشد بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها کند و سوره جمعه و منافقين را بخواند.

مسأله 1016 :

اگر در نماز، غير سوره قل هوالله احد و قل يا أيها الکافرون سوره ديگرى بخواند تا به نصف نرسيده مى تواند رها کند و سوره ديگرى بخواند.

مسأله 1017 :

اگر مقدارى از سوره را فراموش کند يا از روى ناچارى مثلاً به واسطه تنگى وقت يا جهت ديگر نشود آن را تمام کند مى تواند آن سوره را رها کند و سوره ديگرى بخواند اگرچه از نصف گذشته باشد يا سوره اى را که مى خواند قل هوالله

[172]

احد يا قل يا أيها الکافرون باشد.

مسأله 1018 :

بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند، و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

مسأله 1019 :

مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد که تمام کلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

مسأله 1020 :

زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.

مسأله 1021 :

اگر در جائى که بايد نماز را بلند خواند عمداً آهسته بخواند يا در جائى که بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه کرده لازم نيست مقدارى را که خوانده دوباره بخواند.

مسأله 1022 :

اگر کسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند کند مثل آنکه آنها را با فرياد بخواند نمازش باطل است.

مسأله 1023 :

انسان بايد نماز را ياد بگيرد که غلط نخواند و کسى که به هيچ قسم نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد بايد هرطور که مى تواند بخواند و احتياط مستحب آن است که نماز را به جماعت بجا آورد.

مسأله 1024 :

کسى که حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داند و مى تواند ياد بگيرد چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب در صورتى که ممکن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.

مسأله 1025 :

احتياط واجب آن است که براى ياد دادن واجبات نماز مزد نگيرد ولى براى مستحبات آن اشکال ندارد.

مسأله 1026 :

اگر يکى از کلمات حمد يا سوره را نداند يا عمداً آن را نگويد يا به جاى حرفى حرف ديگر بگويد مثلاً به جاى (ض) (ظ) بگويد يا جائى که بايد بدون زير و زِبَر خوانده شود زير و زبر بدهد يا تشديد را نگويد نماز او باطل است.

مسأله 1027 :

اگر انسان کلمه اى را صحيح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده احتياط مستحب آن است که نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

[173]

مسأله 1028 :

اگر زير و زِبَر کلمه اى را نداند بايد ياد بگيرد ولى اگر کلمه اى را که وقف کردن آخر آن جايز است هميشه وقف کند ياد گرفتن زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا کلمه اى به (س) است يا به (ص) بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند مثل آنکه در اهدناالصراط المستقيم، مستقيم را يک مرتبه با سين و يک مرتبه با صاد بخواند نمازش باطل است مگر آنکه هردو جور قرائت شده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند.

مسأله 1029 :

اگر در کلمه اى واو باشد و حرف قبل از واو در آن کلمه ضمه داشته باشد و حرف بعد از واو در آن کلمه همزه (ء) باشد مثل کلمه سوء بهتر است آن واو را مد بدهد يعنى آن را بکشد و همچنين اگر در کلمه اى الف باشد و حرف قبل از الف در آن کلمه زبر داشته باشد و حرف بعد از الف در آن کلمه همزه باشد مثل جاء بهتر است الف آن را بکشد و نيز اگر در کلمه اى (ى) باشد و حرف قبل از (ى) در آن کلمه زير داشته باشد و حرف بعد از (ى) در آن کلمه همزه باشد مثل جىء بهتر آن است (ى) را با مد بخواند و اگر بعد از اين واو و الف و (ى) به جاى همزه (ء) حرفى باشد که ساکن است يعنى زير و زبر و ضمه ندارد باز هم بهتر آن است که اين سه حرف را با مد بخواند مثلاً در ولاالضّالّين که بعد از الف حرف لام ساکن است بهتر آن است که الف آن را با مد بخواند.

مسأله 1030 :

اقوى اين است که لازم نيست در نماز وقف به حرکت و وصل به سکون را مراعات نمايد و معنى وقف به حرکت آن است که زير يا زبر يا پيش آخر کلمه اى را بگويد و بين آن کلمه و کلمه بعدش فاصله دهد مثلاً بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالک يوم الدين. و معنى وصل به سکون اين است که زير يا زير يا پيش کلمه اى را نگويد و آن کلمه را به کلمه بعد بچسباند مثل آنکه بگويد الرحمن الرحيم و ميم الرحيم را زير ندهد و فوراً مالک يوم الدين را بگويد.

مسأله 1031 :

در رکعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يک حمد بخواند يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد يعنى سه مرتبه بگويد سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُللهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهُ وَاللهُ اَکْبَرَ و احتياط واجب آن است که سه مرتبه تسبيحات اربعه را بگويد و مى تواند در يک رکعت حمد و در رکعت ديگر تسبيحات بگويد و بهتر است در هر دو رکعت تسبيحات بخواند.

[174]

مسأله 1032 :

در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يک مرتبه بگويد.

مسأله 1033 :

بر مرد و زن واجب است که در رکعت سوّم و چهارم نماز، حمد و تسبيحات را آهسته بخواند.

مسأله 1034 :

اگر در رکعت سوّم و چهارم، حمد بخواند بنابر احتياط واجب بايد بسم الله آن را هم آهسته بگويد خصوصاً براى مأموم و کسى که نمازش را فرادا مى خواند.

مسأله 1035 :

کسى که نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست يا صحيح بخواند بايد در رکعت سوّم و چهارم حمد بخواند.

مسأله 1036 :

کسى که در دو رکعت اوّل نماز به خيال اينکه دو رکعت آخر است تسبيحات بگويد چنانچه پيش از رکوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند، و بنابر احتياط مستحب بعد از نماز سجده سهو براى تسبيحات زيادى انجام بدهد و اگر در رکوع بفهمد نمازش صحيح است.

مسأله 1037 :

اگر در دو رکعت آخر نماز به خيال اينکه در دو رکعت اول است حمد بخواند يا در دو رکعت اول نماز با اينکه گمان مى کرده در دو رکعت آخر است حمد بخواند چه پيش از رکوع بفهمد و چه بعد از آن نمازش صحيح است.

مسأله 1038 :

اگر در رکعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند اما تسبيحات به زبانش آمد، يا مى خواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد در چنين صورتى اقوى آن است آن را رها کند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده که به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى تواند همان را تمام کند و نمازش صحيح است.

مسأله 1039 :

کسى که عادت دارد در رکعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند اگر بدون قصد مشغول حمد خواندن شود اقوى آن است که آن را رها کند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.

مسأله 1040 :

در رکعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار کند مثلاً بگويد: اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَاَتوُبُ اِلَيْه يا بگويد: «اللّهُمَّ اغْفِرْلى» و اگر به گمان آنکه حمد يا تسبيحات را گفته مشغول گفتن استغفار شود و شک کند که حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شک خود اعتنا ننمايد و همچنين است اگر نمازگزار پيش از خم شدن براى رکوع در حالى که مشغول گفتن استغفار نيست شک کند که

[175]

حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه بايد به شک خود اعتنا نکند.

مسأله 1041 :

اگر در رکوع رکعت سوّم يا چهارم يا در حال رفتن به رکوع شک کند که حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه بايد به شک خود اعتنا نکند.

مسأله 1042 :

هرگاه شک کند که آيه يا کلمه اى را درست گفته يا نه اگر به چيزى که بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا کلمه را به طور صحيح بگويد و اگر به چيزى که بعد از آن است مشغول شده چنانچه آن چيز رکن باشد مثل آنکه در رکوع شک کند که فلان کلمه از سوره را درست گفته يا نه بايد به شک خود اعتنا نکند و اگر رکن نباشد مثلاً موقع گفتن اَللهُ الصَّمَدْ شک کند که قُل هُوَاللهُ احد را درست گفته يا نه باز هم مى تواند به شک خود اعتنا نکند ولى اگر احتياطاً آن آيه يا کلمه را به طور صحيح بگويد اشکال ندارد و اگر چند مرتبه هم شک کند مى تواند چند بار بگويد اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.

مسأله 1043 :

مستحب است در رکعت اول پيش از خواندن حمد بگويد اَعوُذُبِاللهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم، و در رکعت اول و دوم نماز ظهر و عصر اگر امام جماعت است «بسم الله» را بلند بگويد و در حال فرادى آهسته بگويد و حمد و سوره را شمرده بخواند و در آخر هر آيه وقف کند يعنى آن را به آيه بعد نچسباند و در حال خواندن حمد و سوره به معناى آيه توجه داشته باشد. اگر نماز را به جماعت مى خواند بعد از تمام شدن حمد امام و اگر فرادى مى خواند بعد از آنکه حمد خودش تمام شد بگويد: اَلْحَمْدُللهِ ربِّ الْعالَمينَ، و بعد از خواندن سوره «قل هوالله احد» يک يا دو يا سه مرتبه «کَذلِکَ اللهُ رَبّى» يا سه مرتبه «کَذلِکَ اللهُ رَبُّنا» بگويد و بعد از خواندن سوره کمى صبر کند بعد تکبير پيش از رکوع را بگويد يا قنوت را بخواند.

مسأله 1044 :

مستحب است در تمام نمازها در رکعت اول سوره «انا انزلناه» و در رکعت دوّم سوره قل هوالله احد را بخواند.

مسأله 1045 :

مکروه است انسان در تمام نمازهاى يک شبانه روز سوره «قل هوالله احد» را نخواند.

مسأله 1046 :

خواندن سوره قل هوالله احد را به يک نفس، مکروه است. چنانکه خواندن حمد هم با يک نفس، مکروه است.

مسأله 1047 :

سوره اى را که در رکعت اوّل خوانده، مکروه است که در رکعت دوم بخواند ولى اگر سوره قل هوالله احد را در هر دو رکعت بخواند مکروه نيست.

[176]

رکـوع

مسأله 1048 :

در هر رکعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد و اين عمل را رکوع مى گويند.

مسأله 1049 :

اگر به اندازه رکوع خم شود ولى دستها را به زانو نگذارد خلاف احتياط است پس احتياط آن است که دستها را به روى زانو بگذارد.

مسأله 1050 :

هرگاه رکوع را به طور غير معمول بجا آورد مثلاً به چپ يا راست خم شود اگرچه دستهاى او به زانو برسد صحيح نيست.

مسأله 1051 :

خم شدن بايد به قصد رکوع باشد پس اگر به قصد کار ديگرى مثلاً براى کشتن جانور خم شود نمى تواند آن را رکوع حساب کند بلکه بايد بايستد و دوباره براى رکوع خم شود و به واسطه اين عمل، رکن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.

مسأله 1052 :

کسى که دست يا زانوى او با دست و زانوى ديگران فرق دارد مثلاً دستش خيلى بلند است که اگر کمى خم شود به زانو مى رسد يا زانوى او پائين تر از مردم ديگر است که بايد خيلى خم شود تا دستش به زانو برسد بايد به اندازه معمول خم شود.

مسأله 1053 :

کسى که نشسته رکوع مى کند بايد به قدرى خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود که صورت نزديک جاى سجده برسد.

مسأله 1054 :

انسان هر ذکرى در رکوع بگويد کافى است ولى احتياط واجب آن است که از سه مرتبه «سبحان الله» يا يک مرتبه «سبحان ربى العظيم وبحمده» کمتر نباشد.

مسأله 1055 :

ذکر رکوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلکه بيشتر بگويند.

مسأله 1056 :

در رکوع بايد به مقدار ذکر واجب بدن آرام باشد و در ذکر مستحب هم اگر آن را به قصد ذکرى که براى رکوع دستور داده اند بگويند بنابر احتياط واجب بايد بدن آرام باشد.

مسأله 1057 :

اگر موقعى که ذکر واجب رکوع را مى گويد بى اختيار به قدرى

[177]

حرکت کند که از حال آرام بودن بدن، خارج شود بنابر احتياط مستحب بعد از آرام گرفتن بدن دوباره ذکر را بگويد ولى اگر کمى حرکت کند که از حال آرام بودن بدن خارج نشود يا انگشتان را حرکت دهد اشکال ندارد.

مسأله 1058 :

اگر پيش از آنکه به مقدار رکوع خم شود و بدن آرام گيرد عمداً ذکر رکوع را بگويد نمازش باطل است.

مسأله 1059 :

اگر پيش از تمام شدن ذکر واجب عمداً سر از رکوع بردارد نمازش باطل است و اگر سهواً سر بردارد چنانچه پيش از آنکه از حال رکوع خارج شود يادش بيايد که ذکر رکوع را تمام نکرده، بايد در حال آرامى بدن دوباره ذکر را بگويد و اگر بعد از آنکه از حال رکوع خارج شد يادش بيايد نماز او صحيح است.

مسأله 1060 :

اگر نتواند به مقدار ذکر در رکوع بماند، در صورتى که بتواند پيش از آنکه از حد رکوع بيرون رود ذکر را بگويد بايد در آن حال ذکر را بگويد و اگر نتواند بنابر احتياط در حال برخاستن ذکر را بگويد.

مسأله 1061 :

اگر به واسطه مرض و مانند آن نتواند در رکوع آرام بگيرد، نماز صحيح است ولى بايد پيش از آنکه از حال رکوع خارج شود ذکر واجب يعنى «سُبْحانَ رَبِّىَ الْعَظيمِ وَبِحَمْدِهِ» يا سه مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» را بگويد.

مسأله 1062 :

هرگاه نتواند به اندازه رکوع خم شود بايد به چيزى تکيه دهد و رکوع کند و اگر موقعى هم که تکيه داده نتواند به طور معمول رکوع کند بايد به هر اندازه مى تواند خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود بايد موقع رکوع بنشيند و نشسته رکوع کند و احتياط مستحب آن است که نماز ديگرى هم بخواند و براى رکوع آن با سر اشاره نمايد.

مسأله 1063 :

کسى که مى تواند ايستاده نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند رکوع کند بايد ايستاده نماز بخواند و براى رکوع با سر اشاره کند و اگر نتواند اشاره کند بايد به نيت رکوع چشم ها را هم بگذارد و ذکر آن را بگويد و به نيت برخاستن از رکوع چشمها را باز کند و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب نيت رکوع کند و ذکر آن را بگويد.

مسأله 1064 :

کسى که نمى تواند ايستاده يا نشسته رکوع کند و براى رکوع فقط مى تواند در حالى که نشسته است کمى خم شود يا در حالى که ايستاده است با سر اشاره کند بايد ايستاده نماز بخواند و براى رکوع با سر اشاره نمايد، و احتياط واجب آن

[178]

است که نماز ديگرى هم بخواند و موقع رکوع آن بنشيند و هر قدر مى تواند براى رکوع خم شود.

مسأله 1065 :

اگر بعد از رسيدن به حد رکوع و آرام گرفتن بدن سر بردارد و دو مرتبه به قصد رکوع به اندازه رکوع خم شد نمازش باطل است، و نيز اگر بعد از آنکه به اندازه رکوع خم شود و بدنش آرام گرفت به قصد رکوع به قدرى خم شود که از اندازه رکوع بگذرد و دوباره به رکوع برگردد بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بهتر آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

مسأله 1066 :

بعد از تمام شدن ذکر رکوع بايد راست بايستد و بعد از آنکه بدن آرام گرفت به سجده رود و اگر عمداً پيش از ايستادن يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است.

مسأله 1067 :

اگر رکوع را فراموش کند و پيش از آنکه به سجده برسد يادش بيايد بايد بايستد بعد به رکوع رود و چنانچه به حالت خميدگى به رکوع برگردد نمازش باطل است.

مسأله 1068 :

اگر بعد از آنکه پيشانى به زمين برسد يادش بيايد که رکوع نکرده بنابر احتياط واجب بايد بايستد و رکوع را بجا آورد و نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

مسأله 1069 :

مستحب است پيش از رفتن به رکوع در حالى که راست ايستاده تکبير بگويد و در رکوع زانوها را به عقب دهد و پشت را صاف نگهدارد و گردن را بکشد و مساوى پشت نگهدارد و بين دو قدم را نگاه کند و پيش از ذکر يا بعد از آن صلوات بفرستد و بعد از آنکه از رکوع برخاست و راست ايستاد در حال آرامى بدن بگويد سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حمده.

مسأله 1070 :

مستحب است در رکوع، زنها دست را از زانو بالاتر بگذارند و زانوها را به عقب ندهند.

سجــود

مسأله 1071 :

نمازگزار بايد در هر رکعت از نمازهاى واجب و مستحب بعد از رکوع دو سجده کند. و سجده آن است که پيشانى و کف دو دست و سر دو زانو و سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد.

مسأله 1072 :

دو سجده روى هم يک رکن است که اگر کسى در نماز واجب

[179]

عمداً يا از روى فراموشى هردو را ترک کند، يا دو سجده ديگر به آنها اضافه نمايد، نمازش باطل است.

مسأله 1073 :

اگر عمداً يک سجده کم يا زياد کند نماز باطل مى شود و اگر سهواً يک سجده کم کند حکم آن بعداً گفته خواهد شد.

مسأله 1074 :

اگر پيشانى را عمداً يا سهواً به زمين نگذارد، سجده نکرده است. اگرچه جاهاى ديگر به زمين برسد ولى اگر پيشانى را به زمين بگذارد و سهواً جاهاى ديگر را به زمين نرساند، يا سهواً ذکر نگويد سجده صحيح است.

مسأله 1075 :

در سجده هر ذکرى بگويد کافى است به شرط آنکه مقدار ذکر از سه مرتبه «سُبْحانَ الله» يا يک مرتبه «سُبْحانَ ربىّ الاَعلى وَبِحَمْدِهْ» کمتر نباشد و مستحب است «سُبْحانَ ربىّ الاَعلى وَبِحَمْدِهْ» را سه يا پنج يا هفت مرتبه بگويد.

مسأله 1076 :

در سجود بايد به مقدار ذکر واجب بدن آرام باشد و موقع گفتن ذکر مستحب هم اگر آن را به قصد ذکرى که براى سجده دستور داده اند بگويد آرام بودن بدن لازم است.

مسأله 1077 :

اگر پيش از آنکه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام بگيرد عمداً ذکر سجده را بگويد يا پيش از تمام شدن ذکر عمداً سر از سجده بردارد نماز باطل است.

مسأله 1078 :

اگر پيش از آنکه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام گيرد سهواً ذکر سجده را بگويد و پيش از آنکه سر از سجده بردارد بفهمد اشتباه کرده بايد دوباره در حال آرام بودن، ذکر را بگويد.

مسأله 1079 :

اگر بعد از آنکه سر از سجده برداشت بفهمد که پيش از آرامگرفتن بدن، ذکر را گفته يا پيش از آنکه ذکر سجده تمام شود سر برداشته نمازش صحيح است.

مسأله 1080 :

اگر موقعى که ذکر سجده را مى گويد يکى از هفت عضو را عمداً از زمين بردارد نماز باطل مى شود ولى موقعى که مشغول گفتن ذکر نيست اگر غير پيشانى جاهاى ديگر را از زمين بردارد دوباره بگذارد اشکال ندارد.

مسأله 1081 :

اگر پيش از تمام شدن ذکر سجده سهواً پيشانى را از زمين بردارد نمى تواند دوباره به زمين بگذارد و بايد آن را يک سجده حساب کند، ولى اگر جاهاى ديگر را سهواً از زمين بردارد بايد دو مرتبه به زمين بگذارد و ذکر را بگويد.

[180]

مسأله 1082 :

بعد از تمام شدن ذکر سجده اوّل بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.

مسأله 1083 :

جاى پيشانى نمازگزار بايد از جاى زانوها و از جاى انگشتانش پست تر و بلندتر از چهار انگشت بسته نباشد.

مسأله 1084 :

در زمين سراشيب که سراشيبى آن درست معلوم نيست احتياط واجب آن است که جاى پيشانى نمازگزار از جاى انگشتهاى پا و سر زانوهاى او بيش از چهار انگشت بسته بلندتر نباشد.

مسأله 1085 :

اگر پيشانى را سهواً به چيزى بگذارد که از جاى انگشتهاى پا و سر زانوهاى او بلندتر از چهار انگشت بسته است، چنانچه بلندى آن به قدرى است که نمى گويند در حال سجده است مى تواند سر را بردارد و به چيزى که بلندى آن به اندازه چهار انگشت يا کمتر است بگذارد و مى تواند سر را بر روى آنچه به اندازه چهار انگشت يا کمتر است بکشد، و اگر بلندى آن به قدرى است که مى گويند در حال سجده است احتياط واجب آن است که پيشانى را از روى آن بروى چيزى که بلندى آن به اندازه چهار انگشت بسته يا کمتر است بکشد، و اگر کشيدن پيشانى ممکن نيست بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام کند و دوباره بخواند.

مسأله 1086 :

بايد بين پيشانى و آنچه بر آن سجده مى کند چيزى نباشد پس اگر مُهر به قدرى چرک باشد که پيشانى به خود مُهر نرسد سجده باطل است، ولى اگر مثلاً رنگ مهر تغيير کرده باشد اشکال ندارد.

مسأله 1087 :

در سجده بايد کف دست را بر زمين بگذارد ولى در حال ناچارى پشت دست هم مانعى ندارد، و اگر پشت دست ممکن نباشد بايد مچ دست را بگذارد و چنانچه آن را هم نتواند بايد تا آرنج هرجا را که مى تواند بر زمين بگذارد و اگر آن هم ممکن نيست گذاشتن بازو کافى است.

مسأله 1088 :

در سجده بنابر احتياط واجب بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد و اگر انگشت هاى ديگر را، يا روى پا را به زمين بگذارد يا به واسطه بلند بودن ناخن سر شست به زمين نرسد نماز باطل است، و کسى که به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را اين طور خوانده بنابر احتياط مستحب بايد دوباره بخواند.

مسأله 1089 :

کسى که مقدارى از شست پايش بريده، بايد بقيه آن را به زمين بگذارد و اگر چيزى از آن نمانده يا اگر مانده خيلى کوتاه است، بايد بقيه انگشتان را

[181]

بگذارد و اگر هيچ انگشت ندارد بايد هر مقدار از پا باقى مانده، به زمين بگذارد.

مسأله 1090 :

اگر به طور غير معمول سجده کند مثلاً سينه و شکم را به زمين بچسباند بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند و اگر پاها را دراز کند اگرچه هفت عضوى که گفته شد به زمين برسد بايد نماز را دوباره بخواند.

مسأله 1091 :

مُهر يا چيزى ديگرى که بر آن سجده مى کند بايد پاک باشد. ولى اگر مثلاً مهر را روى فرش نجس بگذارد، يا يک طرف مُهر نجس باشد و پيشانى را به طرف پاک آن بگذارد اشکال ندارد.

مسأله 1092 :

اگر در پيشانى دمل و مانند آن باشد چنانچه ممکن است بايد با جاى سالم پيشانى سجده کند، و اگر ممکن نيست بايد زمين را گود کند و دُمل را در گودال و جاى سالم را به مقدارى که براى سجده کافى باشد بر زمين بگذارد.

مسأله 1093 :

اگر دُمل يا زخم تمام پيشانى را گرفته باشد بايد به يکى از دو طرف پيشانى سجده کند و اگر ممکن نيست به چانه و اگر به چانه هم ممکن نيست بنابر احتياط واجب بايد به هرجاى از صورت ممکن است سجده کند و اگر به هيچ جاى از صورت ممکن نيست بايد با جلو سر سجده نمايد.

مسأله 1094 :

کسى که نمى تواند پيشانى را به زمين برساند بايد به قدرى که مى تواند خم شود و مهر يا چيز ديگرى را که سجده بر آن صحيح است روى چيز بلندى گذاشته و پيشانى را طورى بر آن بگذارد که بگويند سجده کرده است ولى اگر مُهر را بالا بياورد و به پيشانى بچسباند سجده صحيح نيست. اما کف دست ها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول بايد به زمين بگذارد.

مسأله 1095 :

کسى که هيچ نمى تواند خم شود بايد براى سجده بنشيند و با سر اشاره کند و اگر نتواند بايد با چشمها اشاره نمايد، و در هردو صورت احتياط آن است که اگر مى تواند مهر را بلند کند و بر پيشانى بگذارد، و اگر با سر يا چشمها هم نمى تواند اشاره کند بايد در قلب نيّت سجده کند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن براى سجده اشاره نمايد.

مسأله 1096 :

کسى که نمى تواند بنشيند، بايد ايستاده نيّت سجده کند و چنانچه مى تواند براى سجده با سر اشاره کند و اگر نمى تواند با چشمها اشاره نمايد (يعنى آن را به قصد سجده مى بندد و به نيّت سر برداشتن باز مى کند)، و اگر اين را هم نمى تواند در قلب نيّت سجده کند، و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن براى

[182]

سجده اشاره نمايد.

مسأله 1097 :

اگر پيشانى بى اختيار از جاى سجده بلند شود، چنانچه ممکن باشد نبايد بگذارد دوباره به جاى سجده برسد و اين يک سجده حساب مى شود چه ذکر سجده را گفته باشد يا نه و اگر نتواند سر را نگهدارد و بى اختيار دوباره به جاى سجده برسد روى هم يک سجده حساب مى شود و اگر ذکر نگفته باشد بايد بگويد.

مسأله 1098 :

جائى که انسان بايد تقيّه کند مى تواند بر فرش و مانند آن سجده کند و لازم نيست براى نماز به جاى ديگر برود ولى اگر در آن مکان حصير يا سنگ يا چيزى که سجده بر آن صحيح است وجود دارد و بتواند طورى بر آن سجده کند که خلاف تقيه نباشد بايد بر آن سجده نمايد.

مسأله 1099 :

اگر روى چيزى که بدن روى آن آرام نمى گيرد سجده کند باطل است ولى روى تشک پر يا چيز ديگرى که بعد از سر گذاشتن و مقدارى پائين رفتن آرام مى گيرد سجده کند اشکال ندارد.

مسأله 1100 :

اگر انسان ناچار شود که در زمين گِل نماز بخواند چنانچه آلوده شدن بدن و لباس براى او مشقّت ندارد، بايد سجده و تشهّد را به طور معمول به جا آورد و اگر مشقّت دارد مى تواند در حالى که ايستاده، براى سجده با سر اشاره کند و تشهّد را ايستاده بخواند و اگر سجده و تشهّد را به طور معمول هم به جا آورد، نمازش صحيح است.

مسأله 1101 :

بعد از سجده دوّم در جائى که تشهّد واجب نيست مثل رکعت سوّم نماز ظهر و عصر و عشا بهتر است لحظه اى بنشيند سپس براى رکعت بعد برخيزد و اين عمل را جلسه استراحت مى گويند.

چيزهايى که سجده بر آنها صحيح است

مسأله 1102 :

بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراکى که از زمين مى رويد مانند چوب و برگ درخت سجده کرد، و سجده بر چيزهاى خوراکى و پوشاکى صحيح نيست و نيز سجده کردن بر چيزهاى معدنى مانند: فلزّات، طلا و نقره، عقيق و فيروزه باطل است اما سجده کردن بر سنگهاى معدنى مانند سنگ مرمر و سنگهاى سياه اشکال ندارد.

[183]

مسأله 1103 :

سجده کردن بر برگ درخت مو اگر تازه باشد جايز نيست ولى پس از خشک شدن مى توان بر آن سجده کرد.

مسأله 1104 :

سجده بر چيزهائى که از زمين مى رويد و خوراک حيوانات است مثل علف و کاه، صحيح است.

مسأله 1105 :

سجده بر گلهائى که خوراکى نيستند صحيح است ولى سجده بر دواهاى خوراکى که از زمين مى رويد مانند گل بنفشه و گل گاوزبان، صحيح نيست.

مسأله 1106 :

سجده بر گياهى که خوردن آن در بعضى از شهرها معمول است و در شهرهاى ديگر معمول نيست و نيز سجده بر ميوه نارس، صحيح نيست ولى سجده بر توتون جايز است.

مسأله 1107 :

سجده بر سنگ آهک و سنگ گچ صحيح است بلکه به گچ و آهک پخته و آجر و کوزه گلى و مانند آن هم مى شود سجده کرد.

مسأله 1108 :

اگر کاغذ را از چيزى که سجده بر آن صحيح است مثلاً از کاه يا چوب ساخته باشند مى شود بر آن سجده کرد و سجده بر کاغذى که از پنبه تهيّه مى شود اشکال ندارد ولى بنابر احتياط واجب بر کاغذى که از حرير و ابريشم ساخته مى شود نمى شود سجده کرد.

مسأله 1109 :

براى سجده بهتر از هر چيز تربت حضرت سيدالشّهداء(عليه السلام)مى باشد و بعد از آن خاک، بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گياه است.

مسأله 1110 :

اگر چيزى که سجده بر آن صحيح است ندارد، يا اگر دارد به واسطه سرما يا گرماى زياد يا تقيّه و مانند اينها نمى تواند بر آن سجده کند، بايد به لباسش اگر از کتان يا پنبه است سجده کند و اگر لباسش از چيز ديگر است بر همان لباس سجده کند، و اگر آن هم نيست بايد بر پشت دست و چنانچه آن هم ممکن نباشد بنابر احتياط به چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.

مسأله 1111 :

سجده بر گل و خاک سستى که پيشانى روى آن آرام نمى گيرد اگر بعد از آنکه مقدارى فرو رفت آرام بگيرد اشکال ندارد.

مسأله 1112 :

اگر در سجده اوّل مهر به پيشانى بچسبد و بدون اينکه مهر را بردارد دوباره به سجده رود اشکال ندارد و دو سجده حساب مى شود ولى بهتر است مهر را از پيشانى جدا کند.

مسأله 1113 :

اگر در بين نماز چيزى که بر آن سجده مى کند گم شود و چيزى

[184]

که سجده بر آن صحيح است نداشته باشد چنانچه وقت وسعت دارد و در جاى ديگر چيزى که سجده بر آن صحيح است وجود داشته باشد بايد نماز را بشکند، و اگر وقت تنگ باشد يا چيزى که سجده بر آن صحيح است وجود نداشته باشد بايد به لباسش اگر از پنبه يا کتان است سجده کند و اگر از چيز ديگرى است بر همان لباسش سجده کند و اگر آن هم ممکن نيست بر پشت دست و اگر آن هم نمى شود بنابر احتياط به چيز معدنى مانند انگشتر عقيق سجده نمايد.

مسأله 1114 :

هرگاه در حال سجده بفهمد پيشانى را بر چيزى گذاشته که سجده بر آن باطل است اگر ممکن باشد بايد پيشانى را از روى آن بروى چيزى که سجده بر آن صحيح است بکشد و اگر وقت تنگ است به دستورى که در مسأله پيش گفته شد عمل کند.

مسأله 1115 :

اگر بعد از سجده بفهمد پيشانى را روى چيزى گذاشته که سجده بر آن باطل است اشکال ندارد.

مسأله 1116 :

سجده کردن براى غير خداوند متعال حرام مى باشد و بعضى از مردم عوام که مقابل قبر امامان «(عليهم السلام)» پيشانى را به روى زمين مى گذارند اگر براى شکر خداوند متعال باشد اشکال ندارد وگرنه حرام است.

مستحبّات و مکروهات سجده

مسأله 1117 :

در سجده چند چيز مستحب است:

1) کسى که ايستاده نماز مى خواند بعد از آنکه سر از رکوع برداشت و کاملاً ايستاد، و کسى که نشسته نماز مى خواند بعد از آنکه کاملاً نشست براى رفتن به سجده تکبير بگويد.

2) موقعى که مرد مى خواهد به سجده برود، اوّل دستها را و زن اوّل زانوها را به زمين بگذارد.

3) علاوه بر پيشانى، بينى را به مُهر يا چيزى که سجده بر آن صحيح است بگذارد.

4) در حال سجده انگشتان دست را بهم بچسباند و برابر گوش بگذارد، به طورى که سر انگشتان رو به قبله باشد.

[185]

5) در سجده دعا کند و از خدا حاجت بخواهد، يکى از دعاهاى مناسب در سجده اين است:

يا خَير المسئوُلينَ وَيا خَيْرَ الْمُعْطينَ اُرزُقْنى وَارْزُقْ عِيالى مِنْ فَضْلِکَ فَاِنَّکَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ.

يعنى: اى بهترين کسى که از او سوال مى کنند و اى بهترين عطا کنندگان، روزى بده به من و عيال من از فضل خودت، پس به درستى که تو داراى فضل بزرگى.

6) بعد از سجده بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را بر کف پاى چپ بگذارد، (و اين را تورّک گويند).

7) بعد از هر سجده وقتى نشست و بدنش آرام گرفت تکبير بگويد.

8) بعد از سجده اوّل بدنش که آرام گرفت اَسْتَغْفِرُاللهَ رَبّى وَاَتُوبُ اليه بگويد.

9) سجده را طول بدهد و در موقع نشستن دستها را روى رانها بگذارد.

10) براى رفتن به سجده دوّم، در حال آرامى بدن «الله اکبر» بگويد.

11)در سجده ها صلوات بفرستد.

12)در موقع بلند شدن، دستها را بعد از زانوها از زمين بردارد.

13)مردها آرنجها و شکم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند و زنها آرنجها و شکم را به زمين بگذارند و اعضاء بدن را به يکديگر بچسبانند.

و مستحبّات ديگر سجده در کتابهاى مفصّل گفته شده است.

مسأله 1118 :

قرآن خواندن در سجده مکروه است. و نيز مکروه است براى برطرف کردن گرد و غبار، جاى سجده را فوت کند. و اگر در اثر فوت کردن دو حرف از دهان بيرون آيد نماز باطل است. و غير از اينها مکروهات ديگرى هم در کتابهاى مفصّل گفته شده است.

سجده واجب قرآن

مسأله 1119 :

در چهار سوره از قرآن مجيد آيه سجده است «سوره هاى وَالنَّجم(53) اِقرَأْ(96) ـ والم تنزيل(32) و حم سجده(41)» وهرگاه انسان آيه سجده را بخواند يا گوش کند بايد فوراً به سجده رود، و اگر فراموش کرد هر زمان يادش آيد سجده واجب است و اگر گوش ندهد بلکه آيه سجده به گوشش بخورد بنابر احتياط

[186]

واجب بايد سجده کند.

مسأله 1120 :

اگر انسان موقعى که آيه سجده را مى خواند، از ديگرى هم بشنود بايد دو سجده انجام دهد.

مسأله 1121 :

در غير نماز اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده کند.

مسأله 1122 :

اگر آيه سجده را از صدا و سيما يا ضبط صوت يا رايانه بشنود لازم نيست سجده کند، بلى اگر به صورت مستقيم از صدا و سيما پخش شود، مثل اينکه از بلندگو بشنود بايد سجده کند.

مسأله 1123 :

بنابر احتياط واجب در سجده واجب قرآن، نمى شود بر چيزهاى خوراکى و پوشاکى سجده کرد ولى ساير شرايطى که در سجده نماز لازم است در اين سجده واجب نيست.

مسأله 1124 :

در سجده واجب قرآن بايد طورى عمل کند که بگويند سجده کرد يعنى نيّت و صورت ظاهرى سجده کفايت مى کند.

مسأله 1125 :

هرگاه در سجده قرآن پيشانى را به قصد سجده به زمين بگذارد، اگرچه ذکر نگويد کافى است و گفتن ذکر مستحب است و بهتر است بگويد:

لااِلهَ الاّ اللهُ حَقّاً حَقّاً، لااِلهَ الاّ اللهُ اِيماناً وَتَصديقاً، لااِلهَ الاّ الله عبوديّةً وَرِقّاً سَجَدتُ لَکَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً، لامُسْتَنْکِفاً وَلا مُستَکبِراً بَلْ اَنَا عَبْدُ ذَلِيلٌ ضَعيفٌ خائِفٌ مُسْتَجيرٌ.

مسأله 1126 :

سجده واجب قرآن، تکبيرة الاحرام، تشهّد و سلام ندارد ليکن احتياط واجب آن است که پس از سر برداشتن از سجده، تکبير بگويد.

تشهّد

مسأله 1127 :

در رکعت دوّم تمام نمازهاى واجب و رکعت سوّم نماز مغرب و رکعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا بايد انسان بعد از سجده دوّم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهد بخواند يعنى بگويد: اَشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لاشَريکَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ اَللّهُمَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد.

[187]

مسأله 1128 :

کلمات تشهد بايد به عربى صحيح و به طورى که معمول است پشت سرهم گفته شود.

مسأله 1129 :

اگر تشهّد را فراموش کند و بايستد و پيش از رکوع يادش بيايد که تشهّد را نخوانده بايد بنشيند و تشهّد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن رکعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام کند و اگر در رکوع يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را تمام کند و بعد از سلام نماز، تشهّد را قضا کند، و براى تشهّد فراموش شده دو سجده سهو بجا آورد.

مسأله 1130 :

مستحبّ است در حال تشهد بر ران چپ بنشيند و روى پاى راست را به کف پاى چپ بگذارد و پيش از تشهّد بگويد: اَلْحَمْدُالله يا بگويد: بِسْمِ الله وَبِالله وَالْحَمْدُللهِ وَخَيْرُ الأسماءِللهِ، و نيز مستحب است دستها را بر رانها بگذارد و انگشتها را به يکديگر بچسباند و به دامان خود نگاه کند و بعد از تمام شدن تشهّد بگويد: وَتَقَبَّلْ شَفاعَتَهُ وَارْفَعْ دَرَجَتَهُ.

مسأله 1131 :

مستحب است زنها در وقت خواندن تشهّد، رانها را به هم بچسبانند.

سلام نماز

مسأله 1132 :

بعد از تشهّد رکعت آخر نماز، مستحبّ است در حالى که نشسته و بدن آرام است بگويد: اَلسَّلامُ عَلَيکَ اَيُّها النَّبِىُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهْ و بعد از آن بايد بگويد: اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَکاتُهْ يا بگويد :اَلسَّلامُ عَلَيْنا وَعَلَى عِبادِالله الصَّالِحينَ ولى اگر اين سلام را بگويد احتياط واجب آن است که بعد از آن اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ وَرَحْمَة اللهِ وَبَرَکاتُه را هم بگويد.

مسأله 1133 :

اگر سلام نماز را فراموش کند و موقعى يادش بيايد که صورت نماز بهم نخورده و کارى هم که عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى کند مثل پشت به قبله کردن انجام نداده، بايد سلام را بگويد و نمازش صحيح است.

مسأله 1134 :

اگر سلام نماز را فراموش کند و موقعى يادش بيايد که صورت نماز بهم خورده است چنانچه پيش از آنکه صورت نماز بهم بخورد کارى که عمدى و سهوى آن نماز را باطل مى کند مثل پشت به قبله کردن انجام نداده باشد نمازش صحيح است و اگر پيش از آنکه صورت نماز بهم بخورد کارى که عمدى و سهوى آن

[188]

نماز را باطل مى کند انجام داده باشد نمازش باطل است.

ترتيب

مسأله 1135 :

اگر عمداً ترتيب نماز را بهم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند يا سجود را پيش از رکوع بجا آورد، نماز باطل مى شود.

مسأله 1136 :

اگر رکنى از نماز را فراموش کند و رکن بعد از آن را بجا آورد، مثلاً پيش از آنکه رکوع کند دو سجده نمايد، نماز باطل است.

مسأله 1137 :

اگر رکنى را فراموش کند و چيزى را که بعد از آن است و رکن نيست بجا آورد مثلاً پيش از آنکه دو سجده کند تشهّد بخواند بايد رکن را بجا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند، و بنابر احتياط واجب براى هر زياده دو سجده سهو بجا آورد.

مسأله 1138 :

اگر چيزى را که رکن نيست فراموش کند و رکن بعد از آن را بجا آورد مثلاً حمد را فراموش کند و مشغول رکوع شود نمازش صحيح است و براى حمد فراموش شده بنابر احتياط واجب دو سجده سهو بجا آورد.

مسأله 1139 :

اگر چيزى را که رکن نيست فراموش کند و چيزى را که بعد از آن است و آن هم رکن نيست بجا آورد مثلاً حمد را فراموش کند و سوره را بخواند چنانچه مشغول رکن بعد شده باشد مثلاً در رکوع يادش بيايد که حمد را نخوانده بايد بگذرد و نماز او صحيح است و براى هر واجب فراموش شده بنابر احتياط واجب دو سجده سهو بجا آورد و اگر مشغول رکن بعد نشده باشد بايد آنچه را فراموش کرده بجا آورده و بعد از آن چيزى را که اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند و براى زياده بنابر احتياط واجب دو سجده سهو انجام دهد.

مسأله 1140 :

اگر سجده اوّل را به خيال اينکه سجده دوّم است يا سجده دوّم را به خيال اينکه سجده اوّل است بجا آورد نماز صحيح است و سجده اوّل او سجده اوّل و سجده دوّم او سجده دوّم حساب مى شود.

مُـوالات

مسأله 1141 :

انسان بايد نماز را با موالات بخواند يعنى کارهاى نماز مانند رکوع و سجود و تشهّد را پشت سرهم بجا آورد و چيزهائى را که در نماز مى خواند به طورى

[189]

که معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بياندازد که نگويند نماز مى خواند نمازش باطل است گرچه به طور سهوى باشد.

مسأله 1142 :

اگر در نماز عمداً بين حرفها يا کلمات فاصله بياندازد و فاصله به قدرى نباشد که صورت نماز از بين برود نمازش باطل نمى شود، و اگر سهواً باشد چنانچه مشغول رکن بعد نشده باشد بايد آن حرفها يا کلمات را به طور معمول بخواند و اگر مشغول رکن بعد شده باشد، نمازش صحيح است مگر در تکبيرة الاحرام که اگر فاصله بين کلمات آن به قدرى باشد که از صورت تکبيرة الاحرام خارج شود نماز باطل است.

مسأله 1143 :

طول دادن رکوع و سجود و قنوت و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را بهم نمى زند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

واجبات نماز

No image

واجبات نماز

No image

واجبات نماز

Powered by TayaCMS