احکام حواله
حواله عقدى است که به موجب آن، طلب طلبکار از ذمّه بدهکار به ذمّه شخص ثالث منتقل مىشود. اگر انسان طلبکار خود را حواله بدهد که طلب خود را از شخص ديگرى بگيرد و طلبکار قبول نمايد، بعد از آن که حواله درست شد، کسى که به او حواله شده بدهکار مىشود و ديگر طلبکار نمىتواند طلبى را که دارد از بدهکار اوّلى مطالبه نمايد.
مسأله 2579 :
در حواله صيغه خاصّى وجود ندارد و همين که بدهکار و طلبکار و شخص سوم از حواله آگاه شوند و بپذيرند، حواله صحيح است.
مسأله 2580 :
بدهکار و طلبکار و شخص ثالثى که به او حواله شده، بايد مکلّف و عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نکرده باشد و نيز بايد سفيه نباشند، يعنى مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف نکنند و نيز اگر حاکم شرع کسى را به واسطه ورشکستگى از تصرّف در اموال خود منع کرده باشد، نمىتوان او را حواله داد تا طلب خود را از ديگرى بگيرد و خود او هم نمىتواند به کسى حواله بدهد؛ ولى اگر به کسى حواله بدهد که به او بدهکار نيست، اشکال ندارد.
مسأله 2581 :
براى صحّت حواله لازم نيست آنچه حواله داده مىشود «عين» باشد، بلکه اگر منفعت يا کارى که مباشرت شخص بدهکار در آن شرط نيست ـ مانند خواندن نماز يا روزه و يا دوختن لباس ـ حواله داده شود نيز صحيح است.
مسأله 2582 :
اگر به کسى حواله بدهند که به حواله دهنده بدهکار است، احتياط واجب آن است که قبول کند؛ ولى حواله دادن به کسى که بدهکار نيست، در صورتى صحيح است که او قبول کند و نيز اگر انسان بخواهد به کسى که جنسى بدهکار
(480)
است، جنس ديگرى حواله دهد، مثلاً به کسى که جو بدهکار است گندم حواله دهد، تا او قبول نکند حواله صحيح نيست.
مسأله 2583 :
هنگامى که انسان حواله مىدهد، بايد بدهکار باشد؛ پس اگر بخواهد از کسى قرض کند، تا وقتى از او قرض نکرده نمىتواند او را به کسى حواله دهد که آنچه را بعداً قرض مىدهد، از آن شخص بگيرد.
مسأله 2584 :
مال مورد حواله بايد براى حواله دهنده و طلبکار معيّن باشد، يعنى مردّد نباشد؛ پس اگر مثلاً ده من گندم و هزار تومان پول به يک نفر بدهکار باشد و به او بگويد: «يکى از دو طلب خود را از فلانى بگير» و آن را معيّن نکند، حواله درست نيست.
مسأله 2585 :
اگر بدهى واقعاً معيّن باشد، ولى بدهکار و طلبکار در هنگام حواله دادن، مقدار يا جنس آن را ندانند، حواله صحيح است؛ مثلاً ا گر طلب کسى را در دفتر نوشته باشد و پيش از ديدن دفتر حواله بدهد و بعد دفتر را ببيند و به طلبکار مقدار طلبش را بگويد، حواله صحيح مىباشد.
مسأله 2586 :
طلبکار مىتواند حواله را قبول نکند، اگرچه کسى که به او حواله شده فقير نباشد و در پرداختن حواله هم کوتاهى ننمايد.
مسأله 2587 :
اگر به کسى حواله بدهد که بدهکار نيست، چنانچه او حواله را قبول کند، پيش از پرداختن حواله نمىتواند مقدار حواله شده را از حواله دهنده بگيرد و اگر طلبکار طلب خود را به مقدار کمترى صلح کند، کسى که حواله را قبول کرده، همان مقدار را مىتواند از حواله دهنده مطالبه نمايد.
مسأله 2588 :
هرگاه ديگرى به صورت مجانى حواله را پرداخت کند يا پرداختن آن را ضمانت نمايد و طلبکار بپذيرد، بدهى از عهده کسى که به او حواله شده ساقط مىشود.
مسأله 2589 :
بعد از آن که حواله درست شد، حواله دهنده و کسى که به او حواله شده نمىتوانند حواله را به هم بزنند و اگر کسى که به او حواله شده در هنگام حواله فقير نباشد ـ يعنى غير از چيزهايى که در دين مستثنى است مالى داشته باشد که
(481)
بتواند حواله را بپردازد ـ اگرچه بعداً فقير شود، طلبکار هم نمىتواند حواله را به هم بزند و همچنين است اگر هنگام حواله فقير باشد و طلبکار بداند فقير است، ولى اگر نداند فقير است و بعد بفهمد، اگرچه در آن وقت مالدار شده باشد، طلبکار مىتواند حواله را به هم بزند و طلب خود را از حواله دهنده بگيرد.
مسأله 2590 :
اگر بدهکار و طلبکار و کسى که به او حواله شده يا يکى از آنان براى خود حقّ به هم زدن حواله را قرار دهند، مطابق قرارى که گذاشتهاند مىتوانند حواله را به هم بزنند.
مسأله 2591 :
اگر حواله دهنده خودش طلبِ طلبکار را بدهد، چنانچه حواله بر عهده شخصى بوده که به او مقروض بوده، مىتواند چيزى را که داده از او بگيرد و اگر بر عهده شخصى بوده که به او مقروض نبوده، نمىتواند از او بگيرد، اگرچه به درخواست او حواله داده باشد.
مسأله 2592 :
کسى که به او حواله شده است، مىتواند با موافقت طلبکار، او را به شخص ثالثى حواله دهد، خواه شخص ثالث بدهکار باشد يا نه، شخص ثالث نيز با موافقت طلبکار مىتواند او را به ديگرى حواله دهد.
(482)