ارث زن و شوهر (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

ارث زن و شوهر (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

ارث زن و شوهر

مسأله 2869 :

زن و شوهر در ازدواج دائم با وجود جميع طبقات سه‌گانه که گفته شد از يکديگر ارث مى‌برند و وجود هيچ يک از اين طبقات مانع ارث بردن آنها از يکديگر نمى‌شود.

مسأله 2870 :

اگر زنى بميرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر و بقيه را ورثه ديگر مى‌برند و اگر از آن شوهر يا از شوهر ديگر اولاد داشته باشد، چهار يک همه مال را شوهر و بقيه را ورثه ديگر مى‌برند.

مسأله 2871 :

اگر مردى بميرد و اولاد نداشته باشد، چهار يک مال او را زن و بقيه را ورثه ديگر مى‌برند و اگر از آن زن يا زن ديگر اولاد داشته باشد، هشت يک مال را زن و بقيه را ورثه ديگر مى‌برند و زن از همه اموال منقول ارث‌برد ولى از زمين و قيمت آن ارث نمى‌برد و نيز از خود هوايى ارث نمى‌برد مثل بنا و درخت و فقط از قيمت هوايى ارث مى‌برد.

مسأله 2872 :

اگر زن غير از شوهر وارثى نداشته باشد همه مال به شوهر مى‌رسد، امّا اگر شوهر بغير از زن وارثى ندارد زن تنها سهم خود را که يک چهارم است مى‌برد و بقيه بنابر اقوى از آن امام است.

مسأله 2873 :

زن و شوهر در ازدواج موقّت از يکديگر ارث نمى‌برند مگر اينکه در ضمن عقد موقّت ارث بردن شرط شده باشد، بنابراين هرکدام که چنين شرطى براى او شده از ديگرى ارث مى‌برد، امّا در هر صورت ارث بين پدر و فرزند يا مادر و فرزند ثابت است.

مسأله 2874 :

اگر زن بخواهد در چيزى که از آن ارث نمى‌برد تصرّف کند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد. و نيز ورثه تا سهم زن را نداده‌اند، بنابر احتياط واجب نبايد در بنا و چيزهايى که زن از قيمت آنها ارث مى‌برد بدون اجازه او تصرّف کنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن، اينها را بفروشند در صورتى که زن معامله را اجازه دهد، صحيح وگرنه نسبت به سهم او باطل است.

مسأله 2875 :

اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند بايد حساب کنند که اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.

مسأله 2876 :

مجراى آب قنات و مانند آن حکم زمين را دارد و آجر و چيزهايى که در آن به کار رفته، در حکم ساختمان است و از آب قنات زن ارث مى‌برد.

مسأله 2877 :

اگر ميّت بيش از يک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار يک مال و اگر اولاد داشته باشد، هشت يک مال به شرحى که گفته شد، به طور مساوى بين زنهاى عقدى او قسمت مى‌شود، اگرچه شوهر با هيچ يک از آنان يا بعض آنان نزديکى نکرده باشد. ولى اگر در مرضى که به آن مرض از دنيا رفته زنى را عقد کرده و با او نزديکى نکرده است، آن زن از او ارث نمى‌برد و حقّ مهر هم ندارد.

مسأله 2878 :

اگر زن در حال مرض، شوهر کند و به همان مرض بميرد، شوهرش اگرچه با او نزديکى نکرده باشد، از او ارث مى‌برد.

مسأله 2879 :

اگر زن را به ترتيبى که در احکام طلاق گفته شد، طلاق رجعى‌بدهند و در بين عدّه بميرد، شوهر از او ارث مى‌برد. و نيز اگر شوهر در بين عدّه زن بميرد، زن از او ارث مى‌برد ولى اگر بعد از گذشتن عدّه رجعى‌يا در عدّه طلاق بائن يکى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمى‌برد.

مسأله 2880 :

اگر شوهر در حال مرض، عيالش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مى‌برد.

اوّل: آن که در اين مدّت شوهر ديگر نکرده باشد.

دوم: بواسطه بى ميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد که به طلاق دادن راضى‌شود. بلکه اگر چيزى هم به شوهر ندهد ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشکال دارد.

سوم: شوهر در مرضى که در آن مرض زن را طلاق داده، بواسطه آن مرض يا به جهت ديگرى بميرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمى‌برد مگر اينکه مرگ شوهر قبل از اتمام عده طلاق رجعى باشد.

مسأله 2881 :

لباسى که مرد براى پوشيدن زن خود گرفته اگرچه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء مال زن است مگر اينکه ثابت شود قصد تمليک نکرده.

مسأله 2882 :

قرآن و انگشتر و شمشير ميّت و لباسى را که پوشيده يا براى پوشيدن گرفته و دوخته است اگرچه نپوشيده باشد مال پسر بزرگتر است و اگر ميّت از اين چهار چيز بيشتر از يکى دارد، مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر دارد بنابر احتياط واجب پسر بزرگتر با ديگر ورثه مصالحه کند.

مسأله 2883 :

اگر پسر بزرگ ميّت بيش از يکى باشد مثلاً از دو زن او در يک وقت دو پسر به دنيا آمده باشد، بايد لباس و قرآن و انگشتر و شمشير ميّت را به طورى مساوى بين خودشان قسمت کنند.

مسأله 2884 :

اگر ميّت بدهى داشته باشد، چنانچه بدهى او به اندازه مالش يا زيادتر باشد، بايد چهار چيزى هم که مال پسر بزرگتر است و در مسأله پيش گفته شد، براى بدهى او بدهند و اگر بدهيش کمتر از مال او باشد بنابر احتياط واجب بايد از آن چهار چيزى هم که به پسر بزرگتر مى‌رسد به نسبت به قرض او بدهند مثلاً اگر همه دارايى او شصت تومان است و به مقدار بيست تومان آن از چيزهايى است که مال پسر بزرگتر است و سى تومان هم قرض دارد بنابر احتياط واجب پسر بزرگ بايد به مقدار ده تومان از آن چهار چيز را بابت قرض ميّت بدهد.

مسأله 2885 :

اگر ميّت کافر باشد و تمام ورثه نيز کافر باشند طبق احکام ارث از او ارث مى‌برند، امّا اگر در بين ورثه او شخص مسلمانى باشد تمام ارث به شخص مسلمان مى‌رسد و هيچ يک از کفّار ارث نمى‌برند. همچنين است اگر ميّت مسلمان باشد و در ورثه او، هم مسلمان و هم کافر باشد تنها مسلمان از او ارث مى‌برد. امّا اگر در ورثه ميّت مسلمان، شخص مسلمانى وجود نداشت مال ميّت مسلمان در اختيار مجتهد جامع الشرايط قرار مى‌گيرد.

مسأله 2886 :

اگر کسى يکى از خويشان خود را عمداً و بناحق بکشد، از او ارث نمى‌برد ولى اگر از روى خطا باشد مثل آن که سنگ به هوا بيندازد و اتّفاقاً به يکى از خويشان او بخورد و او را بکشد از او حتّى از ديه‌اش ارث مى‌برد.

مسأله 2887 :

هرگاه بخواهند ارث را تقسيم کنند در صورتى که ميّت بچّه‌اى داشته باشد که در شکم مادر است و در طبقه او وارث ديگرى هم مانند اولاد و پدر و مادر باشد براى بچّه‌اى که در شکم است که اگر زنده به دنيا بيايد ارث مى‌برد، سهم دو پسر را کنار مى‌گذارند. ولى اگر احتمال بدهند بيشتر است مثلاً احتمال بدهند که زن سه بچّه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار مى‌گذارند و چنانچه مثلاً يک پسر يا يک دختر به دنيا آمد، زيادى را ورثه بين خودشان تقسيم مى‌کنند.

مسأله 2888 :

شخص مفقود الاثرى که زنده بودنش معلوم نيست و ورثه متموّلى هم دارد حاکم شرع مال را بين آنها تقسيم مى‌کند، امّا اگر شخص زنده بود و برگشت کسانى که از او به فرض اينکه مرده ارث برده‌اند، بايد مال را به او برگردانند. امّا اگر شخص مفقود ورثه متموّلى نداشت حاکم شرع چهار سال پيگيرى شخص مفقود الاثر را مى‌کند و بعد از آن مال را تقسيم مى‌کند و در اين چهار سال حاکم بايد کارى کند که از ارزش مال کم نشود.

مسأله 2889 :

اگر چند نفر که هر کدام وارث ديگرى است با هم مثلاً زير آوار بمانند در صورتى که معلوم نباشد کدام زودتر مرده هر کدام از ديگرى ارث مى‌برد. ولى اگر معلوم شود که کدام زودتر مرده کسى که ديرتر مرده ارث مى‌برد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS