زکات فِطْره
مسأله 2115 :
کسى که هنگام غروبِ شب عيد فطر، بالغ، عاقل و هوشيار است و فقير و بنده کس ديگر نيست، بايد براى خودش و کسانى که نانخور او هستند، هر نفر يک صاع که تقريبا سه کيلو گرم است، از غذايى که در شهر و منطقه او متعارف است، به مستحق بدهد و اگر پول آن را هم بدهد، کافى است.
مسأله 2116 :
اگر کسى هنگام غروب شب عيد فطر ديوانه باشد، زکات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 2117 :
اگر پيش از غروب، بچّه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد يا فقير غنى شود، در صورتى که شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زکات فطره را بدهد.
مسأله 2118 :
زکات فطره بر کافرى که بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شده، واجب نيست، ولى مسلمانى که شيعه نبوده، اگر بعد از ديدن ماه شيعه شود، بايد زکات
(379)
فطره را بدهد.
مسأله 2119 :
اگر کسى به هنگام غروب شب عيد، بىهوش باشد، ولى قبل از ظهر روز عيد به هوش بيايد، بنابر احتياط واجب بايد زکات فطره را بپردازد؛ ولى کسى که به هنگام غروب شب عيد بقيّه شرايط وجوب زکات فطره را ندارد، چنانچه قبل از ظهر روز عيد آن شرايط را دارا شود، احتياط مستحب آن است که زکات فطره را بپردازد.
مسأله 2120 :
کسى که مىخواهد قيمت زکات فطره را بپردازد ـ چنانچه قيمتها به حسب زمان و مکان مختلف باشند ـ قيمت همان مکان و زمانى که مىخواهد فطره را بپردازد، ملاک مىباشد.
مسأله 2121 :
کسى که مخارج سال خود و زن و فرزندان خود را ندارد و کسبى هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و زن و فرزندانش را تأمين کند، فقير است و دادن زکات فطره بر او واجب نيست.
مسأله 2122 :
انسان بايد فطره کسانى را که در غروب شب عيد فطر نانخور او حساب مىشوند بدهد، کوچک باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا کافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
مسأله 2123 :
اگر کسى همزمان نانخور دو نفر حساب شود، فطره او بنابر احتياط واجب، به شرکت بر آن دو نفر واجب است.
مسأله 2124 :
اگر کسى را که نانخور او است و در شهر ديگر است و کيل کند که از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد که فطره را مىدهد، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.
مسأله 2125 :
فطره مهمانى که پيش از غروب شب عيد فطر بر صاحبخانه وارد شده و نانخور او حساب مىشود، بر ميزبان واجب است.
مسأله 2126 :
اگر ميهمان پيش از غروب شب عيد بر صاحبخانه وارد شود ولى پيش او غذا نخورد، احتياط واجب آن است که هم ميهمان فطريّه خودش را بدهد و هم صاحبخانه فطريّه او را بپردازد.
(380)
مسأله 2127 :
اگر کسى را مجبور کنند که مخارج شخص ديگرى را بپردازد، واجب بودن فطريّه او بر وى محلّ اشکال است.
مسأله 2128 :
فطره مهمانى که بعد از غروب شب عيد فطر وارد مىشود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگرچه پيش از غروب او را دعوت کرده باشد و در خانه او هم افطار کند.
مسأله 2129 :
اگر انسان کسى را براى کارى اجير نمايد و شرط کند که مخارج او را بدهد، در صورتى که به شرط خود عمل کند و عرفا نانخور او حساب شود، بايد فطره او را بپردازد؛ ولى اگر اجير در زندگى مستقل باشد ـ نظير کارمندان ادارات و کارگران کارخانهها ـ بايد زکات فطره را خود او بدهد و بنابر احتياط واجب حکم سربازان پادگانها نيز همين است.
مسأله 2130 :
فقيرى که فقط به اندازه يک صاع ـ که تقريبا سه کيلو است ـ گندم و مانند آن دارد، مستحب است زکات فطره را بدهد و چنانچه عائلهاى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد، مىتواند به قصد فطره، آن يک صاع را به يکى از افراد عائله خود بدهد و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد و همچنين تا به نفر آخر برسد و بهتر است نفر آخر، چيزى را که مىگيرد به کسى بدهد که از خود آن خانواده نباشد و اگر يکى از آنها صغير باشد، احتياط آن است که او را در دور دادن زکات فطره داخل نکنند و چنانچه ولىّ صغير از طرف او قبول نمايد، بايد آن زکات فطره را به مصرف صغير برساند و نمىتواند آن را از طرف او به ديگرى بدهد.
مسأله 2131 :
اگر کسى بعد از غروب شب عيد فطر بچّهدار شود يا کسى نانخور او حساب شود، واجب نيست فطره او را بدهد؛ اگرچه مستحب است فطره کسانى را که بعد از غروب تا پيش از ظهرِ روز عيد، نانخور او حساب مىشوند، بدهد.
مسأله 2132 :
اگر انسان نانخور کسى باشد و پيش از غروب نانخور کس ديگر شود، فطره او بر کسى که نانخور او شده واجب است؛ مثلاً اگر دختر پيش از غروب به خانه شوهر رود، شوهر بايد فطره او را بدهد.
(381)
مسأله 2133 :
کسى که ديگرى بايد فطره او را بدهد، واجب نيست فطره خود را بدهد.
مسأله 2134 :
اگر فطره انسان بر کسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمىشود؛ ولى چنانچه کسى که فطريّه انسان بر او واجب است، فراموش نمايد که آن را بدهد، احتياط واجب آن است که خود انسان فطريّه را پرداخت نمايد.
مسأله 2135 :
اگر کسى که فطره او بر ديگرى واجب است، خودش فطره را بدهد، از کسى که فطره بر او واجب شده، ساقط نمىشود.
مسأله 2136 :
اگر کسى که فطريه او بر ديگرى واجب است، خودش فطريّه را از طرف او بدهد، چنانچه از او اجازه گرفته باشد، کفايت مىکند، وگرنه کفايت آن محلّ اشکال است.
مسأله 2137 :
زنى که شوهرش مخارج او را نمىدهد، چنانچه نانخور کس ديگرى باشد، فطرهاش بر آن کس واجب است و اگر نانخور کس ديگرى نباشد، در صورتى که فقير نباشد، بايد فطره خود را بدهد.
مسأله 2138 :
کسى که سيّد نيست، نمىتواند به سيّد فطره بدهد و چنانچه دهنده فطريّه سيّد نباشد ولى نانخور او سيّد باشد يا بر عکس، بنابر احتياط واجب نمىتواند فطريّه او را به سيّد بدهد.
مسأله 2139 :
فطره طفلى که از مادر يا دايه شير مىخورد، بر عهده کسى است که مخارج مادر يا دايه را مىدهد. البته چنانچه کسى مادر يا دايه را براى شير دادن اجير کرده باشد، فطريّه طفل بر عهده اوست، هرچند کس ديگرى نفقه مادر يا دايه را بپردازد؛ ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل بردارد، فطره طفل بر کسى واجب نيست.
مسأله 2140 :
انسان حتّى اگر مخارج زن و فرزندان خود را از مال حرام نيز بدهد، دادن فطريّه آنان بر او واجب است و بايد فطره آنان را از مال حلال بدهد.
مسأله 2141 :
اگر کسى بعد از غروب شب عيد فطر بميرد، بنابر احتياط واجب بايد فطره او و زن وفرزندان او را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد، واجب نيست فطره او و زن وفرزندان او را از مال او بدهند.
(382)
مصرف زکات فطره
مسأله 2142 :
اگر زکات فطره را به يکى از هشت مصرفى که سابقا براى زکات مال گفته شد برسانند کافى است، ولى احتياط مستحب آن است که زکات فطره را فقط به فقراى شيعه بدهند.
مسأله 2143 :
اگر طفل شيعهاى فقير باشد، انسان مىتواند فطره را به مصرف او برساند يا به واسطه دادن به ولىّ طفل، ملک طفل نمايد.
مسأله 2144 :
فقيرى که فطره به او مىدهند، لازم نيست عادل باشد، ولى احتياط واجب آن است که به شرابخوار و کسى که آشکارا مرتکب گناه کبيره مىشود، فطره ندهند.
مسأله 2145 :
به کسى که فطره را در معصيت مصرف مىکند، نبايد فطره بدهند.
مسأله 2146 :
احتياط واجب آن است که به يک فقير بيشتر از مخارج سال او و کمتر از يک صاع ـ که تقريبا سه کيلو گرم است ـ فطره ندهند؛ مگر آن که گروهى از فقرا وجود داشته باشند و بخواهد به همه آنان فطريّه بدهد و به هر يک از آنان يک صاع از فطريّه نرسد.
مسأله 2147 :
اگر از جنسى که قيمت آن دو برابر قيمت معمولى آن است، مثلاً از گندمى که قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است، نصف صاع (حدود 5/1 کيلو گرم) بدهد کافى نيست و بنابر احتياط واجب، آن را به قصد قيمت فطريّه هم نمىتواند بدهد.
مسأله 2148 :
انسان نمىتواند نصف صاع را از يک جنس ـ مثلاً گندم ـ و نصف ديگر آن را از جنس ديگر ـ مثلاً جو ـ بدهد و بنابر احتياط واجب، آن را به قصد قيمت فطريّه هم نمىتواند بدهد.
مسأله 2149 :
بنابر احتياط واجب نمىتواند جنس معيوب را حتّى به عنوان قيمت فطره بدهد؛ بلکه يا بايد جنس صحيح بدهد و يا قيمت آن را با پول رايج بپردازد.
مسأله 2150 :
گندم يا چيز ديگرى که براى فطره مىدهد، بايد با جنس ديگر يا خاک مخلوط نباشد، يا اگر مخلوط باشد، چيزى که مخلوط شده به قدرى کم باشد که قابل
(383)
اعتنا نباشد و اگر بيش از اين مقدار باشد، در صورتى صحيح است که خالص آن به يک صاع (سه کيلو گرم) برسد؛ ولى اگر مثلاً يک صاع گندم با چند کيلو خاک به گونهاى مخلوط باشد که خالص کردن آن احتياج به خرج يا کارى بيشتر از متعارف داشته باشد، دادن آن کافى نيست.
مسأله 2151 :
مستحب است در دادن زکات فطره، ابتدا خويشان فقير خود را و بعد همسايگان فقير خود را و بعد اهل علم فقير را بر ديگران مقدّم دارد؛ ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحب است آنها را مقدّم کند.
مسأله 2152 :
اگر انسان به گمان اين که کسى فقير است به او فطره بدهد و بعد بفهمد که فقير نبوده، حکم آن مانند حکمى است که در مسأله 2056 گذشت.
مسأله 2153 :
اگر کسى بگويد: «فقيرم»، نمىشود به او فطره داد، مگر آن که انسان از ظاهر حال او اطمينان پيدا کند که فقير است، يا بداند که قبلاً فقير بوده است.
مسائل متفرّقه زکات فطره
مسأله 2154 :
انسان بايد زکات فطره را به قصد قربت، يعنى براى انجام دادن فرمان خداوند متعال بدهد و زمان پرداختن آن ـ و لو اجمالاً ـ نيّت دادن فطره نمايد.
مسأله 2155 :
اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد، صحيح نيست؛ ولى مىتواند در ماه رمضان قبل از غروب شب عيد، فطره را بپردازد و چنانچه پيش از رمضان يا در ماه رمضان به فقير قرض بدهد و بعد از آن که فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب کند، مانعى ندارد.
مسأله 2156 :
کسى که فطره چند نفر را مىدهد، لازم نيست همه را از يک جنس بدهد؛ پس اگر مثلاً فطره بعضى را از گندم و فطره بعضى ديگر را از جو بدهد، کافى است.
مسأله 2157 :
کسى که نماز عيد فطر مىخواند، بنابر احتياط واجب بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد، ولى اگر نماز عيد نمىخواند، مىتواند دادن فطره را تا ظهر تأخير بيندازد.
(384)
مسأله 2158 :
اگر فطره را کنار بگذارد، نمىتواند آن را براى خود بردارد و مال ديگرى را براى فطره بگذارد.
مسأله 2159 :
اگر به نيّت فطره مقدارى از مال خود را کنار بگذارد، چنانچه آن را تا ظهر روز عيد به مستحق ندهد، بايد هر وقت آن را مىدهد، نيّت فطره نمايد.
مسأله 2160 :
اگر هنگامى که دادن زکات فطره واجب است، فطره را ندهد و کنار هم نگذارد، احتياط واجب آن است که بعدا بدون اين که نيّت ادا يا قضا کند، فطره را بدهد.
مسأله 2161 :
اگر مالى که براى فطره کنار گذاشته از بين برود، چنانچه دسترسى به فقير داشته و دادن فطره را تأخير انداخته باشد، بايد عوض آن را بدهد، مگر آن که براى تأخير انداختن، غرض صحيحى داشته باشد و اگر دسترسى به فقير نداشته، ضامن نيست، مگر آن که در نگهدارى آن کوتاهى کرده باشد.
مسأله 2162 :
در صورتى که زکات فطره را از مال خود جدا کرده باشد، اگر در محل خودش مستحق پيدا شود، احتياط واجب آن است که فطره را به جاى ديگر نبرد و اگر با وجود مستحقّ در شهر خود، آن را به جاى ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.
(385)