پوشانيدن بدن در نماز
مسأله 667 :
مرد بايد در حال نماز، اگرچه کسى او را نمى بيند عورتين خود را بپوشاند. و بهتر است از ناف تا زانو را هم بپوشاند.
مسأله 668 :
زن بايد در موقع نماز، تمام بدن حتى سر و موى خود را بپوشاند ولى پوشاندن صورت به مقدارى که در وضو شسته مى شود و دستها تا مچ و پاها تا مچ، خواه روى پا و يا کف آن لازم نيست. اما براى آنکه يقين کند که مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پائين تر از مچ را هم بپوشاند.
مسأله 669 :
اگر در بين نماز بفهمد که عورتش پيدا است، بايد فوراً آن را بپوشاند و چنانچه پوشاندن عورت زياد طول بکشد احتياط واجب آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند، ولى اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز عورت او پيدا بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 670 :
کسى که مى خواهد نماز بخواند، و احتمال ندهد، که تا آخر وقت چيزى پيدا کند که خود را با آن بپوشاند، در صورتى که شخص مميزى غير از همسرش او را مى بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر کسى او را نمى بيند، ايستاده نماز بخواند و جلو خود را با دست بپوشاند و در هر دو صورت رکوع و سجود را با اشاره انجام مى دهد و براى سجود سر را قدرى پائين تر مى آورد.
صفحه 224
لباس نمازگزار
مسأله 671 :
لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اول، آنکه پاک باشد.
دوم، آنکه مباح باشد.
سوم، آنکه از اجزاء مردار نباشد.
چهارم، آنکه از حيوان حرام گوشت نباشد.
پنجم و ششم، آنکه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد و تفصيل اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
شرط اول
مسأله 672 :
لباس نمازگزار بايد پاک باشد و اگر کسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 673 :
اگر به واسطه ندانستن مسأله، چيز نجسى را نداند نجس است، مثلا نداند عرق شتر نجاستخوار نجس است و با آن نماز بخواند بنابر احتياط لازم نمازش را اعاده کند.
مسأله 674 :
اگر نداند که بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نماز او صحيح است ولى اگر در اثناء نماز بداند که بدن و يا لباس او از آغاز نماز نجس بوده است اگر وقت وسيع است نماز را رها کند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند. و اگر وقت تنگ است با همان حالت نماز بخواند. احتياط مستحب آن است که اگر وقت دارد، دوباره آن نماز را بخواند.
مسأله 675 :
اگر فراموش کند که بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد; بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضاء نمايد.
مسأله 676 :
کسى که مشغول نماز است، اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند بفهمد که نجس شده، يا بفهمد که لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى که آب کشيدن يا عوض کردن يا بيرون آوردن لباس، نماز را به هم نمى زند همان موقع آن را آب بکشد يا عوض
صفحه 225
کند سپس نماز را ادامه دهد و اگر ممکن نيست نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
مسأله 677 :
کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است، اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با نجاست بخواند ملتفت شود که نجس شده، يا بفهمد بدن او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده در صورتى که آب کشيدن بدن، نماز را به هم نمى زند، بايد آب بکشد و اگر نماز را به هم مى زند، بايد با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحيح است.
مسأله 678 :
اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين کند که از خون هاى نجس نيست، مثلا يقين کند که خون پشه است; چنانچه بعد از نماز بفهمد از خون هايى بوده که نمى شود با آن نماز خواند; نماز او صحيح است.
مسأله 679 :
هرگاه يقين کند خونى که در بدن يا لباس اوست خون نجسى است که نماز با آن صحيح است، مثلا يقين کند خون زخم و دمل است، اگر چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده که نماز با آن باطل است، نمازش صحيح است.
مسأله 680 :
کسى که غير از لباس نجس، لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمى دهد که لباس پاک پيدا کند، بايد نماز را با همان لباس نجس بخواند.
مسأله 681 :
کسى که دو لباس دارد، اگر بداند يکى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بکشد و نداند کدام يک آنهاست، چنانچه وقت دارد، بايد با هر دو لباس نماز بخواند. مثلا اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند بايد با هرکدام يک نماز ظهر و نماز عصر بخواند.
شرط دوم
مسأله 682 :
لباس نمازگزار بايد مباح باشد و کسى که مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى که نخ يا تکمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، نماز را دوباره با لباس غير غصبى بخواند.
مسأله 683 :
کسى که مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمى داند نماز را
صفحه 226
باطل مى کند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند بايد آن نماز را دو مرتبه با لباس غيرغصبى بخواند.
مسأله 684 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبى است اگر خودش آن لباس را غصب کرده باشد و با آن نماز بخواند، اعاده کند.
مسأله 685 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده است و مى تواند فوراً يا بدون اينکه موالات يعنى پى در پى بودن نماز به هم بخورد، لباس غصبى را بيرون آورد، بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است و اگر چيز ديگرى در تن ندارد نماز را بکشند و با لباس غير غصبى نماز بخواند.
مسأله 686 :
اگر کسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند، يا مثلا براى اينکه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است.
مسأله 687 :
اگر با عين پولى که خمس يا زکات آن را نداده لباس بخرد، و در آن نماز بخواند صحيح است و حق صاحبان خمس و زکات، به ذمّه منتقل مى شود.
شرط سوم
مسأله 688 :
لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى که خون جهنده دارد، يعنى حيوانى که اگر رگش را ببرند خون از آن به فشار مى آيد، نباشد. بلکه اگر از حيوان مرده اى که مانند ماهى و مار، خون جهنده ندارد لباس تهيه کند; احتياط واجب آن است که با آن نماز نخواند.
مسأله 689 :
نمازگزار بايد چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته، همراه نداشته، نباشد.
مسأله 690 :
اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد; يا با لباسى که از آنها تهيه کرده اند، نماز بخواند نمازش صحيح است.
صفحه 227
شرط چهارم
مسأله 691 :
لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر موئى از آن به بدن و يا به لباس او چسبيده باشد، نماز او اشکال دارد.
مسأله 692 :
اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تَر باشد نماز باطل و اگر خشک شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح است.
شرط پنجم
مسأله 693 :
پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 694 :
زينت کردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نمازخواندن با آنها باطل است. و احتياط واجب آن است که از استعمال عينک طلا هم خوددارى کند; ولى زينت کردن به طلا، براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 695 :
اگر مردى نداند يا فراموش کند که انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است.
شرط ششم
مسأله 696 :
لباس مرد نمازگزار حتى عرقچين و بند شلوار او بايد ابريشم خالص نباشد و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است.
مسأله 697 :
اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله 698 :
لباسى را که نمى داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، پوشيدن آن
صفحه 228
اشکال ندارد، و نماز با آن صحيح است.
مسأله 699 :
دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمى کند.
مسأله 700 :
پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 701 :
پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف و لباسى که از مردار تهيه شده در حال ناچارى مانعى ندارد. و نيز کسى که ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم ناچارى او از بين نمى رود، مى تواند با اين لباس ها نماز بخواند.
مسأله 702 :
بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت که پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى کسى که مى خواهد آن را بپوشد معمول نيست و نوعى رياکارى حساب مى شود، خوددارى کند، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 703 :
احتياط واجب آن است که مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه نپوشد; ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 704 :
کسى که بايد خوابيده نماز بخواند; اگر برهنه باشد و لحاف يا تشک او نجس يا ابريشم خالص يا از اجزاء حيوان حرام گوشت باشد; احتياط واجب آن است که در نماز، خود را با آنها نپوشاند.
مواردى که پاک بودن بدن و لباس شرط نيست
مسأله 705 :
در شش صورت که تفصيل آنها بعداً گفته مى شود، اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اول، آنکه به واسطه زخم يا جراحت يا دملى که در بدن او است لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد.
دوم، آنکه بدن يا لباس او به مقدار کمتر از درهم (که تقريباً به اندازه گودى کف دست مى شود) به خون آلوده باشد.
سوم، آنکه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
چهارم، لباس هاى کوچک مانند جوراب و عرقچين او
صفحه 229
نجس باشد.
پنجم، محمول متنجّس.
ششم، لباس زنى که پرستار بچه است نجس شده باشد و احکام اين شش صورت مفصلا در مسائل بعد گفته مى شود.
مسأله 706 :
اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، چنانچه طورى است که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس براى او سخت است، تا وقتى که زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مى تواند با آن خون نماز بخواند، و همچنين است اگر چرکى که با خون بيرون آمده يا دوائى که روى زخم گذاشته اند و نجس شده; در بدن يا لباس او باشد. ولى زخمى که به زودى خوب مى شود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، بايد آن را آب بکشد.
مسأله 707 :
اگر جايى از بدن يا لباس که با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس که معمولا به رطوبت زخم آلوده مى شود، به رطوبت آن نجس شود; نمازخواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 708 :
اگر از زخمى که توى دهان و بينى و مانند اينها است، خونى به بدن يا لباس برسد، حکم زخم ظاهرى دارد، و نظير آن خون بواسير است خواه دانه هاى آن در داخل بدن باشد يا خارج آن.
مسأله 709 :
کسى که بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، نمازخواندن با آن اشکال دارد.
مسأله 710 :
اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديک هم باشند که يک زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشده اند، نمازخواندن با خون آنها اشکال ندارد، ولى اگر به قدرى از هم دور باشند که هرکدام يک زخم حساب شود; هرکدام که خوب شد; بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 711 :
اگر سر سوزنى خون حيض، در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است و بنابر احتياط واجب بايد خون نفاس، و استحاضه، و خون سگ و خوک، و کافر و مردار و حيوان حرام گوشت در بدن، يا لباس نمازگزار نباشد، ولى خون هاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشد در صورتى که روى هم کمتر
صفحه 230
از مقدار يک «درهم» باشد. نمازخواندن با آن اشکال ندارد.
مسأله 712 :
خونى که به لباس بى آستر که زياد ضخيم نباشد بريزد و به پشت آن برسد، يک خون حساب مى شود، ولى اگر خون، روى لباسى که آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد و يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود هر کدام خون جداگانه حساب مى شود. پس اگر کمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
مسأله 713 :
اگر خون بدن يا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد در صورتى که خون و رطوبتى که به آن رسيده به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده کند، نماز با آن باطل است. بلکه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نيز نشود و اطراف را هم آلوده نکند، نمازخواندن با آن اشکال دارد ولى اگر رطوبت مخلوط به خون شود و از بين برود نماز صحيح است.
مسأله 714 :
اگر خونى که در بدن يا لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلا يک قطره بول روى آن بريزد، نمازخواندن با آن جايز نيست.
مسأله 715 :
اگر لباس هاى کوچک نمازگزار مثل عرقچين و جوراب که نمى شود با آنها عورت را پوشانيد نجس باشد، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت يا نجس العين و ابريشم خالص و طلا(خصوصاً براى مردان) درست نشده باشد، نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشتر نجس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 716 :
احتياط مستحب آن است که چيز نجسى مانند دستمال که با آن نمى شود عورت را پوشاند و کليد و چاقو همراه نمازگزار نباشد.
مسأله 717 :
زنى که پرستار بچه است و بيشتر از يک لباس ندارد و نمى تواند لباس طاهر تهيه کند، هرگاه شبانه روزى يک مرتبه لباس خود را آب بکشد، اگرچه تا روز ديگر لباس به بول بچه نجس شود، مى تواند با آن لباس نماز بخواند. و نيز اگر بيشتر از يک لباس دارد ولى ناچار است که همه آنها را بپوشد، چنانچه شبانه روزى يک مرتبه به دستورى که گفته شده همه آنها را آب بکشد کافى است.
صفحه 231
مسأله 718 :
هرگاه بتواند با وسايلى مانند پوشک جلو سرايت نجاست به لباس خود را بگيرد، بايد انجام دهد.
چيزهايى که در لباس نمازگزار مستحب است
مسأله 719 :
چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است که از آن جمله است: پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاکيزه ترين لباس ها و استعمال بوى خوش و انگشتر عقيق به دست کردن.
چيزهايى که در لباس نمازگزار مکروه است
مسأله 720 :
چند چيز در لباس نمازگزار مکروه است و از آن جمله است: پوشيدن لباس سياه و چرک وتنگ و لباس شرابخوار و لباس کسى که از نجاست پرهيز نمى کند و لباسى که نقش صورت دارد و نيز بازبودن تکمه هاى لباس و دست کردن انگشترى که نقش صورت دارد.