احکام کفن ميّت
مسأله 618 :
ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه که آنها را لنگ، پيراهن و سرتاسرى مىگويند کفن نمايند.
مسأله 619 :
لنگ بايد اطراف بدن را از ناف تا زانو بپوشاند و بهتر آن است که از سينه تا روى قدم برسد و بنابر احتياط واجب، پيراهن بايد از سر شانه تا نصف ساق پا را کاملاً بپوشاند و درازى سرتاسرى بنا بر احتياط واجب بايد به قدرى باشد که بستن دو سرِ آن ممکن باشد و پهناى آن بايد به اندازهاى باشد که يک طرف آن روى طرف ديگر قرار گيرد.
مسأله 620 :
هر مقدار از هزينه کفن ـ چه واجب و چه مستحب ـ که در شأن ميّت
(117)
باشد، از اصل ترکه او برداشته مىشود و احتياج به اجازه ورثه ندارد.
مسأله 621 :
اگر ميّت وصيّت نکرده باشد که کفن را از ثلث مال او بردارند، هر مقدار از هزينه کفن را که بيشتر از شأن اوست با اجازه ورثه بالغ او مىتوان از سهم آنان برداشت.
مسأله 622 :
اگر کسى وصيّت کرده باشد که مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند يا وصيّت کرده باشد که ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولى مصرف آن را معين نکرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معين کرده باشد، مىتوانند مقدار مستحب کفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله 623 :
کفن زن بر عهده شوهر است، اگرچه خود زن داراى اموال باشد و همچنين اگر زن را به شرحى که در کتاب طلاق گفته مىشود طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عدّه بميرد، بنابر احتياط واجب شوهر بايد کفن او را بدهد، و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولىّ شوهر بايد از مال او کفن زن را بدهد.
مسأله 624 :
کفن ميّت بر خويشان او واجب نيست، اگرچه مخارج او در حال حيات بر آنان واجب باشد، بلکه از مال خودش برداشته مىشود، ولى اگر مالى نداشته باشد، احتياط واجب آن است که کسى که مخارج ميت در حال حيات بر او واجب بوده، کفن او را بدهد وگرنه دادن کفن او بر مسلمين واجب کفايى است.
مسأله 625 :
اگر مجموع سه قطعه کفن به گونهاى باشد که بدن ميت از زير آن پيدا نباشد، کافى است، ولى بهتر است که هر يک از سه پارچه کفن به قدرى نازک نباشند که بدن ميّت از زير آن پيدا باشد.
مسأله 626 :
کفن کردن با مال غصبى هر چند کفن ديگرى نيز پيدا نشود، جايز نيست و چنانچه کفن ميّت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد، بايد آن را از تن ميّت بيرون آورند، اگرچه او را دفن کرده باشند و همچنين جايز نيست با پوست مردار او را کفن کنند.
مسأله 627 :
کفن کردن ميّت با چيز نجس و با پارچه ابريشمى خالص، جايز نيست و در حال ناچارى نيز کفن کردن با آنها خالى از اشکال نيست و احتياط واجب آن است که
(118)
با پارچه طلا باف نيز مگر در حال ناچارى، ميّت را کفن نکنند.
مسأله 628 :
کفن کردن با پارچهاى که از پشم، پوست يا موى حيوان حرام گوشت تهيه شده، در حال اختيار جايز نيست، ولى اگر پوست حيوان حلال گوشت را به نحوى درست کنند که به آن جامه گفته شود، مىتوان ميّت را با آن کفن کرد و همچنين اگر کفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد، اشکال ندارد، اگرچه احتياط آن است که با اين دو نيز کفن نکنند.
مسأله 629 :
اگر کفن ميّت با نجاست خود او يا با نجاست ديگرى نجس شود، چنانچه کفن ضايع نمىشود، بايد مقدار نجس شده را بشويند يا ببُرند و اگر شستن يا بريدن آن ممکن نباشد، در صورتى که عوض کردن آن ممکن باشد، بايد عوض نمايند.
مسأله 630 :
اگر کسى که براى حجّ يا عمره احرام بسته بميرد، بايد مثل ديگران کفن شود و پوشاندن سر و صورت او ـ که در حال احرام بايد برهنه باشند ـ اشکال ندارد