احکام شير دادن
مسأله 2460 :
اگر زني بچّه اي را با شرائطي که در مسأله 2470 گفته خواهد شد ، شير دهد ، آن بچّه به اين عدّه محرم مي شود :
اوّل : خود زن و آن را مادر رضاعي مي گويند .
دوّم : شوهر زن که شير مال او است و او را پدر رضاعي مي گويند .
سوّم : پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند : اگر چه پدر و مادر رضاعي او باشند .
چهارم : بچّه هائي که از آن زن بدنيا آمده اند ، يا بدنيا مي آيند .
پنجم : بچّه هاي اولاد آن زن هر چه پائين روند ، چه از اولاد او بدنيا آمده ، يا اولاد و آن بچّه ها را شير داده باشند .
ششم : خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعي باشند يعني به واسطة شير خوردن ، با آن زن خواهر و برادر شده باشند .
هفتم : عمو و عمّة آن زن اگر چه رضاعي باشند .
هشتم : دائي و خالة آن زن اگر چه رضاعي باشند .
نهم : اولاد شوهر آن زن که شير مال آن شوهر است ، هر چه پائين روند . اگر چه اولاد رضاعي او باشند .
دهم : پدر و مادر شوهر آن زن که شير مال آن شوهر است ، هر چه بالا روند .
يازدهم : خواهر و برادر شوهري که شير مال او است اگر چه خواهر و برادر رضاعي او باشند .
دوازدهم : عمو و عمّه و دائي و خاله شوهري که شير مال او است هر چه بالا روند ؛ اگر چه رضاعي باشند . و نيز عدّة ديگري هم که در مسائل بعد گفته مي شود ، به واسطة شير دادن محرم مي شوند .
مسأله 2461 :
اگر زني بچّه اي را با شرايطي که در مسأله 2470 گفته مي شود شير دهد ، پدر آن بچّه نمي تواند با دختر هائي که از آن زن به دنيا آمده اند ازدواج کند و نيز نمي تواند دختر هاي شوهري را که شير مال او است براي خود عقد نمايد بلکه احتياط واجب آن است که دختر هاي رضاعي او را هم براي خود عقد ننمايد ولي جايز است با دختر هاي رضاعي آن زن ازدواج کند ، اگر چه احتياط مستحّب آن است که با آنان هم ازدواج نکند ، و نگاه محرمانه يعني نگاهي که انسان مي تواند به محرمهاي خود کند به آنان ننمايد .
مسأله 2462 :
اگر زني بچّه اي را با شرايطي که در مسأله 2477 گفته مي شود شير دهد ، شوهر آن زن که صاحب شير است به خواهر هاي آن بچّه محرم نمي شود ، ولي احتياط مستحّب آن است که با آنان ازدواج ننمايد و نيز خويشان شوهر به خواهر و برادر آن بچّه محرم نمي شوند .
مسأله 2463 :
اگر زني بچّه اي را شير دهد ؛ به برادر هاي آن بچّه محرم نمي شود و نيز خويشان آن زن به برادر و خواهر بچّه اي که شير خورده ، محرم نمي شوند .
مسأله 2464 :
اگر انسان با زني که دختري را شير کامل داده ازدواج کند و با آن زن نزديکي نمايد ، ديگر نمي توان آن دختر را براي خود عقد کند .
مسأله 2465 :
اگر انسان با دختري ازدواج کند ، ديگر نمي تواند با زني که آن دختر را شير کامل داده ازداج نمايد .
مسأله 2466 :
انسان نمي تواند با دختري که مادر ، يا مادر بزرگ انسان او را شير کامل داده ازدواج کند . و نيز اگر زن پدر انسان از شير پدر او دختري را شير داده باشد ؛ انسان نمي تواند با آن دختر ازداج نمايد و چنانچه دختر شير خواري را براي خود عقد کند ، بعد مادر يا مادر بزرگ ، يا زن پدر او از شير همان پدر آن دختر را شير دهد ، عقد باطل مي شود .
مسأله 2467 :
با دختري که خواهر ، يا زن برادر انسان از شير برادرش او را شير کامل داده ، نمي شود ازدواج کرد و همچنين است اگر خواهر زاده ؛ يا برادر زاده ، يا نوة خواهر ، يا نوة برادر انسان آن دختر را شير داده باشد .
مسأله 2468 :
اگر زني بچّه دختر خود را شير دهد ، آن دختر به شوهر خود حرام مي شود . و همچنين است اگر بچّه اي را که شوهر دخترش از زن ديگر دارد شير دهد . ولي اگر بچّه پسر خود را شير دهد ، زن پسرش که مادر آن طفل شير خوار است بر شوهر خود حرام نمي شود .
مسأله 2469 :
اگر زن پدر دختري ، بچّة شوهر آن دختر را از شير آن پدر شير دهد ، آن دختر به شوهر خود حرام مي ، چه بچّه از همان دختر يا از زن ديگر شوهر او باشد .
شرائط شير دادني که علّت محرم شدن است
مسأله 2470 :
شيز دادني که علّت محرم شدن است هشت شرط دارد :
اوّل : بچّه شير زن زنده را بخورد ، پس اگر از پستان زني که مرده است شير بخورد تأثير ندارد .
دوّم : شير آن زن از حرام نباشد ، پس اگر شير بچّه اي را که از زنا بدنيا آمده به بچّه ديگر بدهند ، به واسطة آن شير ، بچّه به کسي محرم نمي شود .
سوّم : بچّه شير را از پستان بمکد ، پس اگر شير را در گلوي او بريزند لازم است کساني که به واسطة شير خوردن به آن بچّه محرم مي شوند با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند .
چهارم : شير ، خالص و با چيز ديگر مخلوط نباشد .
پنجم : شير از يک شوهر باشد . پس اگر زن شير دهي را طلاق دهند ، بعد شوهر ديگري
کند و از او آبستن شود و تا موقع زائيدن شيري که از شوهر اوّل داشته باقي باشد و مثلاً هشت دفعه پيش از زائيدن از شير شوهر اوّل و هفت دفعه بعد از زائيدن از شوهر دوّم به بچّه اي بدهد ، آن بچّه به کسي محرم نمي شود .
ششم : بچّه به واسطة مرض شير را قي نکند ، بنا بر احتياط واجب کساني که به واسطة شير خوردن به آن بچّه محرم مي شوند ، بايد با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند .
هفتم : پانزده مرتبه ، يا يک شبانه روز به طوري که در مسألة بعد گفته ميشود شير سير بخورد ، يا مقداري شير به او بدهند که بگويند از آن شير استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روئيده است ، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شير دهند ، احتياط مستحّب آن است کساني که به واسطة شير خوردن او به او محرم مي شوند ، با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمايند .
هشتم : دو سال بچّه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال ، او را شير دهند به کسي محرم نمي شود ، بلکه اگر مثلاً پيش از تمام شدن دو سال ، چهارده مرتبه و بعد از آن ، يک مرتبه شير بخورند ، به کسي محرم نمي شود ، ولي چنانچه از موقع زائيدن زن شير ده بيشتر از دو سال گذشته باشد و شير او باقي باشد و بچّه اي را شير دهد آن بچه به کساني که گفته شد ، محرم مي شود .
مسأله 2471 :
بايد بچّه در بين يک شبانه روز غذا يا شير کي ديگر را نخورد ولي اگر کمي غذا بخورد که نگويند در بين ، غذا خورده اشکال ندارد و نيز بايد پانزده مرتبه را از شير يک زن بخورد و در بين پانزده مرتبه ، شير کسِ ديگر را نخورد و در هر دفعه بدون فاصله شير بخورد ، ولي اگر در بين شير خوردن نفس تازه کند ، يا کمي صبر کند ، که از اوّلي که پستان در دهان مي گيرد تا وقتي سير مي شود ، يک دفعه حساب شود ، اشکال ندارد .
مسأله 2472 :
اگر زن از شير شوهر خود بچّه اي را شيز دهد ، بعد شوهر ديگر کند و از شير آن شوهر هم بچّة ديگر را شير دهد آن دو بچّه به يکديگر محرم نمي شوند ، اگر چه بهتر است با هم ازدواج نکنند و نگاه محرمانه به يکديگر ننمايند .
مسأله 2473 :
اگر زن از شير يک شوهر چندين بچّه را شير دهد ، همة آنان به يکديگر و به شوهر و به زني که آنان را شير داده ، محرم مي شوند .
مسأله 2474 :
اگر کسي چند زن داشته باشد و هر کدام آنان با شرايطي که گفتيم بچّه را شير دهد ، همة آن بچّه ها به يکديگر و به آن مرد و به همة آن زنها محرم مي شوند .
مسأله 2475 :
اگر کسي دو زن شير ده داشته باشد و يکي از آنان بچّه اي را مثلاّهشت مرتبه و ديگري هفت مرتبه شير بدهد آن بچّه به کسي محرم نمي شود .
مسأله 2476 :
اگر زني از شير يک شوهر پسر و دختري را شير کامل بدهد خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمي شوند .
مسأله 2477 :
انسان نمي تواند بدون اذن زن خود ، با زنهائي که به واسطة شير خوردن، خواهر زاده و برادر زادة زن او شده اند ازدواج کند و نيز اگر با پسري لواط کند ، نمي تواند با دختر و خواهر و مادر و مادر بزرگ آن پسر که رضاعي هستند يعني به واسطة شير خوردن ، دختر و خواهر و مادر او شده اند ازدواج نمايد .
مسأله 2478 :
زني که برادر انسان را شير داده به انسان محرم نمي شود ، اگر چه احتياط مستحّب آن است که با او ازدواج نکند .
مسأله 2479 :
انسان نمي تواند با دو خواهر ، اگر چه رضاعي باشند يعني به واسطة شير خوردن ، خواهر يکديگر شده باشند ازدواج کند ؛ و چنانچه دو زن را عقد کند و بعد بفهمد خواهر بوده اند ، در صورتي که عقد آنان در يک وقت بوده ، هر دو باطل است و اگر در يک وقت نبوده عقد اوّلي صحيح و عقد دوّمي باطل مي باشد .
مسأله 2480 :
اگر زن از شير شوهر خود کساني را که گفته مي شود شير دهد ، شوهرش بر او حرام نمي شود ، اگر چه بهتر است احتياط کنند :
اوّل : برادر و خواهر خود را .
دوّم : عمو و عمّه و دائي و خالة خود را .
سوّم : اولاد عمو و اولاد دائي خود را .
چهارم : برادر زادة خود را .
پنجم : برادر شوهر ، يا خواهر شوهر خود را .
ششم : خواهر زادة خود ، با خواهر زادة شوهرش را .
هفتم : عمو و عمّه و دائي و خالة شوهرش را .
هشتم : نوة زن ديگر شوهر خود را .
مسأله 2481 :
اگر کسي دختر عمّه يا دختر خالة انسان را شير دهد به انسان محرم نمي شود ولي احتياط مستحّب آن است که از ازدواج با او خودداري نمايد .
آداب شير دادن
مسأله 2482 :
براي شير دادن بچّه بهتر از هر کس مادر او است و سزاوار است که مادر براي شيردادن از شوهر خود مزد نگيرد و خوب است که شوهر مزد بدهد . و اگر مادر بخواهد بيشتر از دايه مزد بگيرد ، شوهر مي تواند بچّه را از او گرفته و به دايه بدهد .
مسأله 2483 :
مستحّب است دايه اي که براي طفل مي گيرند ، داراي عقل و عفّت و صورت نيکو باشد و مکروه است کم عقل يا بد صورت ، يا بد خُلق ، يا زنازاده باشد و نيز مکروه است زني را دايه بگيرند که شيرش از بچّه اي است که از زنا به دنيا آمده است .
مسائل متفرقه شير دادن
مسأله 2484 :
مستحّب است از زنها جلوگيري کنند که هر بچّه اي را شير ندهند ، زيرا ممکن است فراموش شود که به چه کساني شير داده اند و بعداً دو نفر محرم با يکديگر ازدواج نمايند .
مسأله 2485 :
کساني که به واسطة شير خوردن ، خويشي پيدا مي کنند مستحّب است يکديگر را احترام نمايند ، ولي از يکديگر ارث نمي برند و حقّهاي خويشي ، که انسان با خويشان خود دارد براي آنان نيست .
مسأله 2486 :
در صورتي که ممکن باشد ، مستحّب است بچّه را دو سال تمام شير بدهند .
مسأله 2487 :
اگر به واسطة شير دادن ، حقِّ شوهر از بين نرود ، زن مي تواند بدون اجازة شوهر ؛ بچة کسِ ديگر را شير دهد ، ولي جايز نيست بچّه اي را شير دهد که به واسطة شير دادن به آن بچّه به شوهر خود حرام شود . مثلاً اگر شوهر او دختر شير خواري را براي خود عقد کرده باشد ، زن نبايد آن دختر را شير دهد ، چون اگر آن دختر را شير دهد ، خودش مادر زن شوهر مي شود و بر او حرام مي گردد.
مسأله 2488 :
اگر کسي بخواهد زن برادرش به او محرم شود ؛ بايد دختر شير خواري را مثلاً دو روزه براي خود صيغه کند و در آن دو روز با شرائطي که در مسأله 2470 گفته شد زن برادرشآن دختر را شير دهد .
مسأله 2489 :
اگر مرد پيش از آنکه زني را براي خود عقد کند ، بگويد به واسطة شير خوردن ، آن زن براو حرام شده : مثلاً بگويد شير مادر او را خورده ؛ چنانچه تصديق او ممکن باشد ، نمي تواند با آن زن ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف او را قبول نمايد ، عقد باطل است پس اگر مرد با او نزديکي نکرده باشد ، يا نزديکي کرده باشد ، ولي در وقت نزديکي کردن ، زن بداند بر آن مرد حرام است ، مهر ندارد و اگر بعد از نزديکي بفهمد که بر آن مرد حرام بوده ، شوهر بايد مهر او را مطابق زنهائي که مثل او هستند ، بدهد .
مسأله 2490 :
اگر زن پيش از عقد بگويد به واسطه شير خوردن بر مردي حرام شده ، چنانچه تصديق او ممکن باشد نمي تواند با آن مرد ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگويد ، مثل صورتي است که مرد بعد از عقد بگويد که زن براو حرام است و حکم آن در مسألة پيش گفته شد .
مسأله 2491 :
شير دادني که علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت مي شود :
اوّل : خبر دادن عدّه اي که انسان از گفتة آنان يقين پيدا کند .
دوّم : شهادت دو مرد عادل يا چهار زن که عادل باشند ، ولي بايد شرائط شير دادن را هم بگويند مثلاً بگويند ما ديده ايم که فلان بچّه بيست و چهار ساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزي هم در بين نخورده و همچنين سائر شرطها را که در مسأله 2470 در صفحة 488 گفته شد شرح دهند ، ولي اگر معلوم باشد که شرائط را مي دانند و در عقيده با هم مخالف نيستند و با مرد و زن هم در عقيده مخالفت ندارند لازم نيست شرائط را شرح دهند .
مسأله 2492 :
اگر شک کنند بچّه به مقداري که علّت محرم شدن است ، شير خورده يا نه ، يا گمان داشته باشند که به آن مقدار شير خورده بچّه به کسي محرم نمي شود ولي بهتر آن است که احتياط کنند .