استقرار حج
سوال 50 :
شخصى مقدارى مال داشته که براى انجام حج کافى بوده؛ ولى او نمىدانسته و پس از اين که مالش از بين رفته، متوجه اين موضوع شده است. آيا بر اين شخص، حج مستقر شده است يا خير؟
جواب :
در فرض مذکور، چنانچه عدم علم او به استطاعت، بر اثر تقصير و
(504)
کوتاهى از فحص بوده، حج بر او مستقر شده و اگر قاصر بوده و کوتاهى نکرده، حج بر او مستقر نشده است.
سوال 51 :
آيا کسانى که در سالهاى گذشته فيش سفر حج را خريدهاند، ولى به خاطر تراکم متقاضيان نتوانستهاند به حج مشرّف شوند و امروز نيز استطاعت لازم را ندارند، حج بر آنها مستقر شده است يا اصلاً مستطيع محسوب نمىشوند و مىتوانند فيش خود را به ديگران واگذار نمايند؟
جواب :
اگر از قبل، حج بر آنان مستقر نشده باشد و در سال اول استطاعت، فيش خريده باشند، اکنون واگذار نمودن فيش به ديگران بلا مانع است، وگرنه نمىتوانند فيش را واگذار کنند، بلکه به هر نحوى بايد به حج بروند، گرچه اکنون مستطيع نباشند.
سوال 52 :
حکم شرعى نسبت به کسى که حج بر او مستقر شده و انجام نداده و سپس ديوانه شده است، چيست؟
جواب :
با عارض شدن جنون، خود او تکليفى ندارد؛ ولى پس از فوت، بايد از ترکه وى براى او نايب بگيرند تا به نيابت از او حج انجام دهد و انجام دادن حجّ نيابى براى او، اگر اميد به خوب شدن او وجود ندارد، در حال زنده بودن او هم صحيح است.
سوال 53 :
کسى که حج بر او مستقر شده و انجام نداده و اکنون انجام دادن حج براى او غير مقدور و يا موجب عسر و حرج است، چه بايد بکند؟
جواب :
در فرض مذکور، حج بر ذمّه اوست و تا مىتواند بايد انجام دهد، ولو متسکّعا باشد و اگر به علت پيرى يا بيمارى يا عذرى که اميد به برطرف شدن آن نيست، نتواند خودش به حج برود، واجب است ديگرى را نايب بگيرد و کسى که حج بر او مستقر شده است، چنانچه تا موقع مرگ، خودش حج را به جا نياورد و يا اگر وظيفهاش نايب گرفتن بوده، نايب نيز نگرفته باشد، بر ورثه
(505)
واجب است اگر مالى از او به جا مانده باشد، از طرف او حج انجام دهند.