احکام محجوران (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

احکام محجوران (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

احکام محجوران

«محجور» کسى است که شرعا حقّ تصرّف در اموال خود را نداشته باشد و ديگران امور مالى او را سرپرستى کنند.

مسأله 2746 :

محجوران چهار دسته هستند:

اوّل: کودکى که هنوز بالغ نشده است.

دوم: ديوانه.

سوم: سفيه، يعنى کسى که در امور مالى نفع و ضرر خود را به خوبى تشخيص نمى‌دهد و دارايى خود را در امور بيهوده مصرف مى‌کند، اگرچه حاکم شرع هم او را از تصرّف منع نکرده باشد.

چهارم: ورشکسته‌اى که حکم ورشکستگى او توسّط حاکم شرع صادر شده است.

مسأله 2747 :

بچّه‌اى که بالغ نشده شرعاً نمى‌تواند در مال خود تصرّف کند؛ ولى اگر کودک نابالغ چيزهاى مباحى را که ملک کسى نيست ـ نظير ماهى دريا ـ با تلاش و کار خود به قصد تملّک به دست آورد، مالک آن مى‌شود.

مسأله 2748 :

کسى که گاهى عاقل و گاهى ديوانه است، تصرّفى که هنگام ديوانگى در مال خود مى‌کند، صحيح نيست.

مسأله 2749 :

انسان مى‌تواند در مرضى که با آن از دنيا مى‌رود، هر مقدار از مال خود را که بخواهد، به مصرف خود و عيال و ميهمان و کارهايى که اسراف شمرده نمى‌شوند برساند و نيز اگر مال خود را به کسى ببخشد يا ارزان‌تر از قيمت بفروشد يا اجاره دهد، صحيح است.

(514)

مسأله 2750 :

اگر بيمار در مرضى که با آن از دنيا مى‌رود، بخواهد واجبات مالى خود نظير خمس، زکات و کفّارات را بپردازد ـ هرچند از يک سوم دارايى او بيشتر باشد ـ نيازى به رضايت ورثه ندارد.

مسأله 2751 :

شخص بدهکار با چهار شرط ورشکسته محسوب مى‌شود:

اوّل: بدهى‌هاى او نزد حاکم شرع ثابت شده باشد.

دوم: اموال او ـ به جز خانه مسکونى ولوازم ضرورى زندگى ـ از بدهى‌هاى او کمتر باشد.

سوم:وقت پرداخت بدهى‌هاى او رسيده باشد.

چهارم: طلبکار يا طلبکاران از حاکم شرع بخواهند اموال او را ضبط نمايد و حاکم شرع نيز به ضبط اموال او حکم کند.

مسأله 2752 :

پس از آن که حاکم شرع حکم به ضبط و توقيف اموال شخص ورشکسته نمود، اموال وى، به جز خانه مسکونى و لوازم ضرورى زندگى، ضبط و ميان طلبکاران تقسيم مى‌شود.

مسأله 2753 :

مخارج خوراک، پوشاک و مسکن شخص ورشکسته و کسانى که تحت سرپرستى او مى‌باشند ـ با مراعات شئون آنان ـ تا هنگام تقسيم، از اموال او برداشته مى‌شود و اگر بميرد، هزينه کفن و دفن او بر بدهى‌هاى او مقدّم مى‌باشد.

مسأله 2754 :

ولايت و سرپرستى «کودک نابالغ» و «ديوانه» و «شخص سفيه» به ترتيب بر عهده افراد زير مى‌باشد:

اوّل: پدر و جدّ پدرى؛ ولى مادر و جدّ مادرى يا برادر و يا خواهر کودک يا ديوانه و يا سفيه، ولايتى بر او ندارند، مگر آن که حاکم شرع آنها را ولىّ قرار دهد.

دوم: با نبودن پدر و جدّ پدرى، کسى که از طرف آنان به عنوان «وصى» پس از مرگ عهده‌دار سرپرستى آنان شده است.

سوم: با نبودن دسته اوّل و دوم، حاکم شرع يا کسى که از طرف او به عنوان «قيّم» منصوب خواهد شد.

(515)

چهارم: با نبودن حاکم شرع و نماينده او، افراد مؤمن و عادل و خبير.

مسأله 2755 :

ولايت پدر و جدّ پدرى بر شخص ديوانه و سفيه در صورتى است که ديوانگى و سفاهت او قبل از بلوغ پيدا شده باشد، پس اگر بعد از بلوغ عارض شود، ولايت آنان با حاکم شرع است.

مسأله 2756 :

ولايت پدر و جدّ پدرى قابل انتقال به ديگرى نيست؛ ولى آنان در صورت وجود مصلحت مى‌توانند ديگرى را وکيل خود نمايند.

مسأله 2757 :

در ولايت و سرپرستى پدر و جدّ پدرى، عدالت آنان شرط نيست، ولى هرگاه براى حاکم شرع ثابت شود که سرپرستى آنان به ضرر کودک يا سفيه و يا ديوانه مى‌باشد، بايد آنان را از تصرّف در اموال کودک يا سفيه و يا ديوانه منع کند و شخص ديگرى را که امين باشد منصوب نمايد، مگر اين که با ضميمه کردن امين به پدر و جدّ پدرى، بتوان سرپرستى آنان را در جهت مصلحت کودک، سفيه يا ديوانه اصلاح نمود.

(516)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

استفتائات نذر

استفتائات نذر

یائِسِه

یائِسِه

وثیقه

وثیقه

نفقه

نفقه

No image

نری

Powered by TayaCMS