ب - فريب دادن وعيوب زن
حديث شريف:
1 - رفاعه بن موسى بن نقل از امام جعفر صادقعليه السلام مىگويد: "زنبه سبب عَفَل، پيسى، جذام وجنون پس داده مىشود ودر غير اينموارد خير."(209)
2 - حسن بن صالح مىگويد: از امام جعفر صادقعليه السلام درباره مردىپرسيدم که با زنى ازدواج کرده و او را مبتلا به )قَرَن( مىيابد؟
حضرتعليه السلام فرمود: "اين زن آبستن نمىشود وهمسرش از آميزشجنسى با او متنفّر مىشود، چنين زنى به خانوادهاش پس دادهمىشود."(210)
3 - ابو عبيده به نقل از امام محمد باقرعليه السلام مىگويد: "اگر زنى را کهمبتلا به عَفَل يا پيسى است، يا ديوانه است يا )افضاء( شده يا زنى کهبيمارى مزمن آشکارى دارد، از روى فريبکارى به عقد مردىدرآورند، بدون طلاق به خانوادهاش بازگردانده مىشود."(211)
4 - محمد بن مسلم به نقل از ابو جعفرعليه السلام مىگويد: "زن نابينا،ومبتلا به پيسى وجذامى ولنگ به خانوادهاش باز گردانده مىشود."(212)
5 - محمد بن مسلم به نقل از ابو جعفرعليه السلام مىگويد که ازحضرتعليه السلام درباره مردى پرسيدم که از مردى دخترش را، که از زنآزادهاى بود، خواستگارى کرد وچون شب زفاف فرا رسيد دخترديگرى را که کنيز زاده بود بر آن مرد وارد کرد .
حضرتعليه السلام فرمود: "آن دختر به پدرش بازگردانده مىشود،وزنى )که عقد بر او واقع شده( به مرد بازگردانده مىشود، ومهر اوهم بر عهده پدرش است."(213)
تفصيل احکام:
هر يک از دو طرف نکاح، حق فسخ را دارند در صورتى که صفاتطرف ديگر مخالف باشد با آنچه مورد توافق کلامى يا ضمنى دوطرف بوده واجراء عقد بر آن استوار گرديده، به گونهاى که بدون آنصفات عقد مورد رضايت طرف مقابل نبوده است. فروع مسأله بدينگونه مىباشد:
1 - اگر مردى با زنى بر اين اساس ازدواج کرده است که سالم استوناگاه دريافت که اين زن جنون دارد يا جذامى است يا مبتلا به پيسىاست يا لنگ يا کور يا مبتلا به قرن ويا بيمارى مزمن آشکار يا پنهانمىباشد، يا مفضاة است )مجراى ادرار ورِگل زن يکى شده باشد(،پس اگر مرد به اين وضع راضى نباشد مىتواند عقد را فسخ کند، ولىاگر بدان تن داد ديگر حق خيار از او سلب مىشود.
2 - اگر دو طرف نکاح بر اساس شرائط تصريح شده، يا شرايطىکه در ضمن عقد شناخته شده است، رضايت دادند، در صورتى کهمرد يا زن، ويژگيهاى مشخص شده را نداشته باشد، طرف مقابلمىتواند نکاح را فسخ کند.
3 - اگر شرط کردند که زن باکره باشد وبيوه از کار در آيد، يا آزادباشد وکنيز به او داده شود، يا اينکه دختر کوچکتر مورد نظر باشد کهدختر بزرگتر به جاى آن به مرد داده شود، يا علويه باشد ولى معلومشود زن غير علويه است، وصفات ديگرى از اين دست که نظرها براساس آن متفاوت است، مرد حق فسخ خواهد داشت
4 - اگر مردى ادعا کند مهندس يا بازرگان است ولى کارگر يا کاسباز کار در آيد، يا ادعا کند که همسر ندارد ولى همسر داشته باشد،يا ادعا کند که از فلان شهر يا فلان تيره وتبار است وچنين نباشد، درصورتى که رضايت زن به نکاح بر اساس اين ويژگيها صورت گرفتهباشد مىتواند عقد را فسخ کند.
5 - اگر زن يا مرد پيش از دخول عمل منافى عفت انجام دهد،واين امر با شرايط نکاح، منافات داشته باشد يا حرجى براى طرفديگر پديد آورد، او مىتواند عقد را فسخ کند.