احکام وَقْف
مسأله 2836 :
اگر کسي چيزي را وقف کند، از ملک او خارج مي شود و خود او و ديگران نمي توانند آن را ببخشند، يا بفروشند و کسي هم از آن ملک ارث نمي برد ولي در بعضي از موارد که در مسأله (2193) و (2194) گفته شد، فروختن آن اشکال ندارد.
مسأله 2837 :
لازم نيست صيغه وقف را به عربي بخوانند، بلکه اگر مثلا بگويد خانه خود را وقف کردم وقف صحيح است و وقف به عمل نيز محقق مي شود مثلا چنانچه حصيري را به قصد وقف بودن در مسجد بيندازد و يا جائي را به قصد مسجد بودن بسازد و در اختيار نمازگزاران بگذارد وقفيّت محقق مي شود.
مسأله 2838 :
کسي که مالي را وقف مي کند، بايد براي هميشه وقف کند پس اگر مثلا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و يا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنج سال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است، و بايد وقف از موقع خواندن صيغه باشد پس اگر مثلا بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده، اشکال دارد مگر اينکه نظر واقف وصيّت بوقف باشد براي بعد از فوت.
مسأله 2839 :
بنابر احتياط واجب در وقف خاص لازم است کسي که چيزي براي او وقف شده يا وکيل يا ولي او قبول کند اما در موقوفات عامه مثل مسجد و مدرسه قبول نمودن لازم نيست.
مسأله 2840 :
وقف در صورتي صحيح است که مال وقف را به تصرف کسي که براي او وقف شده يا وکيل، يا ولي او بدهند، ولي اگر چيزي را بر اولاد صغير خود وقف کند قبض و تصرف جديد لازم نيست.
مسأله 2841 :
اگر مسجدي را وقف کنند، بعد از آن که واقف به قصد واگذار کردن اجازه دهد که در آن مسجد نماز بخوانند همين که يک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مي شود و به احتياط واجب در اوقاف عامّه از قبيل مدارس و مساجد و امثال اينها قبض معتبر است و اگر کسي مسجدي بسازد و آنرا تحويل متولي بدهد وقف ثابت و محقق مي گردد. و همينطور است اگر زمين را وقف مسجد نمايد و تحويل متولي آن دهد.
مسأله 2842 :
وقف کننده بايد مکلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرف کند بنابر اين سفيه "يعني کسي که مال خود را در کارهاي بيهوده مصرف مي کند" و کسي که مجتهد جامع الشرائط او را از تصرّف در اموالش جلوگيري کرده چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزي را وقف کند، صحيح نيست.
مسأله 2843 :
اگر مالي را براي کساني که به دنيا نيامده اند وقف کند محل اشکال است ولي وقف براي اشخاصي که بعضي از آنها به دنيا آمده اند صحيح و آنها که به دنيا نيامده اند بعد از آمدن به دنيا با ديگران شريک مي شوند.
مسأله 2844 :
اگر چيزي را بر خودش وقف کند مثل آن که دکاني را وقف کند که عايدي آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمايند صحيح نيست. ولي اگر مثلا مالي را بر فقرا وقف کند و خودش فقير شود، مي تواند از منافع وقف استفاده نمايد.
مسأله 2845 :
اگر براي چيزي که وقف کرده متولّي معين کند بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند. و اگر معين نکند، چنانچه بر افراد مخصوصي مثلا بر اولاد خود وقف کرده باشد اختيار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختيار با ولي ايشان است و براي استفاده از وقف اجازه مجتهد جامع الشرائط لازم نيست.
مسأله 2846 :
اگر ملکي را مثلا بر فقرا يا سادات وقف کند يا وقف کند که منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتي که براي آن ملک متولّي معين نکرده باشد اختيار آن با حاکم شرع است.
مسأله 2847 :
اگر ملکي را بر افراد مخصوصي مثلا بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه اي بعد از طبقه ديگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولي ملک آن را اجاره دهد و بميرد در صورتي که مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را کرده باشد اجاره باطل نمي شود. و همچنين است اگر متولي نداشته باشد و يک طبقه از کساني که ملک بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند در صورتي که مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را کرده باشند. اجاره باطل نمي شود.
مسأله 2848 :
اگر ملک وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نمي رود مگر آنکه عنواني را قصد کرده باشد که آن عنوان از بين برود مثل اينکه باغ را براي تفريح وقف کرده باشد که اگر آن باغ خراب شود وقف باطل مي شود و به ورثه واقف بر مي گردد.
مسأله 2849 :
ملکي که مقداري از آن وقف است و مقداري از آن وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد، مجتهد جامع الشرائط يا متولي وقف مي تواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند.
مسأله 2850 :
اگر متولي وقف خيانت کند و عايدات آن را به مصرفي که معين شده نرساند حاکم شرع، اميني را به او ضميمه مي نمايد که مانع از خيانتش گردد و در صورتيکه ممکن نباشد مي تواند به جاي او متولّي اميني معيّن نمايد.
مسأله 2851 :
فرشي را که براي حسينيه وقف کرده اند، نمي شود براي نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزديک حسينيه باشد و اگر ندانند آن فرش مخصوص حسينيّه است يا نه باز بردن آن بجاي ديگر صحيح نيست همچنين ساير اموال وقف حتي مهر نماز مسجدي را به مسجد ديگري نمي توان برد.
مسأله 2852 :
اگر ملکي را براي تعمير مسجدي وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و احتمال هم نمي رود که تا مدتي احتياج به تعمير پيدا کند، در صورتي که غير از تعمير احتياج ديگري نداشته باشد و عايداتش در معرض تلف و نگهداري آن لغو و بيهوده باشد مي توانند عايدات آن ملک را به مصرف مسجدي که احتياج به تعمير دارد برسانند.
مسأله 2853 :
اگر ملکي را وقف کند که عايدي آن را خرج تعمير مسجد نمايند
و به امام جماعت و به کسي که در آن مسجد اذان مي گويد بدهند در صورتي که بدانند يا اطمينان داشته باشند که براي هر يک چه مقدار معين کرده، بايد همانطور مصرف کنند، و اگر يقين يا اطمينان نداشته باشند، بايد اول مسجد را تعمير کنند و اگر چيزي زياد آمد بين امام جماعت و کسي که اذان مي گويد بطور مساوي قسمت نمايند و بهتر آن است که اين دو نفر در تقسيم با يکديگر صلح کنند.