احکام وَقْف (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

احکام وَقْف (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

احکام وَقْف

مسأله 2836 :

اگر کسى چيزى را وقف کند، از ملک او خارج مى شود و خود او و ديگران نمى توانند آن را ببخشند، يا بفروشند و کسى هم از آن ملک ارث نمى برد ولى در بعضى از موارد که در مسأله (2193) و (2194) گفته شد، فروختن آن اشکال ندارد.

مسأله 2837 :

لازم نيست صيغه وقف را به عربى بخوانند، بلکه اگر مثلا بگويد خانه خود را وقف کردم وقف صحيح است و وقف به عمل نيز محقق مى شود مثلا چنانچه حصيرى را به قصد وقف بودن در مسجد بيندازد و يا جائى را به قصد مسجد بودن بسازد و در اختيار نمازگزاران بگذارد وقفيّت محقق مى شود.

مسأله 2838 :

کسى که مالى را وقف مى کند، بايد براى هميشه وقف کند پس اگر مثلا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد نباشد و يا بگويد اين مال تا ده سال وقف باشد و بعد تا پنج سال وقف نباشد و بعد دوباره وقف باشد باطل است، و بايد وقف از موقع خواندن صيغه باشد پس اگر مثلا بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده، اشکال دارد مگر اينکه نظر واقف وصيّت بوقف باشد براى بعد از فوت.

مسأله 2839 :

بنابر احتياط واجب در وقف خاص لازم است کسى که چيزى براى او وقف شده يا وکيل يا ولىّ او قبول کند اما در موقوفات عامه مثل مسجد و

[486]

مدرسه قبول نمودن لازم نيست.

مسأله 2840 :

وقف در صورتى صحيح است که مال وقف را به تصرف کسى که براى او وقف شده يا وکيل، يا ولىّ او بدهند، ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف کند قبض و تصرف جديد لازم نيست.

مسأله 2841 :

اگر مسجدى را وقف کنند، بعد از آن که واقف به قصد واگذار کردن اجازه دهد که در آن مسجد نماز بخوانند همين که يک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مى شود و به احتياط واجب در اوقاف عامّه از قبيل مدارس و مساجد و امثال اينها قبض معتبر است و اگر کسى مسجدى بسازد و آنرا تحويل متولى بدهد وقف ثابت و محقق مى گردد. و همينطور است اگر زمين را وقف مسجد نمايد و تحويل متولى آن دهد.

مسأله 2842 :

وقف کننده بايد مکلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرف کند بنابر اين سفيه «يعنى کسى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند» و کسى که مجتهد جامع الشرائط او را از تصرّف در اموالش جلوگيرى کرده چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزى را وقف کند، صحيح نيست.

مسأله 2843 :

اگر مالى را براى کسانى که به دنيا نيامده اند وقف کند محل اشکال است ولى وقف براى اشخاصى که بعضى از آنها به دنيا آمده اند صحيح و آنها که به دنيا نيامده اند بعد از آمدن به دنيا با ديگران شريک مى شوند.

مسأله 2844 :

اگر چيزى را بر خودش وقف کند مثل آن که دکانى را وقف کند که عايدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمايند صحيح نيست. ولى اگر مثلا مالى را بر فقرا وقف کند و خودش فقير شود، مى تواند از منافع وقف استفاده نمايد.

مسأله 2845 :

اگر براى چيزى که وقف کرده متولّى معين کند بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند. و اگر معين نکند، چنانچه بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف کرده باشد اختيار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختيار با ولىّ ايشان است و براى استفاده از وقف اجازه مجتهد جامع الشرائط لازم نيست.

مسأله 2846 :

اگر ملکى را مثلا بر فقرا يا سادات وقف کند يا وقف کند که منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتى که براى آن ملک متولّى معين نکرده باشد اختيار آن با حاکم شرع است.

[487]

مسأله 2847 :

اگر ملکى را بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه اى بعد از طبقه ديگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولى ملک آن را اجاره دهد و بميرد در صورتى که مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را کرده باشد اجاره باطل نمى شود. و همچنين است اگر متولى نداشته باشد و يک طبقه از کسانى که ملک بر آنها وقف شده آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند در صورتى که مراعات مصلحت وقف يا مصلحت طبقه بعد را کرده باشند. اجاره باطل نمى شود.

مسأله 2848 :

اگر ملک وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نمى رود مگر آنکه عنوانى را قصد کرده باشد که آن عنوان از بين برود مثل اينکه باغ را براى تفريح وقف کرده باشد که اگر آن باغ خراب شود وقف باطل مى شود و به ورثه واقف بر مى گردد.

مسأله 2849 :

ملکى که مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد، مجتهد جامع الشرائط يا متولى وقف مى تواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند.

مسأله 2850 :

اگر متولى وقف خيانت کند و عايدات آن را به مصرفى که معين شده نرساند حاکم شرع، امينى را به او ضميمه مى نمايد که مانع از خيانتش گردد و در صورتيکه ممکن نباشد مى تواند به جاى او متولّى امينى معيّن نمايد.

مسأله 2851 :

فرشى را که براى حسينيه وقف کرده اند، نمى شود براى نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزديک حسينيه باشد و اگر ندانند آن فرش مخصوص حسينيّه است يا نه باز بردن آن بجاى ديگر صحيح نيست همچنين ساير اموال وقف حتى مهر نماز مسجدى را به مسجد ديگرى نمى توان برد.

مسأله 2852 :

اگر ملکى را براى تعمير مسجدى وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و احتمال هم نمى رود که تا مدتى احتياج به تعمير پيدا کند، در صورتى که غير از تعمير احتياج ديگرى نداشته باشد و عايداتش در معرض تلف و نگهدارى آن لغو و بيهوده باشد مى توانند عايدات آن ملک را به مصرف مسجدى که احتياج به تعمير دارد برسانند.

مسأله 2853 :

اگر ملکى را وقف کند که عايدى آن را خرج تعمير مسجد نمايند

[488]

و به امام جماعت و به کسى که در آن مسجد اذان مى گويد بدهند در صورتى که بدانند يا اطمينان داشته باشند که براى هر يک چه مقدار معين کرده، بايد همانطور مصرف کنند، و اگر يقين يا اطمينان نداشته باشند، بايد اول مسجد را تعمير کنند و اگر چيزى زياد آمد بين امام جماعت و کسى که اذان مى گويد بطور مساوى قسمت نمايند و بهتر آن است که اين دو نفر در تقسيم با يکديگر صلح کنند.

[489]

Powered by TayaCMS