پوشانيدن بدن در نماز
مسأله 798 :
مرد بايد در حال نماز، ( اگر چه کسى او را نمى بيند) عورتين خود را بپوشاند و بهتر است از ناف تا زانوها را بپوشاند.
مسأله 799 :
زن بايد در موقع نماز، تمام بدن حتّى سر و موى خود را بپوشاند ولى پوشاندن صورت به مقدارى که در وضو شسته مى شود و دستها تا مچ و پاها تا مچ پا لازم نيست. امّا براى آنکه يقين کند که مقدار واجب را پوشانده است، بايد مقدارى از اطراف صورت و قدرى پائين تر از مچ را هم بپوشاند.
مسأله 800 :
موقعى که انسان قضاى سجده فراموش شده يا تشهّد فراموش شده را به جا مى آورد بلکه بنابر احتياط واجب در موقع سجده سهو هم، بايد خود را مثل موقع نماز بپوشاند.
مسأله 801 :
براى زنان در حال نماز، پوشانيدن موهاى مصنوعى و زينت هاى پنهانى (مانند دستبند و گردن بند) و زينت صورت (مانند سرمه چشم) لازم نيست، امّا واجب است از نامحرم بپوشاند.
مسأله 802 :
اگر انسان عمداً، در نماز عورتش را نپوشاند نمازش باطل است بلکه اگـر از روى ندانستن مسألـه هم باشـد بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 803 :
اگر در بين نماز بفهمد که عورتش پيدا است بايد آن را بپوشاند و احتياط واجب آن است که نماز را تمام کند و دوباره بخواند. ولى اگر بعد از نماز بفهمد که در نماز عورت او پيدا بوده نمازش صحيح است.
مسأله 804 :
اگر در حال ايستاده، لباسش عورت او را مى پوشاند ولى ممکن است در حال ديگر، مثلاً در حال رکوع و سجود نپوشاند. چنانچه موقعى که عورت او پيدا مى شود به وسيله اى آن را بپوشاند نماز او صحيح است. ولى احتياط مستحب آن است که با آن لباس نماز نخواند.
مسأله 805 :
انسان مى تواند در نماز خود را با علف و برگ بپوشاند ولى احتياط مستحب آن است، موقعى خود را با اينها بپوشاند که چيز ديگرى نداشته باشد.
مسأله 806 :
اگر غير از گل چيزى ندارد که در نماز خود را بپوشاند گل ساتر
[141]
نيست و مى تواند برهنه نماز بخواند. ولى احتياط مستحب جمع است يعنى يک بار برهنه نماز بخواند و يک بار با گل عورتين را بپوشاند و نماز بخواند.
مسأله 807 :
اگر چيزى ندارد که در نماز خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد که پيدا مى کند، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر چيزى پيدا نکرد در آخر وقت مطابق وظيفه اش نماز بخواند.
مسأله 808 :
کسى که مى خواهد نماز بخواند اگر براى پوشانيدن خود حتّى برگ درخت و علف نداشته باشد و احتمال ندهد که تا آخر وقت چيزى پيدا کند که خود را با آن بپوشاند در صورتى که نامحرم او را مى بيند بايد نشسته نماز بخواند و عورت خود را با ران خود بپوشاند. و اگر کسى او را نمى بيند ايستاده نماز بخواند و جلو خود را با دست بپوشاند و در هر صورت، رکوع و سجود را با اشاره انجام دهد و براى سجود سر را قدرى پائين تر مى آورد.
لباس نمازگزار
مسأله 809 :
لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اوّل: آنکه پاک باشد.
دوّم: آنکه بنابر احتياط واجب مباح باشد.
سوّم: آن که از اجزاء مردار نباشد.
چهارم: آنکه از حيوان حرام گوشت نباشد.
پنجم و ششم: آنکه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد. تفصيل اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
شرط اوّل:
مسأله 810 :
لباس نمازگزار بايد پاک باشد و اگر کسى عمداً با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل است.
مسأله 811 :
کسى که نمى داند نماز با بدن و لباس نجس باطل است، اگر با بدن يا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل مى باشد.
[142]
مسأله 812 :
اگر به واسطه ندانستن مسأله، نداند يک چيز نجس است مثلاً نداند عرق شتر نجاستخوار يا عرق مشرک نجس است و با آن نماز بخواند نمازش باطل مى باشد.
مسأله 813 :
اگر نداند که بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است که اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
مسأله 814 :
اگر فراموش کند که بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن يادش بيايد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 815 :
کسى که در وسعت وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز بدن يا لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با لباس نجس بخواند متوجه شود که بدن يا لباس نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس يا بيرون آوردن آن نماز را بهم نمى زند بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بکشد يا لباس را عوض کند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده لباس را بيرون آورد و نماز را ادامه دهد. ولى چنانچه طورى باشد که اگر بدن يا لباس را آب بکشد يا بخواهد لباس را عوض کند يا بيرون آورد نماز بهم مى خورد و يا اگر لباس را بيرون آورد برهنه مى ماند، بايد نماز را بشکند و با بدن و لباس پاک نماز بخواند.
مسأله 816 :
کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز لباس او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با لباس نجس بخواند بفهمد که لباس او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى که آب کشيدن يا عوض کردن يا بيرون آوردن لباس نماز را بهم نمى زند و مى تواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بکشد يا عوض کند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام کند. امّا اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده و لباس را هم نمى تواند آب بکشد يا عوض کند بايد لباس را بيرون آورد و به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز را تمام کند. ولى چنانچه طورى است که اگر لباس را آب بکشد يا عوض کند نماز بهم مى خورد يا به واسطه سرما و مانند آن نمى تواند لباس را بيرون آورد بايد با همان حال نماز را تمام کند و نمازش صحيح است.
[143]
مسأله 817 :
کسى که در تنگى وقت مشغول نماز است اگر در بين نماز بدن او نجس شود و پيش از آنکه چيزى از نماز را با بدن نجس بخواند بفهمد که بدن او نجس است و شک کند که همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده در صورتى که آب کشيدن بدن نماز را بهم نمى زند بايد آب بکشد و اگر نماز را بهم مى زند بايد با همان حال نماز را تمام کند و نماز او صحيح است.
مسأله 818 :
کسى که در پاک بودن بدن يا لباس خود شک دارد چنانچه نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نبوده است، بنابر احتياط واجب اگر وقت نماز باقى است بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته بايد نمازش را قضا کند.
مسأله 819 :
اگر لباس را آب بکشد و يقين کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاک نشده بنابر احتياط واجب اگر وقت نماز باقى است بايد دوباره بخواند و اگر وقت گذشته بايد نمازش را قضا کند.
مسأله 820 :
اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين کند که از خونهاى نجس نيست مثلاً يقين کند که خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهائى بوده که نمى شود با آن نماز خواند، نماز او صحيح است.
مسأله 821 :
هرگاه يقين کند خونى که در بدن يا لباس اوست خون نجسى است که نماز با آن صحيح است مثلاً يقين کند خون زخم و دُمل است چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده که نماز با آن باطل مى باشد نمازش صحيح است.
مسأله 822 :
اگر نجس بودن چيزى را فراموش کند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد نماز او صحيح است. ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و بدون اينکه خود را آب بکشد غسل کند و نماز بخواند غسل و نمازش باطل است. و نيز اگر جائى از اعضاء وضو با رطوبت به چيزى که نجس بودن آن را فراموش کرده برسد و پيش از آنکه آنجا را آب بکشد وضو بگيرد و نماز بخواند وضو و نمازش باطل مى باشد.
مسأله 823 :
کسى که يک لباس دارد، اگر بدن و لباسش نجس شود و آب به اندازه آب کشيدن يکى از آنها داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد بايد بدن را آب بکشد و نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد بجا آورد. و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نتواند لباس را بيرون آورد، در صورتى که نجاست هردو مساوى باشد، مثلاً هردو بول يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر يا بيشتر باشد مثلاً
[144]
نجاست بدن بول باشد که بايد دو مرتبه آن را با آب قليل آب بکشد، احتياط واجب آن است که بدن را آب بکشد. و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد مختار است هرکدام از بدن يا لباس را بخواهد مى تواند آب بکشد.
مسأله 824 :
کسى که غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و وقت تنگ است يا احتمال نمى دهد که لباس پاک پيدا کند بايد نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد به جا آورد ولى همين شخص اگر به واسطه سرما يا عذر ديگر نمى تواند لباس را بيرون آورد در همان لباس نماز بخواند و نمازش صحيح است.
مسأله 825 :
کسى که دو لباس دارد اگر بداند يکى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بکشد و نداند کداميک از آنهاست. چنانچه وقت دارد بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر مى خواهد نماز ظهر و عصر بخواند بايد با هرکدام يک نماز ظهر و يک نماز عصر بخواند و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب نماز را به دستورى که براى برهنگان گفته شد بجا آورد و بنابر احتياط واجب آن نماز را با لباس پاک قضا نمايد.
شرط دوّم:
مسأله 826 :
لباس نمازگزار بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد و کسى که مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمداً در لباس غصبى يا در لباسى که نخ يا تکمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده کند.
مسأله 827 :
کسى که مى داند پوشيدن لباس غصبى حرام است ولى نمى داند نماز را باطل مى کند، اگر عمداً با لباس غصبى نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده کند.
مسأله 828 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر خودش لباس را غصب کرده و به خاطر سهل انگارى و بى مبالاتى فراموش کند که غصب کرده است بنابر احتياط لازم نمازش باطل است و بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده کند.
مسأله 829 :
اشياء غصبى کوچک باشد يا بزرگ (مانند تسبيح، دستمال و...)
[145]
اگر همراه نمازگزار باشد موجب بطلان نماز نمى شود.
مسأله 830 :
اگر کسى براى حفظ جانش با لباس غصبى نماز بخواند يا مثلاً براى اينکه دزد لباس غصبى را نبرد با آن نماز بخواند نمازش صحيح است.
مسأله 831 :
اگر نداند يا فراموش کند که لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد چنانچه چيز ديگرى که عورت او را بپوشاند در تن دارد و مى تواند فوراً بدون اينکه موالات يعنى پى در پى بودن نماز بهم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است ادامهداده تمام کند و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده يا نمى تواند فوراً لباس غصبى را بيرون آورد يا اگر بيرون آورد پى در پى بودن نماز بهم مى خورد در صورتى که به مقدار يک رکعت هم وقت داشته باشد بايد نمازش را بشکند و با لباس غير غصبى نماز بخواند و اگر به اين مقدار وقت ندارد، بايد در حال نماز لباس را بيرون آورد و به دستور نماز برهنگان نماز را تمام نمايد.
مسأله 832 :
اگر با عين پولى که خمس يا زکوة آن را نداده لباس بخرد حکم لباس غصبى را دارد و نماز خواندن در آن لباس باطل است، ولى اگر بذمّه بخرد و در موقع معامله قصدش اين باشد که از پولى که خمس يا زکاتش را نداده بدهد چنانچه پول ديگرى که لازم نيست خمس آن را بدهد داشته باشد در اين صورت اگر بذمّه بخرد و از پول غير مخمّس بپردازد نماز صحيح است در غير اين صورت باطل است.
شرط سوّم:
مسأله 833 :
لباس نمازگزار بايد از اجزاء حيوان مرده اى که خون جهنده دارد (يعنى حيوانى که اگر رگش را ببرند خون از آن جستن مى کند) نباشد، بلکه اگر از حيوان مرده اى که مانند ماهى و مار، خون جهنده ندارد لباس تهيّه کند احتياط مستحب آن است که با آن نماز نخواند.
مسأله 834 :
اگر چيزى از مردار مانند گوشت و پوست آن که روح داشته همراه نمازگزار باشد، نمازش باطل است، گرچه لباس او هم نباشد.
مسأله 835 :
اگر چيزى از مردار حلال گوشت مانند مو و پشم که روح ندارد همراه نمازگزار باشد يا با لباسى که از آنها تهيّه کرده اند نماز بخواند نمازش صحيح است.
[146]
مسأله 836 :
اگر غير از لباس غصبى و لباسى که از مردار تهيّه شده لباس ديگرى ندارد و ناچار نيست لباس بپوشد بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
شرط چهارم:
مسأله 837 :
لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشت نباشد و اگر موئى از آن هم همراه نمازگزار باشد نماز او باطل است.
مسأله 838 :
اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت مانند گربه بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه تر باشد نماز باطل و اگر خشک شده و عين آن برطرف شده باشد نماز صحيح است.
مسأله 839 :
اگر مو و عرق و آب دهان کسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد اشکال ندارد و همچنين است اگر مرواريد و موم و عسل همراه او باشد.
مسأله 840 :
اگر شک داشته باشد که لباسى از حيوان حلال گوشت است يا حرام گوشت، چه در داخله تهيّه شده باشد چه در خارجه، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 841 :
اگر انسان احتمال بدهد تکمه صدفى و مانند آن از حيوان است نماز خواندن با آن مانعى ندارد، و اگر بداند صدف است و احتمال بدهد صدف گوشت نداشته باشد نماز خواندن با آن مانع ندارد.
مسأله 842 :
با پوست خز نماز خواندن اشکال ندارد ولى بنابر احتياط واجب با پوست سنجاب نماز نخواند.
مسأله 843 :
اگر با لباسى که نمى داند از حيوان حرام گوشت است يا نه، نماز بخواند نمازش صحيح است، ولى اگر فراموش کرده باشد بنابر احتياط واجب بايد آن نماز را دوباره بخواند.
مسأله 844 :
نماز خواندن با چرمهاى مصنوعى که به وسيله موادّ پلاستيکى و مانند آن مى سازند اشکال ندارد بنابراين هرگاه انسان شک کند که چيزى چرم مصنوعى است يا چرم واقعى يا از حيوان حرام گوشت است يا حيوان مرده نماز با آن اشکال ندارد.
[147]
مسأله 845 :
اگر غير از لباسى که از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى ندارد چنانچه ناچار باشد لباس بپوشد، مى تواند با همان لباس نماز بخواند، و اگر ناچار نباشد بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب يک نماز ديگر هم با همان لباس بخواند.
شرط پنجم و ششم:
مسأله 846 :
پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 847 :
زينت کردن به طلا مثل آويختن زنجير طلا به سينه و انگشتر طلا به دست کردن و بستن ساعت مچى طلا به دست براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است. و احتياط واجب آن است که از استعمال عينک طلا هم خوددارى کند، ولى زينت کردن به طلا براى زن در نماز و غير نماز اشکال ندارد.
مسأله 848 :
اگر مردى نداند که انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند نمازش صحيح است. امّا اگر فراموش کند که انگشترى يا لباسش از طلا است و با آن نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش باطل است.
مسأله 849 :
زينت کردن به طلا يا پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام است چه آشکار باشد يا پنهان و نماز با آن باطل است. بنابراين اگر زير پيراهن مرد طلاباف باشد يا زنجير طلا در گردن آويخته باشد گرچه پيدا نباشد حرام و نماز را باطل مى کند.
مسأله 850 :
لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و همچنين بنابر احتياط واجب چيزهايى مانند عرقچين و مانند آن که به تنهائى ساتر عورتين نيستند اگر ابريشم خالص باشند نماز با آن باطل است و در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است.
مسأله 851 :
اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
مسأله 852 :
اگر انگشتر يا زنجير طلا و مانند آن در جيب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمى کند.
[148]
مسأله 853 :
پوشيدن لباسى که نمى داند از ابريشم خالص است يا چيز ديگر، اشکال ندارد و نماز با آن صحيح است.
مسأله 854 :
دستمال ابريشمى و مانند آن اگر در جيب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمى کند.
مسأله 855 :
پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشکالى ندارد.
مسأله 856 :
پوشيدن لباس غصبى و ابريشمى خالص و طلاباف و لباسى که از مردار تهيّه شده در حال ناچارى مانعى ندارد، و نيز کسى که ناچار است لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها ندارد و تا آخر وقت هم ناچارى او از بين نمى رود، مى تواند با اين لباسها نماز بخواند.
مسأله 857 :
هرگاه لباس مرد نمازگزار مخلوط از ابريشم و غير آن باشد نماز خواندن در آن صحيح است مشروط بر آنکه غير ابريشم از جنسى باشد که نماز در آن صحيح است، امّا اگر غير ابريشم به قدرى کم باشد که به حساب نيايد، نماز خواندن با آن لباس براى مرد جايز نيست.
مسأله 858 :
اگر مرد غير از لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه ناچار نباشد لباس بپوشد، بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 859 :
اگر چيزى ندارد که در نماز عورت خود را با آن بپوشاند، واجب است اگرچه به کرايه يا خريدارى باشد تهيّه نمايد. ولى اگر تهيّه آن به قدرى پول لازم دارد که نسبت به دارائى او زياد است، يا طورى است که اگر پول را به مصرف لباس برساند به حال او ضرر دارد بايد به دستورى که براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
مسأله 860 :
کسى که لباس ندارد اگر ديگرى لباس به او ببخشد يا عاريه دهد، چنانچه قبول کردن آن براى او مشقّت نداشته باشد بايد قبول کند بلکه اگر عاريه کردن يا طلب بخشش براى او سخت نيست بايد از کسى که لباس دارد، طلب بخشش يا عاريه نمايد.
مسأله 861 :
بنابر احتياط واجب بايد انسان از پوشيدن لباس شهرت که پارچه يا رنگ يا دوخت آن بر کسى که مى خواهد آن را بپوشد معمول نيست، خوددارى کند ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشکال ندارد.
[149]
مسأله 862 :
احتياط واجب آن است که مرد لباس زنانه و زن لباس مردانه نپوشد ولى اگر با آن لباس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 863 :
کسى که ساتر ندارد و احتمال مى دهد تا آخر وقت پيدا شود بنابر احتياط واجب بايد نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد و با ساتر نماز بخواند.
مسأله 864 :
کسى که بايد خوابيده نماز بخواند، اگر برهنه باشد و لحاف يا تشک او نجس يا ابريشم خالص يا از اجزاء حيوان حرام گوشت باشد احتياط واجب آن است که در نماز، خود را با آنها نپوشاند.
مواردى که لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاک باشد
مسأله 865 :
در سه صورت که تفصيل آنها بعداً گفته مى شود اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است:
اوّل: آنکه به واسطه زخم يا جراحت يا دملى که در بدن او است لباس يا بدنش به خون آلوده شده باشد.
دوّم: آنکه بدن يا لباس او به مقدار کمتر از درهم (که تقريباً به اندازه سطح يک دو ريالى مى شود) به خون آلوده باشد.
سوّم: آنکه ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
و در دو صورت اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد نماز او صحيح است.
اوّل: آنکه لباسهاى کوچک او مانند جوراب و دستکش نجس باشد.
دوّم: آنکه لباس زنى که پرستار بچّه است نجس شده باشد.
و احکام اين پنج صورت مفصلاً در مسائل بعد گفته مى شود.
مسأله 866 :
اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، چنانچه به گونه اى است که آب کشيدن بدن يا لباس يا عوض کردن لباس براى بيشتر مردم يا براى شخص او دشوار است تا وقتى که زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مى تواند با آن خون، نماز بخواند و همچنين است اگر چرکى که با خون بيرون آمده يا دوائى که روى زخم گذاشته اند و نجس شده در بدن يا لباس او باشد.
مسأله 867 :
اگر خون بريدگى و زخمى که به زودى خوب مى شود و شستن آن آسان است و به اندازه درهم يا بيشتر باشد در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
[150]
مسأله 868 :
اگر جائى از بدن يا لباس که با زخم فاصله دارد به رطوبت زخم نجس شود جايز نيست با آن نماز بخواند، ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس که معمولاً به رطوبت زخم آلوده مى شود با رطوبت آن نجس شود نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 869 :
اگر از توى دهان و بينى و مانند اينها خونى به بدن يا لباس برسد، براى نماز بايد آب بکشد و نمى تواند با آن نماز بخواند ولى با خون بواسير مى شود نماز خواند اگرچه دانه هايش در داخل باشد.
مسأله 870 :
کسى که بدنش زخم است اگر در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
مسأله 871 :
اگر چند زخم در بدن باشد و به طورى نزديک هم باشند که يک زخم حساب شود تا وقتى همه خوب نشده اند نماز خواندن با خون آنها اشکال ندارد. ولى اگر به قدرى از هم دور باشند که هرکدام يک زخم حساب شود هرکدام که خوب شد، بايد براى نماز، بدن و لباس را از خون آن آب بکشد.
مسأله 872 :
اگر سر سوزنى خون حيض در بدن يا لباس نمازگزار باشد نماز او باطل است و بنابر احتياط واجب نبايد خون نفاس و استحاضه در بدن يا لباس نمازگزار باشد، و بهتر است از خون حيوان حرام گوشت بپرهيزد. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشد در صورتى که روى هم کمتر از درهم باشد (که تقريباً به اندازه سطح يک دو ريالى مى شود) نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
مسأله 873 :
خونى که به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد يک خون حساب مى شود ولى اگر پشت آن جدا خونى شود بايد هرکدام را جدا حساب نمود پس اگر خونى که در پشت و روى لباس است روى هم کمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
مسأله 874 :
اگر خون، روى لباسى که آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، و يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر کدام را جدا حساب نمود. پس اگر خون روى لباس و آستر کمتر از درهم باشد نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
مسأله 875 :
اگر خون بدن يا لباس کمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد در صورتى که خون و رطوبتى که به آن رسيده به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را
[151]
آلوده کند نماز با آن باطل است بلکه اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود و اطراف را هم آلوده نکند نماز خواندن با آن اشکال دارد ولى اگر رطوبت مخلوط به خون شود و مستهلک شده از بين برود نماز صحيح است.
مسأله 876 :
اگر بدن يا لباس خونى نشود ولى به واسطه رسيدن به خون نجس شود اگرچه مقدارى که نجس شده کمتر از درهم باشد، نمى شود با آن نماز خواند.
مسأله 877 :
اگر خونى که در بدن يا لباس است کمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد مثلاً يک قطره بول روى آن بريزد نماز خواندن با آن جايز نيست.
مسأله 878 :
اگر لباسهاى کوچک نمازگزار مثل عرقچين، جوراب و دستکش که نمى شود با آنها عورت را پوشاند نجس باشد، چنانچه از مردار و حيوان حرام گوشت درست نشده باشد نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشتر يا عينک نجس نماز بخواند اشکال ندارد.
مسأله 879 :
احتياط واجب آن است که چيز نجسى که با آن مى شود عورت را پوشاند همراه نمازگزار نباشد، ولى کسى که اين مسأله را نمى دانسته و مدّتى اينگونه نماز خوانده لازم نيست آن نمازها را قضا کند امّا همراه بودن چيز نجسى که نمى شود عورت را با آن پوشاند مانند دستمال کوچک و کليد و چاقو و پول نجس مانعى ندارد.
مسأله 880 :
زنى که پرستار بچّه است و بيشتر از يک لباس ندارد، چنانچه نتواند لباس ديگرى بِخرَد يا کرايه کند و يا عاريه نمايد، هرگاه شبانه روزى يک مرتبه لباس خود را آب بکشد اگرچه تا روز ديگر لباسش به بول بچّه نجس شود مى تواند با آن لباس نماز بخواند ولى احتياط واجب آن است که لباس خود را شبانه روز يک مرتبه براى اوّلين نمازى که لباسش پيش از آن نجس شده آب بکشد و نيز اگر بيشتر از يک لباس دارد ولى ناچار است که همه آنها را بپوشد، چنانچه شبانه روزى يک مرتبه به دستورى که گفته شده همه آنها را آب بکشد کافى است.
چيزهايى که در لباس نمازگزار مستحب است
مسأله 881 :
گذاشتن عمامه با تحت الحنک، پوشيدن عبا خصوصاً براى کسى که امام جماعت باشد، پوشيدن لباس سفيد و پوشيدن پاکيزه ترين لباسها، و استعمال بوى خوش و دست کردن انگشترى عقيق براى نمازگزار مستحب است.
[152]
چيزهايى که در لباس نمازگزار مکروه است
مسأله 882 :
پوشيدن لباس سياه و چرک و تنگ و لباس شرابخوار و پوشيدن لباس کسى که از نجاست پرهيز نمى کند، پوشيدن لباسى که نقش صورت دارد و نيز باز بودن تکمه هاى لباس و دست کردن انگشترى که نقش صورت دارد براى نمازگزار مکروه مى باشد.