مسأله 2298 :
اگر انسان طلبکار خود را «حواله» بدهد که طلب خود را از دیگری بگیرد و طلبکار قبول نماید، بعد از آن که حواله با شرایطی که بعداً گفته میشود درست شد (که از جمله شرایط آن این است که طلبکار قصد داشته باشد که با حواله شدن، حوالهدهنده از قرض او بریءالذمّه گردد)، کسی که به او حواله شده بدهکار میشود و دیگر طلبکار نمیتواند طلبی را که دارد از بدهکار اوّلی مطالبه نماید.
مسأله 2299 :
در حواله بدهکار و طلبکار باید ممیّز و عاقل و قاصد حواله باشند و حواله ممیّز نابالغ باید با اذن یا اجازه ولیّ او صورت گیرد و نیز نباید کسی بدهکار و طلبکار را مجبور کرده باشد و اگر یکی از آنها را مجبور کرده باشند حواله صحیح نیست، مگر آن که بعد از برطرف شدن اجبار حواله را اجازه کند، همچنین باید سفیه نباشند و حواله سفیه بدون اذن یا اجازه ولیّ باطل است و نیز باید مفلّس نباشند، مگر حواله بر شخصی باشد که به حوالهدهنده بدهکار نباشد که در این صورت حوالهدهنده میتواند مفلّس باشد و نیز در صحّت حواله شرط است که طلبکار شرعاً بتواند برای دریافت دین خود به بدهکار مراجعه کند، پس اگر بدهکار بیش از چیزهایی که در دین استثناء شده همچون منزل مسکونی نداشته باشد، چون طلبکار نمیتواند دین خود را از بدهکار مطالبه کند، حواله دادن بدهکار صحیح نیست.
مسأله 2300 :
حواله دادن بر کسی که بدهکار نیست در صورتی صحیح است که او قبول کند و نیز اگر انسان بخواهد به کسی که جنسی بدهکار است، جنس دیگر حواله دهد، مثلاً به کسی که جو بدهکار است گندم حواله دهد، تا او قبول نکند حواله صحیح نیست، بلکه بنا بر احتیاط در غیر این دو صورت هم باید کسی که به او حواله شده، قبول کند.
مسأله 2301 :
موقعی که انسان حواله میدهد باید بدهکار باشد، پس اگر بخواهد از کسی قرض کند، تا وقتی از او قرض نکرده، نمیتواند او را به کسی حواله دهد که آن چه را بعداً قرض میدهد از آن کس بگیرد.
مسأله 2302 :
مقدار حواله و جنس آن باید مشخّص باشد، پس اگر مثلاً صد کیلو گندم و ده هزار تومان پول به یک نفر بدهکار باشد و به او بگوید یکی از دو طلب خود را از فلانی بگیرد و آن را معیّن نکند، حواله درست نیست.
مسأله 2303 :
اگر بدهی واقعاً معیّن باشد، ولی بدهکار و طلبکار در موقع حوالهدادن، مقدار آن یا جنس آن را ندانند حواله صحیح است، مثلاً اگر طلب کسی را در دفتر نوشته باشد و پیش از دیدن دفتر آن طلب مشخّص را حواله بدهد، حواله صحیح میباشد.
مسأله 2304 :
طلبکار میتواند حواله را قبول نکند، اگر چه کسی که به او حواله شده فقیر نباشند و در پرداختن حواله هم کوتاهی ننماید.
مسأله 2305 :
اگر کسی که به حوالهدهنده بدهکار نیست حواله را قبول کند، پیش از پرداختن حواله نمیتواند مقدار حواله را از حوالهدهنده بگیرد و اگر طلبکار پس از حواله طلب خود را با کسی که به او حواله شده به مقدار کمتر صلح کند، کسی که به او حواله شده، تنها میتواند مقداری را که پرداخت کرده (و نه تمام مقدار حواله) را از حوالهدهنده مطالبه کند.
مسأله 2306 :
بعد از آن که قرارداد حواله منعقد شد، حوالهدهنده و کسی که به او حواله شده، هیچ یک نمیتوانند معامله را به هم بزنند وهمچنین بنا بر أقوی طلبکار نمیتواند حواله را به هم بزند، چه کسی که به او حواله شده در موقع حواله فقیر باشد یا نباشد.
مسأله 2307 :
اگر بدهکار و طلبکار و کسی که به او حواله شده یا یکی از آنان برای خود حقّ به هم زدن حواله را قرار دهند، مطابق قراری که گذاشتهاند، میتوانند حواله را به هم بزنند.
مسأله 2308 :
اگر حوالهدهنده خودش طلب طلبکار را بدهد چنانچه به خواهش کسی که به او حواله شده و مدیون حوالهدهنده بوده، داده است، میتواند چیزی را که داده از او بگیرد و اگر بدون خواهش او بوده یا این که او مدیون حوالهدهنده نبوده، نمیتواند چیزی را که داده از او مطالبه نماید.