وديعه (امانت)
مسأله :
وديعه يعنى امانت، و آن اين است که انسان مال خود را به ديگرى به عنوان حفظ و نگهدارى بسپارد و او هم به همين قصد بگيرد.
مسأله :
لازم نيست در امانت لفظ عربى باشد بلکه با هر لفظى يا عملى که باشد کفايت مىکند.
مسأله :
امانتدار و کسى که مال را امانت مىگذارد بايد هر دو رشيد باشند پس اگر مال خود را به بچّه يا ديوانه به طور امانت بدهد و آن مال تلف شود بچّه يا ديوانه يا ولىّ آنها ضامن نيست.
مسأله :
اگر از بچّه يا ديوانه چيزى را به طور امانت قبول کند بايد آن را به صاحبش بدهد و اگر آن چيز مال خود بچّه يا ديوانه است بايد به ولىّ او برساند و چنانچه مال تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
مسأله :
کسى که توانايى نگهدارى امانت را ندارد و صاحب مال هم بداند مىتواند آن را قبول کند.
مسأله :
اگر انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نيست چنانچه او مال را بگذارد و برود و اين شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نيست.
مسأله :
امانت از عقود جايز است، بنابراين چيزى را که به امانت مىگذارد هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس بگيرد و کسى هم که امانت را قبول مىکند هر وقت بخواهد مىتواند آن را به صاحبش برگرداند.
مسأله :
کسى که امانت را قبول مىکند اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکند و تعدّى يعنى زياده روى هم ننمايد و اتّفاقاً آن مال تلف شود ضامن نيست.
مسأله :
اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جايى را معيّن کند و به کسى که امانت را قبول کرده بگويد که بايد مال را در اينجا حفظ کنى و به جاى ديگر نبرى، امانتدار حقّ ندارد آن را به جاى ديگر ببرد و اگر ببرد و تلف شود ضامناست.
مسأله :
هرگاه صاحب مال بميرد يا ديوانه شود امانتدار بايد امانت را به وارث يا ولىّ ديوانه برساند و اگر بدون عذر شرعى اين کار را نکند و مال تلف شود ضامن است، مگر اينکه وارث يا ولىّ ديوانه اجازه دهد امانت به حال خود بماند.
مسأله :
اگر کسى که امانت را قبول کرده بميرد يا ديوانه شود وارث يا ولىّ او بايد هر چه زودتر به صاحب مال اطّلاع دهد يا امانت را به او برساند.
مسأله :
اگر امانتدار نشانههاى مرگ را در خود ببيند، چنانچه ممکن است بايد امانت را به صاحب آن يا وکيل او برساند و اگر ممکن نيست بايد آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه بهحاکم شرعدسترسىندارد بايد وصيّت کند و شاهد بگيرد.