فصل سى و دوّم: احکام اموال مجهول المالک
سوال 777 :
اگر وسيله اى (مثلا کيف) بخريم، و داخل آن چيز ديگرى (مثلا انگشتر) باشد، آيا مى توان آن را تصاحب کرد، و با آن نماز خواند؟ نمازهاى خوانده شده چه حکمى دارد؟
جواب :
بايد آن را به صاحبش برگردانيد. واگر به هيچ وجه صاحبش پيدا نمى شود، آن را بفروشيد و قيمت آن را به مستحقّ بدهيد.
سوال 778 :
اگر شخصى مال با ارزشى را در خيابان پيدا کند، و آن مال را بخاطر فرار از مسؤوليّت رها کند; آيا ضامن است؟ اصولا نظر کلّى حضرتعالى در اين مورد چيست؟
جواب :
در صورتى که آن را برندارد، ضامن نيست.
سوال 779 :
هرگاه شخصى حيوانى بخرد، و در شکم آن مالى پيدا شود، متعلّق به چه کسى است؟
جواب :
بايد از فروشنده حيوان سوال کند که آيا چيزى گم کرده، يا نه؟ اگر نشانه هايى داد که منطبق بر آن بود، بايد آن مال را به او بازگرداند. واگر فروشنده اظهار بى اطّلاعى کرد، احتياط آن است که به مدّت يک سال صبر کند، و در جستجوى صاحبش باشد، و اگر پيدا نشد مى تواند تملّک کند.
سوال 780 :
در صورتى که صاحب حيوان گمشده پيدا شود، يا بعد از يک سال پيدا نشود، و حيوان به فقيرى داده شود، آيا مى توان هزينه هاى نگهدارى آن را با صاحب حيوان، يا فقير حساب کرد؟
جواب :
آرى مى تواند مخارج ضرورى را از او بگيرد; مشروط بر اين که در اين مدّت راهى براى پيدا کردن صاحب آن نداشته باشد.
سوال 781 :
برخى اوقات در مساجد يا اماکن عمومى کفشها جا به جا مى شود، استفاده از کفش هاى بجا مانده چه صورت دارد؟
جواب :
در صورتى که يقين به رضايت صاحبان آن داشته باشد اشکال ندارد. در غير اين صورت، اگر کفشى را که برده اند قيمتش مساوى يا بيشتر از کفشى باشد که به جا گذارده اند، مى توان به عنوان تقاص برداشت. و اگر کفش به جا مانده قيمتش بيشتر باشد، بايد معادل مقدار اضافى را به شخص فقيرى پرداخت کرد.
سوال 782 :
شغل شخصى تعمير و فروش فلاکس و چتر مى باشد. بعضى از اشخاص، وسائل خود را براى تعمير به ايشان داده، و به يکى از علل زير وسيله مورد نظر نزد تعمير کار مانده است:
1ـ در موقع مقرّر براى پس گرفتن جنس مراجعه نکرده، و هنگامى که مراجعه کرده اند جنسشان پيدا نشده است.
2ـ اصلا مراجعه نکرده اند.
3ـ در موقع مقرّر مراجعه کرده، امّا به خاطر عدم تعمير جنس، يا پيدا نشدن آن، تحويل داده نشده، و ديگر رجوع نکرده اند يا دفعات بعد که رجوع کرده، باز به همين طريق گذشته، و ديگر مراجعه نکرده اند، و بعد پيدا شده است.
4ـ بعضى اجناس را تعمير کار از مردم خريده، امّا به خاطر مخلوط شدن با اجناس مردم نمى داند اين جنس امانت مردم است، يا خودش صاحب آن مى باشد.
5ـ بعضى از اجناس چندين سال، و برخى بيشتر از يک سال، و بعضى کمتر از يک سال نزد ايشان مانده است. از سوى ديگر، ارزش بعضى از اجناس بيش از چهار هزار تومان، و بعضى کمتر از 1000 تومان، يا 500 تومان، يا 200 تومان مى باشد.
با توجّه به کوچک بودن مغازه، وجود اجناس مذکور در آن جا موجب گم شدن اجناس ديگران مى شود. وظيفه تعميرکار چيست؟ آيا مى تواند اجناس مذکور را تعمير نموده، و آن را فروخته، و دست مزد خود را کسر کرده، و بقيّه را به صندوق صدقات بريزد؟
جواب :
در صورتى که از پيدا کردن صاحبان آنها مأيوس باشد، مى تواند مطابق آنچه ذکر شد عمل کند. ولى بايد صندوق صدقات مورد اعتمادى را انتخاب کند.
سوال 783 :
حکم لقطه اى که مالکش پيدا شده، در حالى که رشد کرده، و هنگامى که نزد يابنده بوده رشد حاصل شده، چه مى باشد؟ آيا حکم نماء متّصل و منفصل يکى است؟
جواب :
زياده متعلّق به مالک است، و اگر سال بر آن گذشته خمس دارد. و چنانچه يابنده براى حفظ آن هزينه کرده، مى تواند از مالک آن بگيرد.