12.آیت الله منتظرى

12.آیت الله منتظرى

12.آيت الله منتظرى

احتراماً به عرض مى رساند تعدادى از بيماران به دليل ضايعات مغزى غيرقابل بازگشت و غيرقابل جبران, فعاليت هاى قشر مغز خود را از دست داده, در حالت اغماى کامل بوده و به تحريکات داخلى و خارجى پاسخ نمى دهند, ضمناً فعاليت هاى ساقه مغز خود را نيز از دست داده فاقد تنفس و پاسخ به تحريکات متفاوت نورى و فيزيکى مى باشند. در اين گونه موارد احتمال بازگشت فعاليت هاى مورد اشاره مطلقاً وجود نداشته, بيمار داراى ضربان خودکار قلب بوده که ادامه اين ضربان هم موقتى و تنها به کمک دستگاه تنفس مصنوعى به مدت چند ساعت و حداکثر چند روز مقدور مى باشد. اين وضعيت در اصطلاح پزشکى مرگ مغزى ناميده مى شود. از طرفى نجات جان عده ديگرى از بيماران منوط به استفاده از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى است. با عنايت به اين که اين اشخاص فاقد تنفس, شعور, احساس و حرکت ارادى هستند و هيچ گاه حيات خود را باز نمى يابند, مستدعى است ارشاد فرماييد (لطفاً با اشاره اجمالى به دليل):

1ـ آيا در صورت احراز شرايط فوق مى توان از اعضاى مبتلايان به مرگ مغزى براى نجات جان بيماران ديگر استفاده کرد؟ آيا صرف ضرورت نجات جان مسلمانان نيازمند به پيوند عضو براى جواز قطع عضو, کافى است يا اذن قبلى و وصيت صاحب عضو نيز لازم است؟ آيا اطرافيان ميت مى توانند پس از مرگ چنين اجازه اى بدهند؟ آيا انسان مى تواند در زمان حيات خود با امضاى کارتى رضايت خود را براى برداشت اعضاى بدنش در صورت عارضه مرگ مغزى جهت پيوند به انسان هاى مسلمان نيازمند اعلام نمايد؟

مادامى که زنده است, هر چند مغزش از کار افتاده باشد, قتل آن جايز نيست و دليل حرمت قتل شامل آن مى باشد و بعد از مردن او اگر حفظ جان مسلمانى متوقف بر آن باشد و پيوند عضو کافر ممکن نباشد, جواز آن بعيد نيست و در اين تفصيل بين وصيت و عدم آن و رضايت اولياء و عدم آن, فرقى نيست.

5ـ آيا در موارد جواز قطع اعضا, ديه ثابت است يا ساقط مى شود؟

به مقدار يک دهم ديه عضو زنده ديه دارد; بلى اگر وصيت کرده باشد که تبرعاً اهدا شود سقوط ديه بعيد نيست.

6ـ در صورت ثبوت ديه, پرداخت آن برعهده کيست؟ پزشک يا بيمار؟

ديه به عهده مباشر قطع است, مگر اين که مريض يا اولياى او متعهد پرداخت آن شده باشند.

7ـ موارد مصرف ديه مذکور کدام است؟

بايد در خيرات و مبرّات براى خود ميّت صرف شود.

مستدعى است پاسخ چند سوال فقهى زير که در پزشکى مبتلا به مى باشد, مرقوم فرماييد.

امواجى که بر روى نوار ثبت مى شود دال بر فعاليت مغز يا قلب مى باشند با توجه به اين که مى تواند امواج مغزى وجود نداشته باشد و قلب انسان با کمک دستگاه هاى مصنوعى فعاليت داشته باشد:

1ـ سوال اين است که آيا نداشتن امواج مغزى دال بر مرگ است يا نداشتن امواج قلبى؟

مادامى که علم به خروج روح از تمامى اعضاى انسان حاصل نشده احکام مرده بر او جارى نمى شود.

2ـ در حالت اغماى بدون برگشت که مغز به طور کلى مرده است و حرکات قلبى, عروقى و تنفسى به کمک دستگاه ها و داروها نگه دارى مى شود, بنابراين که پيوند اعضاى بدن مباح باشد, آيا جدا کردن عضوى مثل قلب از بدن شخص در اين حالت براى پيوند به شخص ديگر جايز است؟

با توجه به عدم خروج روح از قلب جايز نيست.

3ـ آيا جدا کردن عضو در اين حالت, جدا کردن عضو از انسان زنده محسوب مى شود يا از بدن مرده؟

حکم جدا کردن از انسان زنده را دارد.

4ـ چه زمانى احکام ميت مانند ارث, وصيت, عده وفات در مورد زوجه و … بر او جارى مى شود؟ از زمان مرگ مغزى يا از زمان جدا کردن دستگاه هاى مذکور و توقف قلب؟

هر وقت خروج روح از تمام اعضاى انسان احراز شود, احکام ميت بر او جارى مى گردد, مگر غسل مسّ ميّت که توقف بر سرد شدن تمام اعضاى ميّت دارد.(1)

با توجه به نياز امروز جامعه به پيوند کليه, آيا مى توان قبل از مرگ, هنگامى که طبق نظر پزشکان معالج مرگ انسان مسلّم باشد, يک کليه او را درآورد و او را با يک کليه که قابل حيات است به حال خود گذاشت و يا هر دو کليه را درآورد؟

بدون رضايت او جايز نيست و با رضايت او در صورتى که ضرر معتد به براى او نداشته باشد و حيات مسلمان ديگرى متوقف بر آن باشد مانع ندارد.(1)

طبق آمار سازمان بهشت زهرا به طور متوسط 3500 نفر در سال به علت سکته مغزى, خون ريزى و يا ضربه مغزى فوت مى نمايند. از نظر پزشکى, کليه اين افراد قابل پيوند به بيماران دياليزى دردمند است; آيا قطع کليه اين افراد براى پيوند به جهت حفظ بيماران دياليزى در صورت رضايت وابستگان يا وصيت ميت جايز است و در صورت قطع, ديه تعلق مى گيرد يا خير؟

پس از مرگ اگر حفظ جان مسلمان متوقف بر آن باشد مانع ندارد و بنابر احتياط ديه آن را بپردازد که به مصرف حج يا صدقه و خيرات براى خود ميّت برسد و نبايد در بين ورثه تقسيم شود.

مريضى است در بيمارستان که در نوبت عمل پيوند کليه به سر مى برد و برادر ايشان کمى از نظر فکرى عقب افتادگى دارد, قيّم و وليّ ايشان با اين عمل (يعنى پيوند کليه برادرِ عقب افتاده به مريض) موافقت کرده و متخصصين بيمارستان پس از آزمايش هاى مربوطه از طرفين تشخيص داده اند که بافت پيوند از برادرش عملى مى باشد. با توجه به وضعيت بدى که احتمال خطر مرگ بيمار دارد و فقط با پيوند کليه برادرش نجات خواهد يافت, تکليف شرعى را اعلام فرماييد؟

اگر زنده ماندن مريض متوقف بر اعطاى کليه باشد, فرد بالغ و عاقل مى تواند کليه خود را با عدم ضرر معتدٌ به و گرفتن پول يا تبرعاً به او اعطا کند, ولى کسى که خودش رشد فکرى ندارد, وليّ او نمى تواند اجازه بدهد و بدون اجازه هم جايز نيست.

پيوند زدن اعضاى افرادى که به دليل ارتداد يا مفسد فى الارض بودن اعدام شده اند و نيز نبش قبر افراد غيرمسلمان که در کشور جمهورى اسلامى دفن شده اند و تشريح جسد آنان, چه حکمى دارد؟ آيا اجازه وليّ و وصيّ يا وارث لازم است؟

کفر و ارتداد هر کدام ثابت شده باشد تشريح جسد او اشکال ندارد و اذن وليّ و وارث او هم شرط نيست, مگر اين که آن ها در صورت عدم استيذان, فتنه برپا کنند که برخلاف مصلحت اسلام باشد, ولى ارتداد هرکدام شرعاً ثابت نباشد, حکم جسد مسلمان را دارد.

براى تشريح جسدى يا تجزيه استخوانى اجباراً به دانشگاه بُرده مى شويم و نمى دانيم متعلق به مسلمان است يا کافر, آيا تحقيق لازم است يا نه؟ و حکم غسل مسّ ميّت چه مى شود؟

تحقيق مطابق احتياط است. مگر اين که از دست کش بهداشتى استفاده کنيد و تماس حاصل نشود.

حکم تشريح جسد مسلمان در صورت کمبود جسد غيرمسلمان براى تشريح در دانشگاه هاى جمهورى اسلامى چيست؟

اگر احراز شود که حفظ جان مسلمان متوقف بر آن است و جاى گزين ندارد جايز است و در غير اين فرض جايز نيست.

اگر بعد از تحقيق معلوم نشد که جسد مسلمان است يا کافر تشريح آن چه حکمى دارد؟

حکم تشريح جسد مسلمان را دارد که تفصيل آن در مسئله 545 [مسئله سابق] گذشت.

اصولاً حکم تشريح جسد مسلمان با توجه به اين که جسد غيرمسلمان يا اصلاً نباشد و يا فراوان نيست و يا براى دولت اسلامى مشکلاتى دارد چيست؟ و آيا اجازه وليّ يا وصيّ و وارث ميت مسلمان در جواز تشريح جسد مسلمان مؤثر مى باشد يا نه؟

ملاک جواز و عدم جواز تشريح جسد مسلمان در مسئله 545 نوشته شد و در صورت عدم جواز, اجازه وليّ و وارث و وصيّ حرمت آن را بر نمى دارد.

آيا مسلمان مى تواند وصيت کند که بعد از مرگ اعضاى بدنش; مانند قلب و کبد و چشم و غيره مورد استفاده بيمارستان ها و مراجع تحقيقاتى پزشکى و يا افراد نيازمند قرار گيرد يا نه؟

اگر زنده ماندن فردى متوقف بر آن باشد اشکال ندارد و در غير اين فرض مشکل است.

Powered by TayaCMS