فلسفه ازدواج موقت
درباره فلسفه ازدواج موقت و شرائط آن توضيح دهيد.
مسأله ازدواج موقت از نظر تئوريک کاملا پذيرفته شده، و نه تنها در اسلام بلکه برخى از متفکران بزرگ غربى، مانند راسل نيز يکى از راههاى حل مشکل ازدواج دائمى ديررس در دنياى کنونى را، پناه بردن به ازدواج موقت مىدانند. از نظر عملى نيز در نظام جمهورى اسلامى اين مسأله مقبول افتاده، ليکن ديد اجتماعى در اين رابطه مشتمل بر نوعى خطاست. به عبارت ديگر متعه نيز نوعى ازدواج است، بنابراين هر فرد واجد شرايط، مىتواند از شخصى که او نيز شرايط ازدواج موقت را دارا است خواستگارى کند و براى مدتى موقت مانند چند ساله دوران تحصيل، با وى ازدواج نمايد. آنچه در اين جا مشکل ايجاد نموده آن است که غالب افراد، ازدواج موقت را با کاميابى آنى اشتباه گرفتهاند و همين مسأله سبب شده که اين موضوع نتواند در جامعه ما جايگاه حقيقى خود را باز يابد.
همچنين تبليغات سوئى که بيش از يک قرن در جامعه ما توسط غربگرايان انجام شده تأثير نهاده و در ضمير مردم رخنه کرده است. به گونهاى که گاه روابط نا مشروع با تسامح نگريسته مىشود ولى به ازدواج موقت با ديدگاه ديگرى برخورد مىشود.
براى حل اين مشکلات مىبايستى تلاش فرهنگى و اجتماعى به صورت گسترده صورت پذيرد تا اين جوانان از آسيب شياطين مصون بماند.
عقد موقت يا صيغه، داراى شرايط زير است:
1- ازدواج موقت، مانند ازدواج دائم نياز به خواندن عقد و الفاظ مخصوصه دارد و با صرف رضايت قلبى درست نمىشود.
2- فرق عمده در ازدواج موقت با دائم، اين است که در عقد موقت بايد مدت ذکر شود که آيا مثلاً يک ساعت است يا ده سال.
3- مقدار مهريه هم بايد در عقد موقت مشخص شود و هنگام خواندن عقد ذکر گردد.
5- اگر دختر بکرى بخواهد صيغه شود، بايد با اذن پدر يا جدّ پدرى باشد کما اين که در ازدواج دائم نيز اين طور است.
6- در عقد ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت، زن بايد از مرد جدا شود و عده نگه دارد، مگر اين که عقد دوباره تجديد شود. و اگر قبل از تمام شدن مدت، مرد بقيه آن را ببخشد، ازدواج موقت تمام مىشود. اما در عقد ازدواج دائم فقط با طلاق يا فسخ عقد منفسخ مىشود.