عبادت جهت رسيدن به قرب الهى
مىگويند عبادت جهت رسيدن به قرب الهى است و اين در واقع حب نفساست زيرا براى خودمان کار مىکنيم پس فلسفه عبادت خدا
الف) در عبادت مراتب افراد مختلف است: برخى به خاطر پاداش (بهشت برين) خدا را عبادت مىکنند و برخى به خاطر ترس از مجازات (عذاب دوزخ) و گروهى نيز به خاطر هر دو خدا را عبادت مىکنند. اين مرتبه گرچه به جا است ولى مرتبه عالى به شمار نمىرود. مرتبه عالى عبادت آن است که انسان بدون هيچ چشمداشت و به دور از هر واهمهاى، تنها و تنها خدا را به خاطر خودش عبادت کند و اين «عبادت احرار» است.
ب) ممکن است انسان عبادتش تنها به خاطر خدا باشد، ولى مىداند که اين عبادت قهراً مايه کمال او خواهد شد. در اين صورت منافاتى با اخلاص ندارد.
ج) حال اگر انگيزه کسى در عبادت هر دو جهت باشد يعنى، هم در صدد انجام وظيفه به پيشگاه احديت است و هم براى آن که خودش به کمال برسد اين مورد نيز منافات با اخلاص ندارد و نمىتوان آن را «نفسپرستى» ناميد نظير آن که پزشکى در کمال اخلاص در صدد خدمت به ديگران است لکن براى امرار معاش و تهيه ابزار کار پيشرفته و مورد نياز و. حق ويزيت منصفانهاى نيز دريافت مىکند. در اين صورت آيا اين پزشک تنها به فکر خود بوده است و نمىتوان او را خدمتگذار مخلص لقب داد؟ بنابراين داشتن هر دو انگيزه (عبادت راستين و نيل به کمال)، منافاتى با اخلاص ندارد چون خود نيکى به کمال نيز از وظايف بوده و در راستاى طاعت و عبادت محسوب مىشود.
بلى مرحله عالى و بسيار والاى اخلاص مقام «فنا» است يعنى، در ساحت «احديت» خودى شخص مطرح نيست تا نوبت به کمالش برسد البته چنين مرتبهاى براى همه افراد ميسر نيست.
ديدن روى تو را ديده جان بين بايد وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است