تفصيل احکام
جهاد در راه خدا آنچنانکه حق جهاد است، جهاد بزرگ در برابر کفّارومنافقان، صبر و شکيبايى در امر جهاد؛ همه اينها به عنوان واجبوفريضه در قرآن کريم ذکر شده است. مقصود از اين سه مقوله چيست؟
الف - در انسان انرژىها و توانهاى گوناگونى نهفته است، و خداوند ازفضل خود، هر انسانى را با استعدادها و شايستگىهاى ويژهاى برترىداده، و او بر خويشتن آگاه است. پس اگر انسان همه توان خود را به کاراندازد، و همه انرژى خود را آزاد سازد، در واقع حق جهاد در راه خدا راانجام داده است، زيرا خداوند بعداز آنکه امر به جهاد کامل کرده فرمودهاست:
)...هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْکُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ...(290)).
"... او شما را برگزيد و در دين کار سنگين و سختى بر شما قرار نداد...."
اين آيه نشان مىدهد که حدّ و مرز حق جهاد، رسيدن به حالت عسروحرج است يعنى انسان، تا آنجا از توان و استعداد خود کار بگيرد که اگربالاتر از آن عمل کند، باعث مشقّت و دشوارى در زندگى او خواهد شد.
در آيه ديگر خداوند مىفرمايد:
)...لاَ يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اکْتَسَبَتْ...(291)).
"خداوند هيچکس را جز به اندازه توانايىاش تکليف نمىکند. انسان هر کار نيکىانجام دهد براى خود انجام داده و هر کار بدى کند به زيان خود کرده است."
جهاد يکنوع رويارويى، و کشمکش با طرف ديگر است، و بدون شکهر کسى که وارد ميدان مبارزه شود، آخرين حدّ توان خود را به کار مىبنددتا پيروز شود. بنابراين بر شخص مؤمن است که او نيز تمام قدرت خود رابه کار اندازد.
ب - قرآن کتاب جهاد است زيرا يک شيوه فراگير براى زندگى است،وآن سرشار از قدرت و حکمت و به چالش کشيدن شيوههاى جاهلىاست. و هنگاميکه مؤمنان مسؤوليت پياده کردن قرآن را به عهده مىگيرند،به وسيله آن با دشمنان به جهاد برمىخيزند، جهادى بزرگ و فراگير، جهادبا کلمه طيّبه، با کلمه درهم کوبنده، با عمل مستمر و بىوقفه، با آمادگىکامل و با مبارزه مسلّحانه، اين جهاد بزرگى است.
از اين بصيرت نکات ذيل را مىآموزيم:
اوّل - ضرورت فراگير بودن ديدگاه مجاهد. مجاهد تنها به يک بعد ازابعاد مبارزه نگاه نمىکند، بلکه مبارزه فرهنگى و تبليغاتى، و در کنار آنمبارزه سياسى و اجتماعى، و در کنار آنها مبارزه نظامى و مسلّحانه با همهابعاد خود در برنامههاى مجاهد قرار دارد.
دوم - ضرورت هدايت گرفتن از وحى و استفاده از قرآن کريم در همهابعاد مبارزه. اين ضرورت براى آن است که مجاهد، حدود و ثغور دين رانشکند و از طريق هدايت، منحرف نشود.
سوم - چون جهاد داراى ابعاد گوناگون و مختلف است، پس مؤمن باهمه توان و انرژى خود جهاد مىکند؛ جهاد با انديشه منظّم و سيستماتيکو تواَم با نوآورى و ابتکار در برنامه ريزىها؛ جهاد با مال و انفاق دارايىخود، جهاد با سلاح سخن و قلم و ساير ابزارهاى تبليغاتى، جهاد از طريقروابط اجتماعى و والاترين درجه هم جهاد با خون است که مافوق هرنيکى قرار دارد.