تفصیل احکام‌

تفصیل احکام‌

تفصيل احکام‌

با تأمّل دراين آيات و روايات درک مى‌کنيم که از والاترين اهداف‌وانگيزه‌هاى جهاد در همه سطوح آن، مخصوصاً آنجا که به جنگ و نبردتبديل شود، پاک کردن نفس از شک و ريب، جستجوى وسيله براى تقرّب‌به خدا و نجات از آتش است و اينکه انسان گواه بر مردم و برگزيده در ميان‌مردم باشد.

براى روشن شدن اين اهداف، از آياتى که ذکر شد بصيرتهاى زير راالهام مى‌گيريم:

الف - جهاد نشانه راستى ايمان است. وقتى که کسى ادّعاى ايمان مى‌کندولى از وارد شدن به صحنه مبارزه و نبرد با دشمنان دين، دريغ مى‌ورزد،در واقع هنوز در اعتقاد خود ترديد دارد، امّا اگر وارد صحنه پيکار شد،عملاً بر وسوسه‌هاى نفسى غلبه يافته و با ادامه مبارزه، ايمان او جلاى‌بيشترى مى‌يابد، قلب او بيشتر پاک مى‌شود، و از کوره آزمايش موفّق‌بيرون مى‌گردد.

بدين سان است که جهاد گواه راستى ايمان، و وسيله‌اى براى افزايش‌واستحکام آن مى‌باشد، ازاين بصيرت احکام زير استنباط مى‌شود:

اوّل - هر زمان که ضعفى در ايمان و ترديدى در يقين خود احساس‌کردى، جهاد را به عنوان ابزارى براى رشد ايمان و يقين خود برگزين، و ازدشوارترين مراتب آن آغاز کن، و تا با نشاط و تلاش وارد ميدانهاى جهادنشده‌اى، قوت ايمان و افزايش يقين را انتظار نداشته باش. در راه خدا به‌جهاد بپرداز، آنگاه خداوند، به فضل و عنايت خود، بر ايمان تو مى‌افزايد.

از همين رو خداوند در کتابش مؤمنان را دستور مى‌دهد که تقوا پيشه‌کرده، و وسيله‌اى براى تقرّب به او بجويند، و در راه او به جهاد بپردازند(276)و اين بدان معنى است که از مهمترين وسيله‌ها براى نزديک شدن به خداجهاد است و در حديث شريف هم از اميرالمؤمنين‌عليه السلام روايت شده است:

"افضل ما توسّل به المتوسّلون، الايمان باللَّه ورسوله والجهاد فى سبيل اللَّه"(277).

"بهترين چيزى که مؤمنان براى تقرّب به خدا به آن توسّل مى‌جويند، ايمان به خداو پيامبرش و جهاد در راه خداست."

دوم - وقتى که يک رهبر مکتبى، ضعف ايمان را در يک جمعيت‌اسلامى يا جامعه مسلمان احساس کرد، راهى جز اين ندارد که آنان را درميدان جهاد وارد سازد، زيرا جهاد به خواست خدا وسيله مناسبى است‌براى مقابله با ضعف، و افزايش آرامش.

رهبرانى که منتظر مى‌مانند تا ايمان جمعيت قوى شود سپس مبارزه برضد دشمن را آغاز کنند، راههاى بسيار دورى را انتخاب مى‌کنند، و چه‌بساکه اصلاً به هدف خود نرسند.

سوم - جهاد از نزديکترين نقطه به تو آغاز مى‌شود، از خانواده‌ات، ازاهل و تبارت، از همسايه و دوستانت، از نزديکترين نظامها به تو. رهاکردن نقطه نزديکتر و اهتمام به نقطه دور نوعى از وسوسه‌اى است که‌ضعف ايمان را نشان مى‌دهد.

ب - تقوا دو چهره دارد؛ از يکسو تقوا به معناى عدم ارتکاب محرّمات‌و ترک معصيت و گناه است که "ورع" هم ناميده مى‌شود، و از سوى ديگرتقوا عبارت است از عمل کردن به آنچه خدا امر کرده است. خداوند درقرآن امر به تقوا کرده(278) و بعد آن را با امر به "جستجوى وسيله" مقرون‌ساخته است و اين بدان معنى است که بايد پيوسته در تلاش بود و ازوسيله‌هاى مختلف براى نزديک شدن به خدا استفاده کرد همچون اطاعت‌از اولياى خدا، و شتاب در کارهاى خير، و دعا و نيايش به اميد بهشت‌ورحمت خدا و ترس از خشم و غضب او.

پس از امر به تقوا و امر به جستجوى وسيله، به جهاد و مبارزه دائم بادشمنان خدا امر کرده است، زيرا جهاد هم وسيله تقرّب به خدا مى‌باشد.

باتوجّه بدانچه گفته شد ما نبايد به تقوا با ديد منفى نگاه کنيم و کسى را باتقواتر از همه بدانيم که متحجّرتر، و ساکت‌تر و منزوى‌تر و در خودفرورفته‌تر از ديگران باشد. تقوا عبادت است از "التزام و تعهّد" به همه‌آنچه در دين است از: بايدها و نبايدها، نماز، روزه، جهاد، امر به معروف‌و نهى از منکر و...

ج - ايمان درجه رفيع و بلندى است که هر انسانى بدان نمى‌رسد.خداوند از ميان بندگان خود تنها به کسى آرامش ايمان مى‌بخشد که در اونيّت راستين، حسن انتخاب، صفا و پاکى دل وجود داشته باشد. واگر او رابراى ايمان برگزيد، مسئوليت دفاع از ايمان، جهاد و مبارزه در راه آن را نيزبر دوش او مى‌گذارد، و اين چيزى است که از آيات 78 - 77 سوره حجّ که‌قبلاً آن را تلاوت کرديم، استفاده مى‌شود.

در حديث شريف از حضرت اميرالمؤمنين‌عليه السلام آمده است:

"الجهادُ عماد الدين ومنهاج السعداء"(279).

"جهاد ستون دين و روش نيکان و سعادتمندان است."

از بصيرتى که قرآن به ما دهد الهام مى‌گيريم که امّت اسلامى تنها براى‌خود و در جهت مصالح و منافع ويژه خود زندگى نمى‌کند، بلکه گستراندن‌خير، برپاداشتن عدالت و برافراشتن پرچم صلح در جهان، از مسؤليتهاى‌اصلى امّت اسلامى است، و انجام چنين مسؤليتى جز از راه جهادامکان‌پذير نيست، و همين است فلسفه برگزيدن اين امّت و شاهد و گواه‌واقع شدن او بر مردم. خداوند سبحان مى‌فرمايد:

)وَکَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَکُونَ الرَّسُولُ‌عَلَيْکُمْ شَهِيداً...(280)).

"و همچنين شما را امّت ميانه‌اى قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر هم برشما گواه باشد..."

شهادت و گواهى بدان معنى است که بايد حق را برپاداشت و عدالت رااجرا کرد، زيرا خداوند مى‌فرمايد:

)يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ للَّهِ‌ِ وَلَوْ عَلَى‌ أَنْفُسِکُمْ أَوِالْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَکُنْ غَنِيّاً أَوْ فَقِيرَاً فَاللَّهُ أَوْلَى‌ بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُوا الْهَوَى‌ أَن تَعْدِلُواوَإِن تَلْوُو أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً(281)).

"اى کسانيکه ايمان آورده‌ايد! کاملاً قيام به عدالت کنيد، براى خدا شهادت دهيداگرچه به زيان خود شما يا پدر و مادر و نزديکان شما بوده باشد، اگر آنها غنى يا فقيرباشند، خداوند سزاوارتر است که از آنان حمايت کند. بنابراين از هوا و هوس پيروى‌نکنيد که از حق منحرف خواهيد شد و اگر حق را تحريف کنيد ويا از اظهار آن اعراض‌نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است."

پس برپاداشتن قسط، مقاومت در برابر ظالم و دفاع از مظلوم، از ابعاداصلى گواه بودن بر مردم است، وخداوند سبحان دستور داده است که براى‌دفاع از مستضعفين بايد به جنگ و مبارزه پرداخت:

)وَمَا لَکُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ‌الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَنَا مِن لَدُنْکَ وَلِيّاًوَاجْعَلْ لَنَا مِن لَدُنکَ نَصِيراً(282)).

"چرا در راه خدا و مردان و زنان و کودکانى که تضعيف شده‌اند پيکار نمى‌کنيد؟همان افرادى که مى‌گويند: پروردگارا! ما را از اين شهر که اهلش ستمگرند بيرون ببرو از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود يار و ياورى براى ما تعيين‌فرما."

قوام شهادت و گواهى، جهاد در راه خداست و جهاد هم تحقّق نمى‌يابدمگر با تحقّق ويژگيهاى ذيل:

اوّل - آمادگى روحى، تا هر فرد بتواند از واقعيّتهاى زندگى شخصى‌وقومى و ملّى درگذرد و در سطح همه انسانها بينديشد و به مشکلات همه‌مردم اهتمام بورزد، و تنها دراين صورت است که بخاطر برپاداشتن قسطو صلح در جهان، مى‌تواند از منافع خود و قوم خود دست بکشد و در راه‌آرمان بلندتر، ايثار و فداکارى کند.

دوم - آمادگى مستمر آنگونه که خداوند دراين آيه دستور داده است:

)وَأَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ‌وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَتَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِن شَيْ‌ءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَ‌إِلَيْکُمْ وَأَنْتُمْ لاَتُظْلَمُونَ(283)).

"هر نيرويى در قدرت داريد براى مقابله با آنها ]= دشمنان‌[ آماده سازيد،و)همچنين( اسبهاى ورزيده )براى ميدان نبرد(، تا بوسيله آن دشمن خدا و دشمن‌خويش را بترسانيد، و همچنين گروه ديگرى غير از اينها را، که شما نمى‌شناسيدوخدا آنها را مى‌شناسد. و هرچه در راه خدا انفاق کنيد بطور کامل به شما باز گردانده‌مى‌شود، و به شما ستم نخواهد شد."

بنابراين تنها امّتى و ملّتى مى‌تواند شاهد و گواه بر اقامه عدالت در روى‌زمين باشد که از نظر اقتصادى، مقتدر و از نظر تسليحاتى، مجهّز و از نظرتمرين و آموزش، آماده باشد.

سوم - وحدت و همبستگى آگاهانه و متّکى بر احساس مسؤوليت،وتمسّک به خدا و گرد آمدن بر محور کتاب خدا و سنّت پيامبر خداوجانشينان بر حق او؛ اين وحدت و يکپارچگى شرط اساسى انجام‌مسؤوليّت دفاع از دين خدا و دفاع از عدالت در زمين است.

د - هر يک از فرزندان آدم را آتش احاطه کرده است، اگر تقوا پيشه نکندو خداوند با فضل و کرم خود او را از عذاب نجات ندهد، مخصوصاًکسانيکه مدّت زمانى از عمرشان را در گمراهى بسر برده، و مرتکب اشتباه‌شده، و طرفدار ستمگران بوده، و هيزم فتنه طاغوتها قرار گرفته‌اند.براستى چگونه خود را از آتش نجات بدهيم؟

خداوند ما را به تجارتى راهنمايى کرده است که مى‌تواند ما را از عذاب‌دردناک نجات بدهد. اين تجارت عبارت است از ايمان به خدا و پيامبروجهاد در راه خدا با مال و جان، و لذا مى‌بينى که مؤمنان صادق هميشه‌مشتاق جهاد بوده‌اند تا خداوند آنان را از عذاب نجات بخشد و شايد هم‌اين جهاد براى آنان به شهادت ختم مى‌شده است.

امام اميرالمؤمنين‌عليه السلام فرمود:

"أَ مَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الجَنَّةِ، فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ، وَهُوَلِباسُ التَّقْوَى‌، وَدِرْعُ اللَّهِ الحَصِينَةُ، وَجُنَّتُهُ الوَثِيقَةُ".(284)

"امّا بعد، جهاد درى است از درهاى بهشت، خداوند آن را به روى دوستان‌مخصوص خود گشوده است. جهاد، جامه تقوا، زره محکم و سپر مطمئن خداونداست."

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

تفصیل احکام‌

No image

تفصیل احکام‌

No image

تفصیل احکام‌

پر بازدیدترین ها

No image

تفصیل احکام‌

No image

تفصیل احکام‌

No image

ج - جهاد با برادران‌

No image

ب - جهاد با فرزندان‌

Powered by TayaCMS