حدیث شریف

حدیث شریف

حديث شريف:

1 - اسماعيل جعفى روايت مى‌کند که امام باقرعليه السلام فرمود:

"الأذان والإقامة خمسة وثلاثون حرفاً، فعدّ ذلک بيده واحداً واحداً؛الأذان ثمانية عشر حرفاً، والإقامة سبعة عشر حرفاً"(2).

"اذان واقامه، سى وپنج حرف است(3). پس يکى يکى بادست مبارکش آنها راشمرد، اذان، هجده حرف واقامه هفده حرف."

2 - ابوبکر حضرمى وکليب اسدى روايت مى‌کنند که امام صادق‌عليه السلام‌اذان را براى آنان به ترتيب ذيل بيان فرمود:

"اللَّهُ أَکْبَر. اللَّهُ أَکْبَر. اللَّهُ أَکْبَر. اللَّهُ أَکْبَر.

أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّه. أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّه.

أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ. أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ.

حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ. حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ.

حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ. حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ.

حَيَّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ. حَيَّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ.

اللَّهُ أَکْبَر. اللَّهُ أَکْبَر.

لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ. لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ.

واقامه نيز مانند اذان است."(4)

3 - در حديث از امام باقرعليه السلام پيرامون شرح اذان واقامه آمده است که‌بعد از ذکر اذان فرمود:

"والإقامة مثلها إلّا أنّ فيها: )قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ، قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ( بين)حَيَّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ( وبين )اللَّهُ أَکْبَر("(5).

"اقامه مانند اذان است جز اينکه در اقامه بين )حَيَّ عَلى‌ خَيْرِ الْعَمَلِ( و )اللَّهُ‌أَکْبَر(، بايد )قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ، قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ( را نيز افزود."

4 - فضل بن شاذان درباره حکمت اذان از امام رضاعليه السلام روايت‌مى‌کند که فرمود:

"إنّما اُمر الناس بالأذان لعلل کثيرة منها: أن يکون تذکيراً للساهي،وتنبيهاً للغافل، وتعريفاً لمن جهل الوقت واشتغل عنه، ويکون المؤذّن‌بذلک داعياً إلى عبادة الخالق، ومرغّباً فيها، مقرّاً له بالتوحيد، مجاهراًبالإيمان، معلناً بالإسلام، مؤذناً لمن ينساها، وإنّما يقال له )مؤذّن(لأنّه يُوذن بالأذان بالصلاة.

وإنّما بدأ فيه بالتکبير وختم بالتهليل لأنّ اللَّه عزّ وجلّ أراد أن يکون‌الابتداء بذکره واسمه، واسم اللَّه في التکبير في أوّل الحرف، وفي التهليل‌في آخره.

وإنّما جعل مثنى مثنى ليکون تکراراً في آذان المستمعين، مؤکّداً عليهم إن‌سها أحد عن الأوّل لم يسه الثاني، ولأنّ الصلاة رکعتان فلذلک جعل الأذان‌مثنى مثنى.

وجعل التکبير في أوّل الأذان أربعاً، لأنّ أوّل الأذان إنّما يبدو غفلة، وليس‌قبله کلام ينبِّه المستمع له، فجعل الأوّل تنبيهاً للمستمعين لما بعده في الأذان.وجُعل بعد التکبير الشهادتان؛ لأنّ أوّل الإيمان هو التوحيد والإقرار للَّه‌بالوحدانيّة؛ والثاني الإقرار للرسول بالرسالة وإنّ طاعتهما ومعرفتهمامقرونتان، ولأنّ أصل الإيمان إنّما هو الشهادتان، فجعل شهادتين‌شهادتين، کما جعل في سائر الحقوق شاهدان، فإذا أقرّ العبد للَّه عزّ وجلّ‌بالوحدانيّة، وأقرّ للرسول‌صلى الله عليه وآله بالرسالة، فقد أقرّ بجملة الإيمان، لأنّ أصل‌الإيمان إنّما هو الإقرار باللَّه وبرسوله.

وإنّما جعل بعد الشهادتين الدعاء إلى الصلاة لأنّ الأذان إنّما وضع‌لموضع الصلاة، وإنّما هو نداء إلى الصلاة في وسط الأذان، ودعاء إلى‌الفلاح وإلى خير العمل، وجعل ختم الکلام باسمه کما فتح باسمه"(6).

"اينکه مردم به اذان دستور داده شده‌اند، علل وحکمت‌هاى زيادى دارد، از آن‌جمله اينکه: يادآورى براى فراموش کاران وبيدارى براى غافلان باشد وکسانى را که‌وقت نماز را نمى‌دانند يا مشغول کار ديگرى شده‌اند، باوقت نماز آشنا گرداند.مؤذن با اذان خود مردم را به عبادت آفريدگار فرامى‌خواند وآنان را به پرستش‌خداوند تشويق مى‌کند وبا اقرار به توحيد، ايمان واسلام خود را آشکار واعلان‌مى‌نمايد وبراى فراموش کاران، فرارسيدن وقت نماز را اعلام مى‌دارد. مؤذن که به‌اين نام، ناميده شده است بدين جهت است که او با اذان خود، نماز را اعلام مى‌کند.

اينکه اذان با تکبير )اللَّهُ أَکْبَر( آغاز وبا تهليل )لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ( ختم مى‌شود،بدين جهت است که خداوند عزّ وجلّ خواسته است که آغاز وانجام، بانام وياد اوباشد واسم خدا در تکبير، در اول فصل ودر تهليل، درآخر فصل است.

اينکه هر فصل از اذان، دوبار قرار داده شده بدين جهت است که در گوش‌شنوندگان تکرار شود وتأکيد به عمل آيد تا اگر کسى از بار اول غفلت کرد، از باردوم غفلت نورزد وديگر اينکه نماز، دو رکعت، دو رکعت است ولذا فصول اذان‌هم دوبار، دوبار قرار داده شده است.

تکبير در اول اذان چهار بار قرار داده شده وعلّتش اين است که اذان به طورناگهانى آغاز مى‌شود وقبل از آن، کلامى نيست که شنونده را آگاه ومتنبه گرداند.پس بار اول تکبير، شنوندگان را براى شنيدن فصلهاى بعدى آماده مى‌سازد.

بعد از تکبير، شهادتين قرار داده شده زيرا اولين مرحله ايمان، توحيد واقراربه وحدانيت خداوند ودومين مرحله آن اقرار به رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است واطاعت‌از خدا وپيامبرصلى الله عليه وآله وشناخت آن دو، مقرون به همديگر است وچون اصل‌ايمان، شهادتين است، شهادتين هم هرکدام دوبار قرار داده شده، چنانکه در سايرحقوق نيز دوشاهد در نظر گرفته شده است. پس هنگاميکه بنده به وحدانيت‌خداوند ورسالت پيامبر او اعتراف کرد، به همه ايمان اقرار کرده است چون اصل‌واساس ايمان، اقرار به خدا وپيامبرش است.

بعد از شهادتين هم فراخوانى به نماز قرار داده شده است، زيرا اصل تشريع اذان‌براى نماز است ووسط اذان هم براى دعوت به نماز ودعوت به رستگارى وانجام‌بهترين عمل در نظر گرفته شده است وختم سخن )اذان( هم با اسم خداوند است‌همانسان که ابتداى آن با اسم خداوند بود."

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

No image

حدیث شریف

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حدیث شریف

No image

تفصیل احکام

پر بازدیدترین ها

No image

حدیث شریف

No image

تفصیل احکام

Powered by TayaCMS