فلسفه ممنوعیت ازدواج با بیگانگان

فلسفه ممنوعیت ازدواج با بیگانگان

فلسفه ممنوعيت ازدواج با بيگانگان

هـمان گونه که پيش از اين يادآور شديم , از عبارات تورات برمى آيد که ازدواج با بيگانگان به طور کلى ممنوع بوده واز بزرگ ترين گناهان به شمار مى آمده وفلسفه اين تحريم را نيز تاثير منفى اين ازدواج در عـبـادت يهوه , خداى بنى اسرائيل , معرفى کرده است واين تاثير را نيز غير قابل اجتناب دانـسـتـه , تـاآن جـاکـه شخصى مثل سليمان ((14)) نيز بر اثر اين نوع ازدواج آلوده شد واز خداى بنى اسرائيل روى برتافت .

دومـيـن علتى که در عبارات فوق براى تحريم ازدواج با بيگانگان ذکر شده , ازدست دادن اصالت يـهـودى وعـدم تـوانايى سخن گفتن به زبان عبرى است , که اين نيز خود نوعى انحراف ونقصى بـزرگ براى يک فرد يهودى ـ که بايستى به زبان تورات تسلط کامل داشته باشدـ به شمار مى آمد وبه همين جهت براى حفظ اصالت زبان خويش , آنان را از ازدواج با بيگانگان , يعنى ديگر ملل منع مى نمودند.

جـالب اين که در حال حاضر نيز در قانون مدنى اسرائيل به اين مطلب تصريح شده است , چنان که در ماده 17 احوال شخصيه آمده : الدين والمذهب من شروط صحةالعقد, فاذا کان من غير الدين او مـن مـذهب آخر, فلا يجوز العقد بينهما ودر قسمت ديگر همين ماده آمده : ان الزوجين يشترط ان يکونا اسرائيليين وان يحصل الزواج على وفق شرع الموسوى وا لـکـان لـغـوا. ((15)) هـمـچنين در ماده 396 آمده : لايجوز زواج اليهودى بالوثنيةولا زواج الوثنى بـالـيهودية ((16)) ودر ماده 393 آمده : فاذا اجتمع اثنان بمثل هذا الازدواج المحرم فقد ارتکبا عارا وفاحشةلاينمحيان ابدا ومثل الاولاد المرزوقين من هذا الاجتماع الشنيع کمثل النتاج المولود من مسافدةالخبول .

((17)) هـمـان گـونـه کـه ملاحظه مى شود, در قانون مدنى اسرائيل نه تنها پيرو آيين يهود بودن شرط صـحـت عـقـد ازدواج اسـت , بلکه وحدت مذهبى وکشورى را نيز شرط دانسته اند, بدين معنا که فـرقـه هـايـى که به تدريج در يهوديت به وجود آمده اند, نمى توانند از مذاهب ديگر همسر انتخاب کـنـنـد, اين بدان مى ماند که گفته شود: در اسلام , سنى حنفى نمى تواند از پيروان احمد حنبل همسر برگزيند وبالعکس .

در يهود نيز فريسيان نمى توانند با صدوقيان ازدواج کنند.

امـا شـرط اسرائيلى بودن زن وشوهر ظاهرا مربوط به شريعت حضرت موسى (ع) نمى باشد, بلکه از تـصـميمات ويژه حکومتى است که ازدواج اتباع اسرائيل را با اتباع غير اسرائيلى ـ هر چند يهودى بـاشـنـد ـ ممنوع دانسته اند .

پرواضح است که اين ممنوعيت معلول عواملى نيست که در تورات به عنوان علت حرمت ازدواج با بيگانه آمده است , بلکه صرفا براى سهولت شناسايى اتباع ورسيدگى به امور آنان است .

حـاصـل اين که ممنوعيت ازدواج با بيگانگان , يکى به سبب مصونيت اعتقادى پيروان يک دين بوده ويا به جهت حفظ مليت واصالت نژادى وقومى , ودر آيين يهود که از طرفى آيين خويش را بهترين آيـيـن دانـسـتـه وهـمه اديان ديگر را باطل مى داند واز طرفى فرزندان اسرائيل را قوم برگزيده ومحبوب خدا وبرتر از هر نژاد ديگر مى داند, هر دو عامل را در ممنوعيت ازدواج با بيگانگان در نظر داشته اند ((18)) .

امـا اقـوام ومـلـلـى کـه از نظر اعتقادى , خويشتن را برتر از همگان نمى دانند, معمولا در صورت اجـتـنـاب از ازدواج بـا بـيـگانگان , عامل دوم (يعنى اختلاف نژادى وافتخارات ملى ) را علت اين مـمنوعيت ذکر مى کنند وملت هايى که اسير حس ناسيوناليستى نيستند وتنها آيين صحيح را آيين خـاص خويش مى دانند, هدفشان از اجتناب با بيگانگان , تنها حفظ مصونيت اعتقادى است , ولذا در شـرايطى که اوضاع اجتماعى اين مصونيت را بيشتر به خطر اندازد, بر عدم ازدواج با پيروان اديان ديـگر, تاکيد بيشترى مى کنند وبه همين جهت , تنها در موارد خاصى به مردان پيرو خويش اجازه ازدواج بـا بـيـگـانـگـان را مى داده اند, مثلا در شرايطى که آنان مى توانستند با اين ازدواج , همسر خـويـش وبلکه افراد بيشترى از ملت ديگر را به آيين خويش در آورند, ولى هيچ گاه به زنان پيرو خويش اجازه ازدواج با مردان بيگانه نمى دادند, چه اين که زنان از موقعيت ضعيف ترى برخوردارند ودر صورت ازدواج با بيگانه , احتمال متاثر شدن آنان از عقيده شوهر بيشتر است .

يکى از نويسندگان معاصر مى نويسند: ظـاهـرا تلاش کثيرى از قانونگذاران بر اين بوده که فرزندان ملت آنان در محدوده خودشان رشد کـنـنـد ودر نـتيجه , نواميس آنها بر اثر اختلاط لطمه اى نبيند واين يا به خاطر اين بوده است که مـردمـان مـشـخـصـى از آنـان دور بمانند, يا از عادات ناپسند بر کنار بمانند وضمنا شاخه نژادى وکـرامـت آنـهـا مـحـفوظ بماند .

بعضى از ملت ها زمانى آزاد بودند, ولى بعدها تغيير روش دادند.

چـنـان کـه رومـيان درآغاز, زنان بسيارى از ملل اطراف خود گرفتند, ولى هنگامى که به قدرت رسـيـدنـد, مردمان ديگر را بربر ناميدند وزنان خود را به بيگانگان نمى دادند وزنان بيگانه را براى خود نمى گرفتند. ((19)) شـدت اجتناب از همسرى با بيگانگان در مللى که تعدد زوجات را جايز نمى دانسته اند, طبيعى به نـظـر مـى رسـد وبى ترديد مسيحيان چنين بوده اند, ولى در آيين يهود هر چند تعدد زوجات در شرايط خاصى جايز بوده , ولى بعدها يکى از پيشوايان مذهبى آن را تحريم کرد, ولذا در ماده 395 از حقوق مدنى يهود آمده : تعدد الزوجات وان کان جائزا شرعا ا ان (الراب ) جرسون حرمه لضيق اسباب المعيشةفى هذه الايام التى اصبح فيها امر القيام بلوازم المراة الواحدةغير هين لايخلو من صعوبةب ((20)) .

Powered by TayaCMS