گفتار در وقوف به عرفات
مساءله 1 - واجب است بعد از تمام شدن عمره و بيرون شدن از احرام آن مجددا براى حج و وقوف در عرفات احرام ببندد، و در وقوف مانند ساير عبادات قصد قربت واجب است و احتياط آنست که از ظهر روز عرفه تا غروب شرعى در عرفات بماند و بعيد نيست به مقدار نماز ظهر وعصر که تواءما خوانده شود تاءخير وقوف جائز باشد.
مساءله 2 - منظور از وقوف صرف بودن در آن مکان شريف است حال چه سواره باشد و چه با حالى ديگر چه راه برود و چه بايستد، بله اگر در تمام زمان وقوف در خواب يا بيهوشى باشد وقوفش باطل است .
مساءله 3 - وقوف نامبرده واجب است ولکن همه آن مدت رکن حج نيست ، تنها مسماى وقوف هرچند يک دقيقه يا دو دقيقه باشد رکن است ، پس اگر وقوف را حتى به اين مقدار عمدا ترک کند حجش باطل مى شود ولکن اگر به قدر مسماى وقوف کند و بقيه را ترک نمايد حج او صحيح است هرچند که گناه کرده .
مساءله 4 - اگر قبل از غروب شرعى عمدا از عرفات نفر (کوچ )کند و از حدود آن خارج شود و ديگر برنگردد يک بدنه (شتر)بگردنش مى آيد، که بايد آنرا در هرجا خواست در راه خدا ذبح نمايد و نزديکتر به احتياط و بهتر آن است که در مکه باشد، و اگر تمکن از شتر را نداشت هيجده روز روزه مى گيرد و کوچ کند و بعد از خارج شدن يادش بيايد واجب است برگردد واگر برنگردد گناه کرده و کفاره اى بر او نيست هرچند که دادن کفاره به احتياط نزديکتر است جاهل به حکم فراموشکار را دارد واگر يادش نيايد تا وقت وقوف تمام شود چيزى بر اونيست .
مساءله 5 - اگر قبل از غروب عمدا کوچ کند و بعد پشيمان شود و يا بخاطر حاجتى برگردد و بعد از برگشتن به قصد قربت تا غروب در عرفات بماند کفاره اى به عهده اش نمى آيد.
مساءله 6 - اگر به خاطر عذرى چون فراموشى و تنگى وقت و امثال آن وقوف از ظهر تا غروب در عرفات را ترک کند براى او همين مقدار کافى است که چيزى از شب عيد هرچند اندک در عرفات بماند و اين همان وقت اضطرارى وقوف به عرفات است و اگر عمدا و بدون عذر وقوف اضطرارى به عرفات را نيز ترک کند ظاهرا حجش باطل مى شود هرچند که وقوف به مشعر را درک نمايد و اما اگر وقوف اختيارى و اضطرارى به عرفات را به خاطر عذر ترک کند براى صحت حجش همين کافى است که وقوف اختيارى مشعرالحرام را درک کند که در احکام مشعر مى آيد.
مساءله 7 - اگر هلال ماه ذى الحجه براى قاضى ئيکه از اهل سنت است ثابت شود و به آن حکم کند ولى براى ما روءيت هلال ذى الحجه ثابت نشود چنانچه عمل بر طبق مذهب حق بدون ترس وتقيه ممکن باشد واجب است به مذهب حق عمل شود و در غير اين صورت واجب است از آنان متابعت کند و حج هم در صورتى که مخالف بودن آن باواقع مسلم نباشد صحيح است بلکه بعيد نيست بگوئيم حتى در صورت علم به مخالفت آن با واقع نيز صحيح است و مخالفت با آنان جايز نيست بلکه درصحت حج کسى که مخالفت تقيه عمل کرده اشکال هست و از آنجا که افق حجاز و سرزمين نجد با ديگر افقها مخصوصا باافق ايران تفاوت دارد علم به مخالفت حاصل نمى شود مگر به ندرت .