هبه
سوال 1323 :
اگـر پـدرى هـمسر يا فرزندانش را مى زند , از اين رو بدن اينان قرمز يا کبود مى شود آنان بگويند : ما بخشيديم کفايت مى کند ؟
جواب :
در صـورتى که در مورد توقف تاءديب باشد , ضرب مانعى ندارد .
و در غير آن تعدى و ظلم حساب مـى شـود و جـايـز نـيست .
وموجب ديه هم هست و اين در صورتى است که غرض تاءديب نباشد يا تاءديب موقوف به ضرب نباشد , واللّه العالم .
سوال 1324 :
اگـر کـسـى قرآنى را به ديگرى , به اين شرط که در روزمقدارى قرآن تلاوت کند , هديه نمايد , آيا پذيرفتن شرط ازسوى گيرنده لازم است ؟
نيز بدان رفتار نکند چه طور ؟
جواب :
مـى تواند هديه را قبول نکند , ولى اگر قبول کرد بايد به شرطعمل کند .
و در صورتى که دهنده به قصد قربت هديه نکرده باشد , چنانچه به شرط عمل نکرد , دهنده مى تواند رجوع کند وهديه اش را پس بگيرد , واللّه العالم .
سوال 1325 :
اگر کسى قرآنى را به ديگرى هديه بدهد , آيا مى تواند آن راپس بگيرد ؟
جواب :
اگر براى نيل به ثواب هديه داده است , نمى تواند پس بگيرد ,واللّه العالم .
سوال 1326 :
گـدايـى از در آمـدش پارچه اى را به کسى هديه مى کند تاپس از مرگش با آن او را کفن نمايند , آيا مى توان از اوپذيرفت ؟
جواب :
جايز است , واللّه العالم .
سوال 1327 :
زمين مزروعى موروثى فيمابين سه برادر ابوينى که درشانزده سال پيش در مورد اختلاف ما بين مالک و مستاءجرمنجر به دادگاه شد و دو برادر حق خود را به دلائلى به برادرمتوسط هبه نـمودند منجمله از آن دلائل بى ارزش بودن زمين در آن زمان و زحمات دادگاه حقوقى و دورى مسافت از قم وتهران به يکى از روستاهاى شما غرب کشور جهت دادگاه مربوطه بايد مى رفتند و بـرادر مـتـوسط متصرف چون خود را بابذل برادران مالک اصلى مى دانسته و لذا با صرف مخارج بـيـش از ارزش پول زمين در آن زمان آن را از مدعى غاصب پس گرفته و حالا که زمين نسبت به خـودش در هـمـه جـا قـيمت پيدا کرده بعد از بيش از بيست و هفت سال از فوت پدر مرحوممان وشانزده سال از جريان دادگاه و هشت سال از فوت برادر بزرگ مرحوممان مى گذرد , خانم برادر بزرگ مى گويد برادرت مى گفت زمين را از فلانى ( يعنى برادرم ) مى گيرم و يا نمى دهم و برادر کـوچـکـتر نيز مثل برادر بزرگ بطور کلى از حق خود درزمان پى گيرى دادگاه منصرف شده و يـک ريـال از مـخـارج واقساط زمين داده است و لازم به ياد آورى است هر دو برادرحق خود را به برادر متوسط بذل نمودند و فعلا تمايل به برگشت از هبه و بذل خود دارند , با توجه به مسأله هبه يابذل به ارحام جواب مسأله را مرقوم فرماييد ؟
جواب :
چـنانچه دو برادر در سهم خود از زمين را به برادر متوسط هبه کرده اند و او هم سهم آنها را قبض نـمـوده ـ هـمانطور که در سوال فرض شده ـ سهم آنها ملک برادر متوسط شده است و هبه مزبور قابل رجوع نيست .
واللّه العالم .
سوال 1328 :
شخصى از مال منقولى براى پسر خود که غايب بوده هبه کرده و ديگرى را وکيل ساخته تا از جـانـب پسرش قبض نمايد ,آيا اين هبه نافذ است , چون پدر تا برگشت غايب فوت کرده ,و اين وکالت با اجازه وکيل حاکم شرع بوده که پدر وکيل براى فرزندش گرفته ؟
جواب :
ظـاهـر ايـن اسـت کـه اين مال جزء ترکه واهب محسوب مى شودولکن احوط اين است که ورثه با متهب مصالح کنند , واللّه العالم .
سوال 1329 :
شـخـصـى مـلـک و زمين خود را به کسى هبه مى کند ومى گويد : تا زنده ام اختيار آن را داشته باشم .
آيا اين هبه نافذ وشرط لازم مى شود ؟
جواب :
اگر مقصودش شرط انتفاع باشد اشکال ندارد , ولى اگرمقصودش شرط رجوع در هبه باشد , اين شـرط اثـرى نـدارد , وتنها در موارد هبه جايز رجوع نافذ است .
و به هر حال در صحت هبه , قبض متهب معتبر است , واللّه العالم .
سوال 1330 :
آيا همسر از ذى رحم است ؟
آيا رجوع به هبه همسرصحيح است ؟
جواب :
زوجه از ذى رحم حساب نمى شود , ولى احتياط واجب آن است که بر هبه زوجه رجوع نشود , واللّه العالم .
سوال 1331 :
اگر شخصى صد هزار تومان به کسى صلح يا هبه نمايد به اين شرط که تا زنده است سالى ده هزار تومان بگيرد .
و پس ازمرگ او هم تا ده سال هر سالى ده هزار تومان در هر عملى که وصيت مى کند دفع نمايد , صحيح است آيا حاجتى به ضميمه است ؟
جواب :
صلح و هبه به نحو مزبور محل اشکال است , واللّه العالم .
سوال 1332 :
فردى همه دارايى خود را به فرزندانش ـ از بزرگ تاکوچک ـ بخشيده , منتهى به فرزندان بزرگ خود نگفته , آياشرط خيار ضمن هبه صحيح است ؟
جواب :
هـبه نسبت به اولاد کبار به جهت اين که به آنها قبض نداده , نافذنيست , ولى نسبت به صغار هبه نافذ است .
و شرط خيار درضمن هبه اشکال دارد , واللّه العالم .
سوال 1333 :
شـخـصـى زمـيـن خـود را بـه کـسى هبه مى کند , به شرطعوض , موهوب اليه عوض را برنمى گرداند تا بخشنده مى ميرد سپس آيا ورثه هبه کننده خيار فسخ هبه پدر خود رادارند ؟
جواب :
اگر مورث حق خيار خود را ساقط نکرده باشد , خيار به ورثه وى منتقل مى شود , واللّه العالم .
ـ
سوال 1334 :
آيا صرف نيت اهداءکننده کافى است ؟
جواب :
انـشاى وقف و تمليک , قصد ارتکازى هر يک همراه با لفظ يافعلى که دلالت بر مقصود نمايد لازم است , واللّه العالم .
سوال 1335 :
ايـا زمـيـنى که اصالتا باير بوده , وقف پذير است ؟
اگرکسانى آن را احيا کنند , مى توانند وقف کنند ؟
نيز بى اجازه حاکم شرع تصرف شود , چه صورتى دارد ؟
يا ميان صاحب سند و ديگران در احيا ياموات بودن اختلاف پديد آيد , چه کنند ؟
جواب :
در صـورتـى کـه زمـيـن زراعى بوده , گر چه بعدا موات شده باشد ,تعيين براى مسجد و وقف و تعيين متولى به اختيار مالک شرعى است .
و اگر موات بالاصالة بوده است , قابل وقف نيست ,ولى احـيـا کننده يا احيا کنندگان پس از احيا مى توانند آن را وقف کنند .
و کسانى که در صورت اخير مـتصدى پول گرفتن و خرج کردن و خريد لوازم و غيره در زمين مزبور هستند بايد از حاکم شرع اجـازه بـگـيرند تا تصرفاتشان شرعا نافذ باشد .
و چنانچه در احيا و موات بودن زمين , بين صاحب سند و ديگران اختلاف باشد , نياز به مرافعه شرعيه دارد , واللّه العالم .