شرائط واجب شدن زکاة
مسأله 1870 :
زکاة در صورتي واجب ميشود که مال به مقدار نصاب که بعداً گفته ميشود برسد ومالک آن، بالغ وعاقل وآزاد باشد وبتواند در آن مال تصرّف کند.
مسأله 1871 :
اگرانسان يازده ماه مالک گاو وگوسفند وشتر وطلا ونقره باشد، اقوي استقرار وجوب زکاة است در اوّل ماه دوازدهم ولي اوّل سال بعد را بايد بعد از تمام شدن ماه دوازدهم حساب کند.
مسأله 1872 :
اگر مالک گاو وگوسفند وشتر وطلا ونقره در بين سال بالغ شود بايد اوّل سالش را از اوّل بلوغ بگيرد.
مسأله 1873 :
زکاة گندم وجو وقتي واجب ميشود که به آنها گندم وجو گفته شود وزکاة کشمش بنابر احتياط وقتي واجب ميشود که غوره است وموقعي هم که رنگ خرما زرد يا سرخ شد، بنابر احتياط زکاة آن واجب ميشود ولي وقت دادن زکاة در گندم وجو موقع خرمن وجدا کردن کاه آنها و در خرما وکشمش موقعي است که خشک شده باشد.
مسأله 1874 :
اگر موقع واجب شدن زکاة گندم وجو وکشمش وخرما که در مسأله پيش گفته شد، صاحب آنها باشد، بايد زکاة آنها را بدهد.
مسأله 1875 :
اگر صاحب گاو وگوسفند وشتر وطلا ونقره در تمام سال ديوانه باشد، زکاة بر او واجب نيست و همچنين است اگر در مقداري از سال ديوانه باشد ولو در آخر سال عاقل گردد، بايد اوّل سالش را همان اوّل عاقل شدنش قرار دهد.
مسأله 1876 :
اگر صاحب گاو وگوسفند وشتر وطلا ونقره در مقداري از سال مست يا بيهوش شود، زکاة از او ساقط نميشود و همچنين است اگر موقع واجب شدن زکاة گندم وجو وخرما وکشمش مست يا بيهوش باشد.
مسأله 1877 :
مالي را که از انسان غصب کردهاند ونميتواند در آن تصرّف کند، زکاة ندارد ولي اگر زراعتي را از او غصب کنند وموقعي که زکاة آن واجب ميشود در دست غصب کننده باشد، هر وقت به صاحبش برگشت لازم نيست که زکاة آن را بدهد.
مسأله 1878 :
اگر طلا ونقره يا چيز ديگري را که زکاة آن واجب است قرض کند و يک سال نزد او بماند، بايد زکاة آن را بدهد وبر کسي که قرض داده چيزي واجب نيست.