4 ـ سعى
مسأله: چهارم از اعمال عمره تمتّع: سعى بين صفا و مروه مىباشد. و واجبات سعى عبارت است از: 1 ـ نيّت، 2 ـ شروع از صفا و ختم به مروه، 3 ـ عدد يعنى هفت مرتبه مسافت را طى کند، 4 ـ مقاديم بدن به طرف صفا و مروه باشد، 5 ـ لباس و کفش و سوارى انسان مباح باشد.
مسأله: سعى عبارت است از: رفت و آمد بين دو کوه صفا و مروه هفت بار، به اين معنى که از صفا شروع مىکند و به مروه مىآيد و اين يک بار محسوب مىشود، سپس از مروه به صفا بر مىگردد و اين بار دوّم است، و از صفا به مروه سوّم، و همچنين تا سرانجام بار هفتم در مروه ختم مىشود، و مجموع چهار رفت و سه برگشت هفت مرتبه مىشود.
مسأله: سعى بين صفا و مروه از واجبات اساسى است چنانچه عمداً ترک شود تا وقت بگذرد چه در حج و چه در عمره موجب بطلان است، و اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله يا غفلت و يا اضطرار ترک شد حج و عمره باطل نمىشود، بلکه بايد فقط سعى را شخصاً قضا نمايد و اگر امکان ندارد نايب بگيرد حتى اگر بعد از ذىالحجّه باشد.
مسأله: واجب است در سعى نيّت کند و قصد قربت و اخلاص نموده و تعيين نمايد در عمره است يا حج، مثلاً بگويد: سعى بين صفا و مروه بجا مىآورم براى عمره تمتّع قربةً الى الله تعالى.
مسأله: طهارت حدثيّه (يعنى وضو، يا غسل کافى از وضو) و طهارت خبثيّه (يعنى پاکى بدن و لباس از نجاست) در سعى شرط نيست بلکه هردو مستحب است، بنا بر اين بدون وضو يا در حال جنابت و حيض و همچنين با بدن يا لباس نجس، سعى صحيح است.
مسأله: مستحب است بعد از طواف و نماز طواف و قبل از ورود در جاى سعى، حجرالأسود را استلام کند و همچنين آشاميدن از آب زمزم و ريختن مقدارى از همان آب بر بدن و سر مستحب مىباشد.
مسأله: هنگام شروع سعى از صفا لازم نيست که پشت پا به سنگهاى صفا برسد، و همچنين لازم نيست در مروه انگشتان پا به سنگهاى مروه برسد، بلکه طبق متعارف کافى است.
مسأله: جايز است انسان بعد از طواف، سعى را تأخير بيندازد تا کمى استراحت نمايد، امّا نمىتوان به فردا تأخير انداخت، گرچه تأخير تا شب جايز است.
مسأله: مىتوان بين طواف واجب و سعى، يک طواف مستحب انجام دهد.
مسأله: سوار شدن درحال سعى جايز است، گر چه پياده روى در صورت امکان بهتر است، و بايد مرکب و سوارى او غصبى نباشد، و بنا بر احتياط چيز غصبى همراه خود بر ندارد.
مسأله: لازم است وقتى از صفا به مروه مىآيد مقاديم بدن (قسمت جلوى بدن) به طرف مروه باشد و وقتى از مروه به صفا بر مىگردد مقاديم بدن به طرف صفا باشد، ولى برگرداندن صورت گاه گاهى به اين طرف و آن طرف مانعى ندارد، و مىتواند در حال ايستادن تمام بدن را به طرف ديگر حرکت دهد.
مسأله: سعى در طبقه فوقانى مانعى ندارد و صحيح است.
مسأله: نبايد در حال سعى از مسير سعى خارج شود، مثلاً وارد مسجدالحرام گردد يا به بازار برود، اما خوردن آب در جاهايى که کنار مسعى درست کردهاند اشکالى ندارد.
مسأله: (هروله) در محل معيّنى بين صفا و مروه که با دو چراغ سبز علامت گذارى شده براى مردان مستحب است و براى زنان هروله نيست، و نايب به وظيفه خود عمل مىکند چه منوب عنه زن باشد و چه مرد.
مسأله: سعى بايد هفت شوط کامل باشد، کم و زياد کردن عمدى آن موجب بطلان حج يا عمره خواهد شد، امّا اگر سهواً يا از روى فراموشى يا ندانستن حکم کم کرد هروقت متوجه شد باقيمانده را تکميل کند و چنانچه زياد شد زيادى را الغا نمايد وسعيش صحيح خواهد بود.
مسأله: اگر بعد از تمام شدن سعى شک در عدد و يا شرايطش بنمايد به شک خود اعتنا نکند.
مسأله: اگر بعد از تمام شدن سعى شک در عدد اشواط کرد بطورى که هيچ يک از اطراف شک عدد صحيح 7 نبود، مثل شک بين (6 و 8) يا بين (5 و6 و 8) بايد سعى را اعاده نمايد.
مسأله: هرگاه در اثناى سعى شک کند، چنانچه اين شک در صفا بود و يقين به زوجيّت داشت يا در مروه بود و يقين به فرديّت داشت (مثلاً در صفا شک مىنمايد که شوط چهارم است يا ششم و يا در مروه شک مىکند، شوط سوّم است يا پنجم) سعى او صحيح است و بنا را بر اقل بگذارد و باقيمانده را تکميل نمايد. و اگر در صفا يقين به فرديّت و يا در مروه يقين به زوجيّت داشت سعى باطل است، و همچنين اگر در هريک از صفا و مروه شک در زوجيّت و فرديّت داشت سعى باطل است و چنانچه در بين راه استراحت کرده و نمىداند بايد به مروه برود يا به صفا سعى باطل است، و در موارد بطلان بايد از اوّل شروع نمايد.
مسأله: چنانچه شک بين عدد 7 و زيادتر بنمايد بطورى که منافى با شروع از صفا نباشد مانند اينکه در مروه شک بين (7 و 9) بنمايد سعى صحيح است و بنا بر اقل گذاشته مىشود.
مسأله: اگر علم اجمالى پيدا کرد که سعى يا ناقص بوده يا زايد، مثلاً يقين دارد که يا (6) شوط انجام داده يا (8) شوط، و يا شک داشت بين اقل و اکثر و کامل (بين6 و7 و 8) بنا را بر اقلّ که (6) است بگذارد و سعى را تکميل نمايد و صحيح خواهد بود.
مسأله: چنانچه پس از فراغت از سعى يقين پيدا کرد سعيش ناقص بوده (چه يک شوط باشد يا بيشتر يا کمتر) همان مقدار ناقص را انجام دهد کافى است و اگر تمکّن نداشت بايد نايب بگيرد.
مسأله: واجب است که سعى بعد از نماز طواف باشد و جايز نيست در حال اختيار سعى را بر نماز طواف مقدّم بدارد، امّا در حال اضطرار (مانند ناپاک بودن زن) مىتواند سعى را مقدّم بدارد.
مسأله: موالات (پى در پى بودن) در اشواط سعى واجب نيست بلکه مىتواند در بين صفا و مروه يا روى هردو کوه بنشيند و استراحت کند و يا مشغول شود به کار دينى (مثل نماز) يا کار عادى (مانند اينکه برود غذا بخورد و برگردد) سپس باقيمانده سعى را کامل نمايد، البتّه نه اينکه فاصله خيلى زياد شود بطورى که از روزى به روز ديگر برود، مگر مدّت زياد به خاطر فراموشى باشد، مثلاً اگر مقدارى از سعى باقى بود و فراموش کرد و به وطن بازگشت مىتواند پس از مراجعت باقيمانده را انجام دهد و اگر تمکّن از برگشتن ندارد براى همان مقدار نايب بگيرد.
مسأله: هرگاه طواف را انجام داد و قدرت بر سعى پيدا نکرد (تا آخر ذىالحجّه در سعى حج، يا تا وقتى که براى رفتن به عرفات وقت باشد در سعى عمره تمتّع، يا قبل از اينکه موالات بين طواف و سعى به هم بخورد در عمره مفرده) حج و عمرهاش صحيح است و هر وقت تمکّن پيدا کرد بايد سعى را انجام دهد.
مسأله: هرگاه سعى را عمداً تأخير انداخت اعمال قبل و بعد از سعى صحيح است و هر وقت بتواند بايد سعى را انجام دهد.