فصل سوم ـ طواف و نماز طواف

فصل سوم ـ طواف و نماز طواف

فصل سوم ـ طواف و نماز طواف

طواف

دومين عمل واجب عمره، طواف است. کسى که به قصد عمره تمتع احرام مى بندد و براى انجام ساير اعمال عمره وارد مکه مکرمه مى شود، اولين عملى که بايد انجام دهد هفت دور طواف دور کعبه معظّمه است.

شرايط طواف

در طواف چند امر شرط است:

1ـ نيت

2ـ طهارت از حدث اکبر و اصغر

3ـ طهارت از نجاست

4ـ ختنه بودن براى مردان

5ـ پوشاندن عورت

6ـ موالات

شرط اول ـ نيّت

يعنى بايد طواف عمره يا حج را به قصد قربت «الى الله» بجا آورد. بنابراين اگر طواف را حتى در بعضى از شوطها بدون نيّت انجام دهد، مجزى نيست.

مسأله177 ـ در نيت، قصد قربت الى الله و اخلاص براى خداوند تعالى شرط است. بنابراين بايد عمل را به قصد اطاعت امرالهى انجام دهد و اگر آن را به قصد ريا بجا آورد معصيت کرده و عمل او باطل است.

مسأله178 ـ در نيت طواف بايد تعيين کند که طواف عمره مفرده است يا طواف عمره تمتع. و همچنين تعيين کند که طواف حجة الاسلام است يا حج نذرى يا حج استحبابى. و در صورتى که طواف را به نيابت از ديگرى بجا مى آورد، آن را نيز قصد کند.

مسأله179 ـ لازم نيست نيت طواف بر زبان جارى شود و يا آن را در دل بگذراند، بلکه همين اندازه که قصد انجام عمل را دارد کافى است.

شرط دوم ـ طهارت از حدث اکبر و اصغر

مسأله180 ـ طهارت از حدث اکبر و اصغر در همه اقسام طواف واجب شرط است.

مسأله181 ـ اگر شخصى که حدث اکبر يا اصغر داشته، طواف واجب بجا آورد، طواف او باطل است اگر چه از روى چهل يا نسيان باشد، و بايد دوباره طواف و نماز آن را بجا آورد اگر چه بعد از اتمام اعمال عمره يا حج متوجه عدم طهارت خود شده باشد.

مسأله182 ـ طهارت در طواف مستحبى شرط نيست ولى براى نماز آن بايد طهارت داشته باشد. البته، کسى که جنب يا حائض است جايز نيست وارد مسجدالحرام شود.

مسأله183 ـ اگر هنگام طواف کردن حدث اصغر عارض شود، چند صورت دارد:

1ـ در صورتى که حدث اصغر پيش از تمام شدن نصف دور چهارم يعنى قبل از رسيدن به مقابل رکن سوم کعبه مشرفه،عارض شود، واجب است طواف را قطع کند و بعد از طهارت آن را اعاده نمايد.

2ـ در صورتى که بعد از نصف دور چهارم و قبل از پايان آن عارض شود، بايد طواف را قطع کند و بعد از تحصيل طهارت، آن را از همان جا ادامه دهد، به شرطى که موالات عرفى به هم نخورد و اگر موالات عرفى به هم بخورد بايد پس از وضو طواف را به قصد اعمّ از تکميل طواف قبل و انجام يک طواف کامل جديداعاده کند، و مى تواند آن طواف را به طور کلّى رها کرده و بعد از تحصيل طهارت، طواف را دوباره از سر بگيرد.

3ـ در صورتى که حدث بعد از پايان دور چهارم عارض شود، بايد طواف را قطع کند و بعد از تحصيل طهارت، طواف را از همان جايى که قطع کرده تمام کند، به شرطى که به موالات عرفى ضرر نزند. و در صورتى که موالات عرفى را به هم بزند احوط آن است که بعد از تحصيل طهارت آن را از همان جا تمام کند و طواف را دوباره اعاده نمايد. و مى تواند از طواف قبلى خود دست برداشته و طواف جديدى بجا آورد. همانگونه که مى تواند هفت دور طواف به قصد اعم از تمام کردن طواف قبل و انجام يک طواف کامل، بجا آورد.

مسأله174 ـ اگر در اثناى طواف حدث اکبر مثل جنايت يا حيض عارض شود واجب است فوراً از مسجدالحرام خارج شود. در اين صورت اگر پيش اتمام نصف دور چهارم باشد، طواف او باطل است و بايد آن را بعد از غسل اعاده کند. و اگر بعد از اتمام نصف دور چهارم و قبل از پايان دور چهارم باشد، بايد بعد از غسل طواف را از همان جا که قطع کرده تمام کند مشروط بر اينکه موالات عرفى به هم نخورده باشد. و در صورتى که موالات عرفى به هم بخورد، احوط آن است که همان طواف را تمام کرده و دوباره آن را اعاده نمايد. و همچنين مى تواند يک طواف کامل به قصد اعم از اتمام و تمام بجا آورد، همانگونه که مى تواند از چند دور طوافى که انجام داده دست بردارد و بعد از غسل طواف جديدى انجام دهد. و اگر عروض حدث اکبر بعد از پايان دور چهارم باشد حکم حالتى را دارد که حدث اصغر در اثناء طواف و بعد از پايان دور چهارم عارض شده باشد که در مسأله قبلى بيان شد.

مسأله185 ـ کسى که از وضو گرفتن و غسل کردن معذور است، بايد بدل از وضو و غسل تيمم نمايد.

مسأله186 ـ کسى که وظيفه او تيمم يا وضوى جبيره اى است، در صورتى که بر اثر جهل به حکم، طواف يا نماز طواف را بدون طهارت انجام دهد، واجب است در صورت امکان خودش آنها را اعاده نمايد و اگر ممکن نيست نايب بگيرد.

مسأله187 ـ اگر زن بعد از محرم شدن براى عمره مفرده، حائض شود و نتواند منتظر بماند تا از خون حيض پاک شود و غسل کند و اعمال عمره مفرده را بجا آورد، بايد براى طواف و نماز آن نايب بگيرد، ولى سعى و تقصير را خودش انجام دهد، و با انجام اين اعمال از احرام خارج مى شود. و در صورتى هم که با حالت حيض محرم شود، همين حکم را دارد.

مسأله188 ـ اگر قبل از شروع به طواف شک در طهارت خود کند، در صورتى که حالت سابقه او طهارت بوده و شک در عروض حدث داشته باشد، بناء بر بقاء طهارت مى گذارد. و در غير اين صورت بايد براى طواف تحصيل طهارت کند.

مسأله189 ـ اگر کسى در اثناى طواف شک کند که وضو داشته يا خير، اگر سابقه طهارت داشته، بنابر آن بگذارد و به شک خود اعتنا نکند. و در غير اين صورت بايد تحصيل طهارت نموده و طواف را از سر بگيرد.

مسأله190 ـ اگر کسى بعد از تمام شدن طواف شک کند که طهارت داشته يا خير، به شک خود اعتنا نکند، ولى براى اعمال پس از آن که نياز به طهارت دارد بايد طهارت تحصيل کند.

شرط سوم ـ پاک بودن بدن و لباس از نجاست

مسأله191 ـ خونى که در نماز عفو شده، در طواف معفوّ نيست و بايد از آن اجتناب شود. ولى طهارت در چيزهايى از قبيل جوراب، عرقچين، دستمال و انگشتر شرط نيست.

مسأله192 ـ احوط آن است که چيز نجس در حال طواف همراه انسان نباشد، هر چند اظهر در غير لباس جواز آن است، به خصوص اگر به چيزى غيراز خون نجس شده باشد.

مسأله193 ـ اگر در بين طواف نجاستى به بدن يا لباس او عارض شود، در صورتى که مى تواند بدون رها کردن طواف در همان مکان لباسش را عوض کند، واجب است آن را انجام دهد و طواف او صحيح است. و اگر بدون رها کردن طواف تطهير ممکن نيست بايد طواف را رها کند و جامه يا بدن را تطهير کرده و فوراً برگردد و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحيح است. و کسى هم که در حال طواف يقين پيدا کند که بدن يا لباس او نجس بوده، همين حکم را دارد.

مسأله194 ـ اگر کسى نجاست بدن يا لباسش را فراموش کند و بعد از طواف يا در اثناى آن يادش بيايد، بنابراحتياط واجب بايد طواف را بعد از تطهير دوباره بجا آورد.

شرط چهارم ـ ختنه

ختنه بودن شرط صحت طواف مردان است نه زنان. بنابراين طواف مردى که ختنه نشده باطل است چه بالغ باشد و چه غير بالغ.

شرط پنجم ـ پوشانيدن عورت

مسأله195 ـ بنابراحتياط واجب ستر عورت در طواف شرط است.

مسأله196 ـ اگر زن هنگام طواف مقدارى از موهاى سر يا جاهاى ديگر بدن خود را که بايد پوشيده باشد، نپوشاند، طواف او صحيح است اگر چه مرتکب کار حرامى شده است.

شرط ششم ـ موالات

مسأله197 ـ بنابراحتياط واجب موالات عرفى بين اجزاى طواف شرط است، يعنى بين دورهاى طواف آن مقدار فاصله نيندازد که آن را از يک طواف بودن خارج کند. مگر در صورتى که طواف را بعد از سه دور و نيم براى اقامه نماز يا مانند آن، قطع کند.

مسأله198 ـ کسى که براى نماز واجب، طواف واجب خود را قطع کند، اگر بعد از اتمام نصف( سه دور ونيم) باشد، طواف را از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و تکميل نمايد. و اگر قبل از آن بوده و مدت زمان طولانى بين قطع و اتمام فاصله شده، بنابر احتياط بايد طواف را اعاده نمايد و در صورتى که فاصله، طولانى و زياد نشده، اعاده طواف واجب نيست اگر چه احتياط در هر حال خوب است. و در اين مسأله فرقى نيست بين اينکه نماز جماعت باشد يا فرادى، وقت نماز تنگ باشد يا خير.

مسأله199 ـ قطع طواف مستحبّ و حتّى واجب جايز است، اگر چه احتياط مستحبّ قطع نکردن طواف واجب است به نحوى که موالات عرفيه به هم بخورد.

واجبات طواف

اول ـ شروع طواف از حجرالاسود

بايد طواف را از حجرالاسود يعنى از محاذات آن شروع کند. و لازم نيست طواف را از جزء اول حجرالاسود شروع نمايد به طورى که تمام اجزاء بدن طواف کننده از تمام اجزاء حجرالاسود عبور نمايد. بلکه همين اندازه که عرفاً شروع از حجرالاسود صدق کند کافى است. بنابراين شروع به طواف از هر جاى آن کفايت مى کند، ولى واجب است طواف را از هر نقطه اى که شروع کرده از همان جا ختم کند. پس اگر از وسط حجرالاسود شروع نموده، بايد به وسط آن ختم کند و همين طور.

دوم ـ ختم کردن هر دور از طواف به حجرالاسود

مسأله200 ـ بر محرم واجب نيست در هر شوط بايستد و سپس شوط جديد را شروع کند بلکه اگر بدون توقف هفت شوط طواف نمايد کافى است. به شرطى که شوط هفتم را به همان جايى ختم کند که شوط اول را از آنجا شروع کرده است. و مانعى ندارد که براى احتياط مقدارى هم اضافه کند تا يقين نمايد که به همان نقطه شروع ختم نموده است. و اين مقدار زيادى را بايد به نيت احتياط انجام دهد.

سوم ـ در حال طواف، خانه کعبه در سمت چپ طواف کننده قرار گيرد. مقصود از اين شرط تعيين جهت حرکت او است.

مسأله201 ـ معيارِ قرار گرفتن کعبه در سمت چپ طواف کننده، صدق عرفى است نه دقت عقلى، بنابراين اگر در هنگام رسيدن به حجر اسماعيل(عليه السلام) و چهار رکن کعبه، خانه مقدارى از سمت چپ خارج شود، ضررى به صحت طواف نمى زند و لازم نيست شانه خود را مقدارى متمايل به آن کند.

مسأله202 ـ اگر طواف کننده مقدارى از طواف خود را برخلاف متعارف انجام دهد مثل اينکه در اثناء طواف رو به کعبه کند تا آن را ببوسد و يا بر اثر ازدحام رو به کعبه يا پشت به آن کند و يا کعبه در سمت راست او قرار بگيرد، آن مقدار از طواف او صحيح نيست و بايد آن مقدار را جبران کند.

چهارم ـ داخل کردن حجراسماعيل(عليه السلام) در طواف بنابراين طواف کننده بايد از خارج حجراسماعيل، دور آن طواف کند نه از داخل آن.

مسأله203 ـ اگر طواف کننده از داخل حجراسماعيل طواف کند و يا روى ديوار حجراسماعيل برود طواف او باطل است و بايد آن را اعاده کند. و اگر کسى فقط يک يا چند شوط طواف را از داخل حجراسماعيل انجام دهد، فقط همان شوط باطل است.

مسأله204 ـ اگر کسى به طور عمدى از داخل حجراسماعيل طواف کند، حکم کسى را دارد که عمداً طواف را ترک کرده است. و اگر سهواً اين کار را انجام دهد حکم کسى را دارد که سهواً طواف انجام نداده است. و حکم هر دو خواهدآمد.

پنجم ـ طواف کننده بايد هنگام طواف از کعبه معظّمه و پيش آمدگى پايين اطراف کعبه که به آن «شاذروان» مى گويند خارج باشد.

مسأله205 ـ دست گذاشتن بر ديوار حجراسماعيل(عليه السلام) و همچنين ديوار خانه خدا اشکال ندارد.

ششم ـ بنابر مشهور طواف بايد در محدوده فاصله بين کعبه و مقام حضرت ابراهيم(عليه السلام) باشد و در ساير قسمت ها هم بايد اين فاصله رعايت شود. ولى اقوى اين است که رعايت اين مقدار از فاصله لازم نيست و طواف در مسجدالحرام در خارج از اين حدّ نيز جايز است، به خصوص اگر ازدحام شديد جمعيت مانع از آن باشد. اگر چه طواف در داخل حدّ مذکور در وقت خلوت اولى است.

مسأله206 ـ بعيدنيست که طواف در فضاى بين زمينو محاذات سقف کعبه معظمه مجزى باشد، ولى خلاف احتياط است.

هفتم ـ طواف بايد هفت دور کامل باشد.

مسايل ترک طواف و شک در آن

مسأله207 ـ طواف رکن است و اگر کسى عمداً تا وقت باقى است آن را انجام ندهد، عمره او باطل است چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل.

مسأله208 ـ وقت فوت طواف زمانى است که اگر محرم بخواهد آن را با بقيه اعمال عمره بجا آورد، نتواند وقوف اختيارى عرفات را درک کند.

مسأله209 ـ اگر کسى بر اثر ترک عمدى طواف يا علت ديگر، عمره اش را باطل نمايد، بنابر احتياط بايد به حج اِفراد عدول کند و پس از آن عمره مفرده بجا آورد و سپس عمره و حج را در سال بعد انجام دهد.

مسأله210 ـ اگر کسى به علت فراموشى طواف را ترک کند و قبل از فوت وقت يادش بيايد، بايد طواف و نماز آن را انجام دهد و سپس سعى را اعاده نمايد.

مسأله211 ـ اگر کسى طواف را فراموش کند و بعد از فوت وقت طواف متوجه آن شود، واجب است طواف و نماز آن را در هر زمانى که برايش امکان دارد قضا نمايد. ولى اگر بعد از مراجعت به وطن يادش بيايد، در صورتى که مى تواند بدون مشقّت و حرج به مکّه مکرمه مراجعت نمايد، بايد برگردد و آن را بجا آورد. و اگر براى او مقدور نيست بايد نايب بگيرد. و واجب نيست بعد از قضاء طواف و نماز آن، سعى را اعاده نمايد.

مسأله212 ـ کسى که از روى عمد يا فراموشى طواف را انجام نداده، تا زمانى که خودش يا نائب او طواف را انجام نداده اند، چيزهايى که حلال شدن آنها متوقف بر طواف است بر او حلال نمى شود. و کسى هم که سهواً طواف خود را ناقص انجام داده همين حکم را دارد.

مسأله213 ـ کسى که به علت بيمارى يا پيرى و يا عذر ديگر توانايى نداشته باشد که خودش طواف کند و تا پايان وقت طواف نيز توانايى پيدا نمى کند، اگر ممکن است بايد او را حمل کنند و طواف دهند و اگر امکان ندارد واجب است نايب بگيرد.

مسأله214 ـ اگر کسى بعد از تمام شدن طواف و خروج از مطاف شک کند که آيا طواف را زيادتر از هفت دور بجا آورده يا کمتر، به شک خود اعتنا نکند و بنابر صحّت بگذارد.

نماز طواف

سومين عمل واجب عمره نماز طواف است.

مسأله215 ـ بر محرم واجب است بعد از تمام شدن طواف دورکعت نماز طواف بخواند. و نمازگزار در قرائت بين جهر واخفات مخيّر است. و در نيت آن تعيين و قصد قربت و اخلاص شرط است.

مسأله216 ـ واجب است بين طواف و نماز آن فاصله نيندازد و ملاکِ تشخيص آن عرف است.

مسأله217 ـ نماز طواف مانند نماز صبح است. و بر محرم جايز است بعد از حمد به جز سوره هايى که سجده واجب دارند، هر سوره اى را که مى خواهد بخواند. ولى مستحب است در رکعت اول پس از حمد سوره توحيد و در رکعت دوم سوره جحد (قل يا ايها الکافرون) بخواند.

مسأله218 ـ نماز طواف بايد پشت مقام ابراهيم(عليه السلام) و نزديک به آن خوانده شود به شرط اينکه مزاحمت براى ديگران نباشد. و اگر نمى تواند در آن مکان بخواند بايد آن را در مسجدالحرام پشت مقام ابراهيم بخواند هر چند دور از آن باشد. بلکه بعيد نيست که در هر نقطه اى از مسجدالحرام بخواند کافى باشد.

مسأله219 ـ اگر کسى نماز طواف را عمداً ترک کند حج او باطل است. ولى اگر آن را سهواً ترک کند، در صورتى که قبل از خروج از مکه مکرمه يادش بيايد و برگشتن به مسجدالحرام و خواندن نماز پشت مقام ابراهيم(عليه السلام) براى او مشقّت نداشته باشد، بايد به مسجدالحرام برگردد و نماز طواف را در محل خودش بجا آورد. و اگر بعد از خروج از مکه مکرمه متوجه شود، بايد هر کجا که يادش آمد نماز را بخواند.

مسأله220 ـ جاهل قاصر و مقصّر در مسأله قبلى حکم کسى را دارند که نماز طواف را فراموش کرده است.

مسأله221 ـ اگر کسى در بين سعى يادش بيايد که نماز طواف را نخوانده است بايد سعى را رها کند و نماز طواف را در جاى خودش بخواند و سپس سعى را از همان جا که رها کرده تمام نمايد.

مسأله222 ـ در نماز طواف، اگر مردبه مقدار کمى از زن جلوتر باشد و يا اگر در کنار يکديگر باشند، بين آنان به مقدار يک وجب فاصله باشد، نماز هر دو صحيح است.

مسأله223 ـ مشروع بودن نماز جماعت در نماز طواف معلوم نيست.

مسأله224 ـ بر هر مکلّفى واجب است نماز را به طور صحيح ياد بگيرد تا بتواند تکليف خود را به صورت صحيح انجام دهد، به خصوص اگر قصد انجام حج داشته باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

فصل پنجم ـ تقصیر

No image

فصل دوم ـ احرام

Powered by TayaCMS