حج بذلى
مسأله 102 ـ کسى که هزينه حج را ندارد اگر کسى متکفل حج او شد، يعنى به او گفت به حج برو، و مخارج سفر حج و عائله تو را تا بازگشت تأمين مى کنم، چنانچه اطمينان به او داشته باشد بر او واجب است که قبول کند و به حج برود. اين حج را «حج بذلى» گويند.
مسأله 103 ـ در حج بذلى رجوع به کفايت شرط نيست، ولى اگر رفت و آمد موجب اخلال در زندگى او شود واجب نيست قبول کند.
مسأله 104 ـ کسى که مقدارى از هزينه حج را دارد و بقيه را به او بذل مى کنند واجب است قبول کند و به حج برود. در اين فرض رجوع به کفايت شرط است و حج او کفايت از حجة الاسلام مى کند.
مسأله 105 ـ پول قربانى به عهده باذل(1) است، ولى اگر
1 ـ باذل: کسى که متکفل هزينه حج ديگرى است.
(54صفحه)
کارى کرد که موجب کفاره شد، کفاره به عهده خود اوست.
مسأله 106 ـ کسى که استطاعت مالى در وطن خود ندارد يا شک و شبهه در استطاعت خود دارد مى تواند پول همراه خود را به فردى ببخشد تا او آن پول را به عنوان حج بذلى به وى بدهد. در اين صورت حج وى کفايت از حجة الاسلام مى کند.
مسأله 107 ـ اگر بدون ذکر حج، پولى به کسى هديه شود که به مقدار هزينه حج باشد واجب نيست قبول کند. ولى اگر قبول کرد چنانچه ساير شرايط را داشته باشد. بايد به حج برود.
مسأله 108 ـ باذل مى تواند از بذل رجوع کند، و اگر در بين راه پشيمان شود بايد هزينه برگشت او را بدهد.
مسأله 109 ـ اگر باذل در بين راه از بذل خود رجوع کند يا مال بذل شده تلف شود وجوب حج ساقط مى شود، مگر آنکه شخص از همان مکان براى حج مستطيع باشد.
(55صفحه)