نيّت واخلاص در کتاب وسنّت
قرآن کريم:
1 - )قُلْ کُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ فَرَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلاً(39)).
"بگو: هرکس طبق روش وخلق وخوى خود عمل مىکند، وپروردگارتانکسانى را که راهشان نيکوتر است، بهتر مىشناسد."
کردار مردمان گاهى در ظاهر، متشابه ومثل هم مىباشد، اماتفاوت واختلاف در قصد ونيت است که کردارها را متناقضومتعارض مىگرداند. به عنوان مثال نماز اگر توسط شخص مخلصوبانيت پاک گزارده شود، معراج مؤمن ووسيله صعود او به سوى مقامربوبى خواهد بود، اما اگر توسط شخص ريا کار انجام شود، وبال اوخواهد شد. پس آنگونه که در روايات مفسّر اين آيه آمده است،"شاکله" به معناى نيت است يعنى هر شخص طبق نيت خود عملمىکند وچون خداوند داناتر به نيّتها ومقاصد واهداف اشخاصمىباشد، پس او کسانى را که راهشان نيکوتر است ودر مسير هدايتگام برمى دارند، بهتر مىشناسد.
2 - )صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ(40)).
"رنگ خدايى )بپذيريد؛ رنگ ايمان وتوحيد واسلام( وچه رنگى از رنگخدايى بهتر است؟ وما تنها او را عبادت مىکنيم."
عبادات شخص مؤمن بايد رنگ خدايى به خود بگيرد. رنگخدايى، ظاهر اعمال وآن بخش مکشوف ومحسوس عبادت نيست،زيرا ظاهر اعمال گاهى مانند هم است، ولى آن نيت پنهان وهدفى که درپشت عمل وعبادت، نهفته است، مىتواند به عمل، رنگ الهى ببخشد،پس يک عمل در اثر اخلاص وقصد تقرب به حضرت حق وپيوستن بهاو وبريدن از ماسواى او، الهى وخدايى مىشود.ولى گاهى هم، به سبب نيت معکوس، رنگ شيطانى مىيابد وبخاطررياء، شهرتطلبى وتظاهر براى مردم، غير الهى مىشود.
3 - )وَلاَ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَاللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ(41)).
"ودر زمين پس از اصلاح آن فساد نکنيد، واو رابا بيم واميد بخوانيد )بيم ازمسؤوليتها، واميد به رحمتش، ونيکى کنيد( زيرا رحمت خدا به نيکوکاراننزديک است."
4 - )تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَطَمَعاً وَمِمَّارَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ(42)).
"پهلوهايشان از بسترها در دل شب دور مىشود )وبهپا مىخيزند ورو به درگاهخدا مىآورند( وپروردگار خود را با بيم واميد مىخوانند، واز آنچه به آنان روزىدادهايم انفاق مىکنند."
دراين آيات خداوند متعال به مادستور مىدهد که نيتها واهدافخود را در خواندن او خالص گردانيم وتنها از بيم واميد او، او رابخوانيم؛ بيم از غضب وسلب نعمتش، واميد به خشنودى وقربش. بيماز سقوط در گناه، واميد به نجات به وسيله طاعت وتقوا؛ نه به خاطرترس از مردم يا اميد شهرت يافتن وريا کردن.
پس همه اعمال انسان مخصوصاً عبادات با معيار هدف، نيتومقصدِ مورد نظر شخص، ارزيابى مىشود، )وبه همين معيار است کهرنگ الهى ياشيطانى پيدا مىکند.(
5 - )قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُمُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ(43)).
"بگو: پروردگارم امر به عدالت کرده است، وتوجه خويش را در هر مسجد)وبه هنگام عبادت( به سوى او کنيد؛ واو را بخوانيد، در حاليکه دين )خود( رابراى او خالص گردانيدهايد، )وبدانيد( همانگونه که در آغاز شما را آفريد، )بارديگر در رستاخيز( باز مىگرديد."
6 - )وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلاَةَوَيُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذلِکَ دِينُ الْقَيِّمَةِ(44)).
"وبه آنها دستورى داده نشده بود جز اينکه خدا را بپرستند در حاليکه دين خود رابراى او خالص کنند واز شرک به توحيد باز گردند ونماز را برپادارند وزکات رابپردازند واين است آيين مستقيم وپايدار."
قرآن مجيد در آيات فوق به مادستور مىدهد که دين خود را براىخدا خالص گردانيم، وچنين پيدا است که دين به معناى آن شريعتيانظامى است که انسان به انتخاب واراده خود به مقررات آن گردنمىنهد واز آن تبعيت مىکند، اما خلوص در دين به معنى نفى هرگونهدوگانگى در ولايت ووابستگى بين خدا وپيامبران واولياى او از يکسو، وسلطه قواى مادى وقدرتهاى طاغوتى از سوى ديگر،مىباشد. پس عبادت خدا، که از بارزترين وشاخصترين آن،برپاداشتن نماز وپرداختن زکات است، به صورت پاک وناب انجامنمىشود مگر اينکه مؤمن، دينش را براى خداوند خالص گرداند،يعنى باهمه اعضا وجوارح واز عمق دل ووجدان خود، در برابرخداوند خاضع وخاشع باشد واز ريا وتظاهر واز ترس هر قدرتىماسواى خدا بپرهيزد.
7 - )وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْيُتَقَبَّلْ مِنَ الآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ(45)).
"وداستان دو فرزند آدم را بحق برآنها بخوان: هنگامى که هرکدام، کارى براىتقرب )به پروردگار( انجام دادند؛ اما از يکى پذيرفته شد، واز ديگرى پذيرفتهنشد؛ )آنکه عملش مردود شده بود( گفت: به خدا سوگند تو را خواهم کشت.)برادر ديگر( گفت: خدا تنها از پرهيز کاران مىپذيرد."
پذيرفتن اعمال از سوى خداوند، به حسن ظاهر اعمال وآنچهانسان بدان تظاهر مىکند، ربطى ندارد بلکه خداوند تنها از متقيانمىپذيرد؛ از کسانى که نيّت وهدف خود را پاک وخالص ساختهاند.بنابر اين تقواى الهى با ظاهر عمل وعامل تحقق نمىيابد بلکه ملاکتحقق آن، نيّت وهدف عامل است ودر واقع نيّتها واهدافى کهباعث انجام عمل شدهاند، ميزان پذيرش آنها در درگاه حضرت حقمىباشند.
حديث شريف:
سنت شريف، حاوى روايات فراوانى است که از معصومينعليهم السلامدرباره نيت، اخلاص، رياء، وآثار تربيتى وروانى آن در جامعهمؤمنين در دنيا، ودر سرنوشت انسان وعمل او در آخرت، نقل شدهاست. در اين جا تنها به نقل قسمتهاى کوتاهى از آنها اکتفا مىکنيمشايد در اصلاح نيّتهاى ما وخالص ساختن ورنگ الهى دادن به اعمالما بدور از هر نوع آلودگى وتنها به قصد قربت الهى انجام دادن، مفيدواقع افتد.
نيّت وجاودانگى
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّما خلّد أهل النار في النار؛ لأنّ نيّاتهم کانت في الدنيا أن لو خُلِّدوا فيهاأن يعصوا اللَّه أبداً، وإنّما خُلِّد أهل الجنّة في الجنّة؛ لأنّ نيّاتهم کانت في الدنياأن لو بقوا فيها أن يطيعوا اللَّه أبداً، فبالنيّات خُلِّد هؤلاء وهؤلاء، ثمّ تلا قوله:)قُلْ کُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ(، وقال: على نيّته"(46).
"اينکه اهل جهنّم در آتش، جاودانه هستند بدين جهت است که نيّت وقصدآنان در دنيا چنين بوده که اگر در دنيا، جاويدان باشند، براى هميشه خدا رامعصيت کنند. واينکه اهل بهشت در بهشت، جاويدان هستند هم بدين جهتاست که نيّت وهدف آنان در دنيا چنين بوده که اگر در دنيا باقى بمانند، هميشه خدارا اطاعت کنند. پس به خاطر نيّتها واهداف است که اين دسته وآن دسته دربهشت يا جهنّم، جاويدان شدهاند سپس امامعليه السلام اين آيه را تلاوت کرد: )قُلْ کُلٌيَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ( وبعد فرمود: )على شاکلته يعنى( على نيّته."
نيت خير کند وبخوابد
2 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إنّ العبد لينوي من نهاره أن يصلّي بالليل فتغلبه عينه فينام، فيثبت اللَّه لهصلاته، ويکتب نَفَسه تسبيحاً، ويجعل نومه عليه صدقة"(47).
"بندهاى در روز نيت مىکند که در شب نماز بخواند ولى خواب بر چشمانشغلبه مىکند ومىخوابد، خداوند آن نماز را براى او ثبت مىکند ونَفَس اورا تسبيحوخوابش را براى او صدقه قرار مىدهد."
3 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"نيّة المؤمن أبلغ من عمله، وکذلک نيّة الفاجر"(48).
"نيّت مؤمن رساتر از عملش است وهمچنين نيّت فاجر."
4 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"من صدق لسانه زکى عمله، ومن حسنت نيّته زيد في رزقه، ومنحسن برّه بأهل بيته زيد في عمره"(49).
"کسى که راستگو باشد، عمل او پاک مىشود، وکسى که نيت او نيک باشد،روزى او افزوده مىگردد وکسى که به اهل بيت وخانوادهاش نيکى کند، عمرشافزوده مىشود."
5 - امام علىعليه السلام فرمود:
"... إنّ اللَّه -بکرمه وفضله- يدخل العبد بصدق النيّة وحسن السريرةالصالحة، الجنّة"(50).
"... خداوند به وسيله کرم وفضلش، بنده خود را به جهت نيّت راست )هدفنيک( وسرشت پاکش، وارد بهشت مىکند."
رهايى
6 - امام علىعليه السلام فرمود:
"... وبالإخلاص يکون الخلاص"(51).
"... در اخلاص، خلاص ورهايى نهفته است."
عمل خالص
7 - امام صادقعليه السلام درباره اين سخن خداوند: )لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُعَمَلاً(. "تا شما را آزمايش کند که کدام يک عملش نيکوتر است"، فرمود:
"ليس يعني أکثرکم عملاً، ولکن أصوبکم عملاً، وإنّما الإصابة خشية اللَّهوالنيّة الصادقة الحسنة. والابقاء على العمل حتّى يخلص، أشدّ من العمل.والعمل الخالص الذي لا تريد أن يحمدک عليه أحد إلّا اللَّه عزّ وجلّ، والنيّةأفضل من العمل، ألا وأنّ النيّة هي العمل، ثمّ تلا قوله عزّ وجلّ:)قُلْ کُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ(52)) يعني على نيّته".
"منظور خداوند اين نيست که عمل بيشتر انجام داده باشيد بلکه منظورش ايناست که کداميک عملش صحيحتر باشد، وصحت عمل اين است که باخشيت خداونيت راست ونيک توأم باشد. ونگهدارى عمل تا اين که توأم با اخلاص شود،مشکلتر وسختتر از خود عمل است. وعمل خالص آن است که نخواهى غير ازخدا، کسى تو را برآن عمل بستايد. ونيت بهتر از عمل است وبلکه نيت همان عملاست. سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: )قُلْ کُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ(وچنين معنى کرد که: هرکس طبق نيت خود عمل مىکند."
اخلاص يا نفاق
8 - مردى به امام صادقعليه السلام عرض کرد:
أتخوّف أن أکون منافقاً. قال له الإمام: "إذا خلوت في بيتک نهاراً أوليلاً أليس تصلّي؟". فقال: بلى. قال الإمام: "فلمن تصلّي؟". قال:للَّه عزّ وجلّ. فقال الإمام: "فکيف تکون منافقاً وأنت تصلّي للَّه عزّ وجلّلا لغيره"(53).
مىترسم از اينکه منافق باشم. امام فرمود: "اگر در خانه خود در شب ياروزتنها و در خلوت باشى آيا نماز نمىگزارى؟". گفت: بلى نماز مىگزارم.فرمود: "پس براى که نماز مىخوانى؟". گفت: براى خداوند عزّ وجلّ. امامعليه السلامفرمود: "چگونه مىتوانى منافق باشى در حاليکه براى خدا نماز مىگزارى، نه براىغير او؟"
9 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"ما بين الحقّ والباطل إلّا قلّة العقل". قيل: وکيف ذلک يابن رسول اللَّه؟قال: "العبد ليعمل العمل الذي هو للَّه رضا فيريد به غير اللَّه، فلو أنّه أخلص للَّهلجاءه الذي يريد في أسرع من ذلک"(54).
"فاصله بين حق وباطل چيزى نيست جز کاستى عقل." گفته شد: اى پسررسول خدا! اين چگونه است؟ فرمود: "بنده، عملى را انجام مىدهد که موردرضاى خداوند است اما او غير خدا را قصد مىکند، واگر او براى خدا اخلاصميداشت، زودتر وسريعتر از اين، به هدف مورد نظر خود هم مىرسيد."
بهترين عبادت
10 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"العبادة ثلاثة: قوم عبدوا اللَّه عزّ وجلّ خوفاً، فتلک عبادة العبيد. وقومعبدوا اللَّه تبارک وتعالى لطلب الثواب، فتلک عبادة الاُجراء. وقوم عبدوا اللَّهعزّ وجلّ حبّاً له، فتلک عبادة الأحرار، وهي أفضل العبادة"(55).
"عبادت برسه گونه است: عدهاى تنها از روى ترس خدا را عبادت مىکنند. اينعبادت بردگان است. برخى هم براى کسب ثواب خدا را عبادت مىکنند واين عبادتاجيران ومزدبگيران است. اما بعضى تنها بخاطر محبت خداوند به عبادت اومىپردازند. اين عبادت احرار وآزادگان است وهمين هم بهترين عبادت است."
نفاق چيست ؟
11 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"ما زاد خشوع الجسد على ما في القلب، فهو عندنا نفاق"(56).
"آنچه خشوع بدن را از آن چه در دل است زيادتر کند از نظر مانفاق محسوبمىشود."
عمل براى غير خدا
12 - امام رضاعليه السلام به محمّد بن عرفه فرمود:
"ويحک يابن عرفة، إعملوا لغير رياء ولا سمعة، فإنّه من عمل لغير اللَّه،وکّله اللَّه إلى ما عمل. ويحک ما عمل أحد عملاً إلّا رداه اللَّه به، إن خيراً فخيراً،وإن شرّاً فشرّاً"(57).
"اى پسر عرفه! زنهار! بدون ريا وسمعه عمل کنيد، کسى که براى غير خداعملى انجام دهد، خدا اورا به آنچه کرده است واگذار خواهد کرد. زنهار! هيچ کسعملى را انجام نداده است مگر اينکه خدا آن را به خودش باز گردانده است؛ اگرخير بوده است پاداش خير واگر شرّ بوده است، پاداش شرّ داده است."
مخفى و آشکار
13 - پيامبر خداصلى الله عليه وآله فرمود:
"من تزيَّن للناس بما يحب اللَّه، وبارز للَّه في السرّ بما يکره اللَّه، لقى اللَّهوهو عليه غضبان له ماقت"(58).
"کسى که براى مردم واز باب تظاهر، خود را بيارايد به آنچه خدا دوستمىدارد، اما درنهان آنچنان در برابر خدا باشد که مورد کراهت ونفرت خدا است،در روز قيامت خدا راملاقات مىکند در حاليکه براو خشمگين وغضبناک است."
14 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"مَن کان ظاهره أرجح من باطنه خفّ ميزانه"(59).
"کسى که ظاهر او برتر از باطن ونهان او باشد در روز قيامت ميزان اعمالاوسبک مىباشد."
چه کسى رياکار است ؟
15 - امام علىعليه السلام فرمود:
ثلاث علامات للمرائي: ينشط إذا رأى الناس، ويکسل إذا کان وحده،ويحبّ أن يحمد في جميع اُموره"(60).
"ريا کار سه نشانه دارد: وقتى مردم راببيند، فعال وبانشاط مىشود. اما وقتىکه تنهاست، کسل وتنبل است ودوست دارد که در همه کارهايش، ستايش شود."
از عبادت خود سخن مگو
16 - از امام صادقعليه السلام سوال شد درباره قول خداوند: )فَلاَ تُزَکُّواأَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى(61)) "پس خود ستايى نکنيد. او پرهيزکاران را بهترمىشناسد" فرمود:
"قول الإنسان: صلّيت البارحة، وصمت أمس ونحو هذا". ثمّقالعليه السلام: "إنّ قوماً کانوا يصبحون فيقولون: صلّينا البارحة وصمناأمس". فقال عليّعليه السلام: "ولکنّي أنام الليل والنهار، ولو أجد بينهما شيئاًلنمته"(62).
"مثل اينکه انسان بگويد: من شب گذشته نماز گزاردم وروز گذشته روزهگرفتم ومانند آن." سپس امامعليه السلام فرمود: "مردمى بودند که وقتى شب را صبحمىکردند مىگفتند: ما ديشب نماز خوانديم وديروز روزه گرفتيم." پس علىعليه السلامفرمود: "اما من شب وروز را مىخوابم واگر بين شب وروز فرصتى يافتم، نيزمىخوابم."
مهم باقى ماندن بر عمل است
17 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"يَصِل الرجل بصلةٍ وينفق نفقة للَّه وحده لا شريک له فتُکتب له سرّاً،ثمّ يذکرها فتکتب له علانية، ثمّ يذکرها فتمحى وتُکتب له رياءً"(63).
"نگهدارى عمل، سختتر از خود عمل است. گفته شد: نگهدارى عملچيست؟ فرمود: کسى صله رحم مىکند وتنها براى خداوند يکتا وبى شريک،انفاق مىنمايد، اين عمل براى او به عنوان يک عمل پنهانى نوشته وثبت مىشود.پس او آن عمل را براى ديگران نقل مىکند، پس آن ثبت اوّلى محو مىشود وبراى اوبه عنوان يک عمل علنى نوشته مىشود. سپس او دوباره آنرا براى ديگران نقلمىکند پس آن عمل، از پرونده او محو مىشود وبه عنوان ريا ثبت مىگردد."