فصل اوّل :صیغه خُلع

فصل اوّل :صیغه خُلع

کتاب خُلع

فصل اوّل :صيغه خُلع

تعريف خُلع

«خُلع» عبارت است از: «ازاله نکاح، با فديه از زن و با کراهت خصوص زن».

صيغه خُلع

صيغه آن عبارت است از: «خلعتک عَلى کذا»، يا «فلانة مختلعة على کذا» به کسر يا فتح.

و اظهر ترتّب احکام خلع است بدون تعقيب آن به صيغه طلاق.

و احوط عدم وقوع خلع است به لفظ «فاديتک» و «اَبَنْتک» و «فاسختک» و «اَقلتُک».

و خلع، طلاق است (اگر چه مجرد از اتباع به طلاق باشد)، نه فسخ؛ پس در عدد طلاقها داخل و محسوب است.

بعضى از موارد صدق و يا عدم صدق خُلع

و طلاق به عوض، با کراهت زن بالخصوص، خلع است اگر چه خالى از لفظ خلع باشد، و احکام خلع بر آن مرتّب است بنابر اظهر.

اگر خواست از شوهر طلاق به عوض را، پس خلع کرد او را بدون لفظ طلاق، صحيح است و خلع واقع مى شود بنابر اظهر. و اگر خواست خلع به عوض را، پس طلاق داد به عوض، لازم است بذل، چه آنکه خلع طلاق باشد، يا محتاج به طلاق باشد، نه آنکه فسخ باشد.

اگر ابتدائا گفت: «انت طالق بکذا عوضا» يا «و عليک ألف»، طلاق رجعى مى شود. و خلع بودن، موقوف است به تقدم بذل او براى خلع و تعقّب به خلع، مثل اينکه بگويد: «بذلت لکَ کذا على أن تخلعنى» پس بگويد: «خلعتک على ذلک» يا «انت طالق بذلک»، يا تقدم خلع با تعقّب به قبول زن، يا تقدم دال بر طلاق به عوض بر قبول زن.

و احوط تلفظ به بذل فداء است در حال اختيار، و عدم اکتفاى به دفع به قصد فداء، و ذکر فداء است لفظا در خُلع، و عدم اکتفاى به مجرّد قصد است.

اگر بگويد مرا طلاق بده با هزار تومان مثلاً، اگر جواب بدهد فورا، خلع محقّق مى شود؛ و اگر منفصل باشد به مدتى، خلع نمى شود و استحقاق عوض ندارد، بلکه اگر قبول لاحق نشد رجعى يا بائن غير خلع مى شود.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS