فصل اوّل : صیغه ایلاء و شرایط مُولى و مُولی

فصل اوّل : صیغه ایلاء و شرایط مُولى و مُولی

کتاب ايلاء

فصل اوّل : صيغه ايلاء و شرايط مُولى و مُولى

تعريف ايلاء

«ايلاء» در عرف متشرعه که موضوع احکام خاصه است در ضمن حلف ، عبارت است از: «حلف به ترک وطى زوجه دائمه مدخولٌ بها ، با قيود آتيه» که اگر فاقد بعضى از آنها باشد، فقط احکام يمين مطلق مترتّب مى شود نه احکام ايلاء .

1. صيغه ايلاء و شروط آن

و حلف در ايلاء و غير آن، منعقد نمى شود به غير اسماى مختصه به خداى تعالى يا غالبه در آن حضرت اجلّ مثل نبىّ و ائمه ـ عليهم السلام ـ و کعبه از محترمها ؛ و بايد تلفظ بشود به جمله مشتمله بر قسم به خداى تعالى . و عربيّت شرط انعقادش نيست .

و بايد متلفظ، قاصد باشد، نه ساهى و نائم و غافل . و منعقد مى شود به تعبير به جماع و وطى و نحو اينها به جهت ظهور عرفى ، و لازم نيست مواظبت به الفاظ صريحه لغويّه ؛ و قيود زائده بر اين ، بر تقدير اعتبار ، بايد با قرينه مذکوره باشد ؛ و انعقاد آن به مثل تعبير به ملامسه و مسيس و مقاربت ، با قصد وطى در قُبل ، خالى از وجه نيست .

و حلف بر ترک وطى در دُبر يا در حال حيض و نفاس ، ايلاء نيست .

آيا معتبر است در ايلاء تنجيز يا نه ، مثل يمين در غير ايلاء ؟ اظهر جواز تعليق است به معلوم الحصول در حال يا استقبال و نحو آن که در اضرارِ ايلاء، تغييرى محتمل نيست به سبب آن ، و در غير اينها احوط اعتبار تنجيز است .

اگر حلف نمود به عتاق و طلاق که او را وطى ننمايد يا به صدقه يا به تحريم بر خود آن زن را ، نه ايلاء منعقد مى شود نزد ما اگر چه قصد ايلاء نمايد ، و نه يمين .

و هم چنين اگر بگويد به زن : «اگر وطى کردم تو را ، بر من است اين قدر مال» ، هيچ يک از آنها منعقد نمى شود .

اگر با يک زن ايلاء نمود و به زن ديگر خود گفت : «تو را شريک نمودم با او» با قصد ايلاء به دومى ، واقع نمى شود ايلاء به دومى ، بلکه بايد مشتمل بر تسميه باشد با قصد ايلاء و شروط آن .و منعقد نمى شود ايلاء مگر در مقام اضرار بنا بر احوط،و حلف بر ترک وطى براى صلاح شير يا اصلاح حال مريض ايلاء واقع نمى شود بنا بر اظهر و حکم يمين با شروط آن جارى است .

2. شرائط ايلاء کننده

معتبر [ است ] در صحّت ايلاء ، از ايلاء کننده : «بلوغ» و «کمال عقل» و «اختيار» و «قصد» ؛ پس از صبى و مجنون و مکرَه و ساهى و نائم و عابث واقع نمى شود .

و صحيح است ايلاء مملوک ، چه آنکه زوجه او حرّه باشد يا امه مولاى زوج يا ديگر ، شرط شده باشد رقيّت ولد امه مزوّجه يا نه .

و زوجيّت شرط ايلاء است، پس با مملوکه خود ، ايلاء واقع نمى شود . و اعتبار دوام آن، محل تأمّل است ، اظهر اعتبار دوام است .

و واقع [ مى شود ] از ذمّى بلکه از مقِرّ به الوهيّت ، و منحلّ به سبب اسلام نمى شود بنا بر آنچه ظاهر است از اتفاق اماميّه بر آن .

و منعقد مى شود ايلاء خصىّ که قادر بر ادخال هست . و در مقطوع الذکر که قادر بر مجامعت و غير مساحقه نيست تأمّل است ؛ و بنا بر انعقاد ، فئه او به قول است اگر مساحقه و نحو آن ممکن نباشد .و احوط اعتبار اضرار است در جميع موارد ايلاء چنانکه گذشت .

3. شرائط ايلاء شونده

و معتبر است در صحّت ايلاء ، دخول به زوجه ؛ و مدرک آن وجهى است براى عدم صحّت ايلاء مجبوب الاصل که قادر بر جماع و ادخال نبوده است .

و ايلاء با حرّه و زوجه مملوکه و از حرّ و زوج مملوک واقع مى شود .

و مرافعه براى ضرب مدت ، با زن است ؛ و براى او است مطالبه فئه اگر چه زوجه مملوکه باشد ، و اعتراضى از مالک بر او نيست . و با ذمّيه بر تقدير صحّت نکاح ، ايقاع ايلاء مى شود ، مثل مسلمه .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS