احکام حائض
مسأله 387 :
چند چيز بر حائض حرام است: اول عبادت هايى که مانند نماز بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بجا آورده شود ولى بجا آوردن عبادت هايى که وضو و غسل و تيمّم براى آنها لازم نيست، مانند نماز ميّت، مانعى ندارد. دوم تمام چيزهايى که بر جنب حرام است و در احکام جنابت گفته شد. سوم جماع کردن در فرج، که هم براى مرد حرام و هم براى زن، اگرچه به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد، بلکه احتياط واجب آن است که مقدار کمتر از ختنه گاه را هم داخل نکند.
مسأله 388 :
جماع کردن در روزهايى هم که حيض زن قطعى نيست ولى شرعاً بايد براى خود حيض قرار دهد حرام است. پس زنى که بيشتر از ده روز خون مى بيند و بايد به نحوى که بعداً گفته مى شود روزهاى عادت خويشان خود را حيض قرار دهد و شوهرش نمى تواند در آن روز با او نزديکى نمايد.
مسأله 389 :
اگر شماره روزهاى حيض زن به سه قسمت تقسيم شود و مرد در قسمت اول آن با زن خود در قُبُل جماع کند، بنابر احتياط واجب بايد هيجده نخود طلا کفاره به فقير بدهد و اگر در قسمت دوم جماع کند، نه نخود و اگر در قسمت سوم جماع کند، بايد چهار و نيم نخود بدهد. مثلا زنى که شش روز خون حيض مى بيند، اگر شوهرش در شب يا روز اول و دوم با او جماع کند بايد هيجده نخود طلا بدهد و در شب و يا روز سوم و چهارم، نه نخود و در شب يا روز پنجم و ششم، بايد چهار نخود و نيم بدهد.
صفحه 174
مسأله 390 :
لازم نيست طلاى کفاره را سکه دار بدهد ولى اگر بخواهد قيمت آن را بدهد بايد به قيمت روزى که مى پردازد حساب کند.
مسأله 391 :
اگر کسى هم در قسمت اول و هم در قسمت دوم و هم در قسمت سوم حيض، با زن خود جماع کند، بايد هر سه کفاره را که روى هم سىويک نخود و نيم مى شود بدهد.
مسأله 392 :
اگر انسان بعد از آن که در حال حيض جماع کرده و کفاره آن را داده دوباره جماع کند بنابر احتياط واجب، باز هم بايد کفاره بدهد.
مسأله 393 :
اگر با زن حائض چند مرتبه جماع کند و در بين آنها کفاره ندهد احتياط واجب آن است که براى هر جماع يک کفاره بدهد.
مسأله 394 :
اگر مرد در حال جماع بفهمد، زن حائض شده، بايد فوراً از او جدا شود و اگر جدا نشود بنابر احتياط واجب بايد کفاره بدهد.
مسأله 395 :
اگر مرد با زن حائض زنا کند يا با زن حائض نامحرمى به گمان اين که عيال خود او است جماع نمايد، احتياط واجب آن است که کفاره بدهد.
مسأله 396 :
کسى که نمى تواند کفاره بدهد بهتر آن است که صدقه اى به فقير بدهد و اگر نمى تواند بنا بر احتياط واجب بايد استغفار کند و هر وقت توانست بايد کفاره را بدهد.
مسأله 397 :
طلاق دادن زن در حال حيض، به طورى که در کتاب طلاق گفته مى شود باطل است.
مسأله 398 :
اگر زن بگويد حائضم يا از حيض پاک شده ام، بايد سخن او را پذيرفت.
مسأله 399 :
اگر زن در بين نماز حائض شود، نماز او باطل است.
مسأله 400 :
اگر زن در بين نماز شک کند که حائض شده يا نه، نماز او صحيح است. ولى اگر بعد از نماز بفهمد که در بين نماز حائض شده، نمازى که خوانده باطل است.
مسأله 401 :
بعد از آن که زن از خون حيض پاک شد، واجب است براى نماز و عبادت هاى ديگرى که بايد با وضو يا غسل يا تيمّم بجا آورده شود، غسل کند. و شيوه آن مثل
صفحه 175
غسل جنابت است. ولى براى نماز بايد پيش از غسل يا بعد از آن، وضو هم بگيرد و اگر پيش از غسل وضو بگيرد بهتر است.
مسأله 402 :
هرگاه زن از خون حيض پاک شد، اگرچه غسل نکرده باشد; طلاق او صحيح است و شوهرش هم پس از شستن محل مى تواند با او نزديکى کند; ولى احتياط مستحب آن است که پيش از غسل از نزديکى با او خوددارى نمايد. اما کارهاى ديگرى که در وقت حيض بر او حرام بوده مانند توقف در مسجد و مس خط قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نمى شود.
مسأله 403 :
اگر آب، براى وضو و غسل کافى نباشد و به اندازه اى باشد که بتواند يا غسل کند يا وضو بگيرد بنابر احتياط واجب بايد غسل کند و بدل از وضو، تيمّم کند و اگر فقط براى وضو کافى باشد و به اندازه غسل نباشد، بايد وضو بگيرد و عوض غسل تيمّم نمايد. و اگر براى هيچ يک از آنها آب ندارد، بايد دو تيمّم کند، يکى بدل از غسل و ديگرى بدل از وضو.
مسأله 404 :
نمازهاى يوميه اى که زن در حال حيض نخوانده، قضا ندارد ولى روزه هاى واجب را بايد قضا نمايد.
مسأله 405 :
هرگاه وقت نماز داخل شود و بداند که اگر نماز را تأخير بيندازد حائض مى شود، بايد فوراً نماز بخواند.
مسأله 406 :
اگر زن نماز را تأخير بيندازد و از اول وقت به اندازه انجام واجبات يک نماز بگذرد و حائض شود; قضاى آن نماز بر او واجب است ولى در تندخواندن و کندخواندن و چيزهاى ديگر، بايد ملاحظه حال خود را بکند مثلا زنى که مسافر نيست اگر در اول ظهر نماز نخواند، قضاى آن در صورتى واجب مى شود که به مقدار خواندن چهار رکعت نمازبه بيانى که گفته شد از اول ظهر بگذرد و حائض شود و براى کسى که مسافر است، گذشتن وقت به مقدار خواندن دو رکعت کافى است و نيز بايد ملاحظه تهيّه شرايطى را که دارا نيست بنمايد پس اگر به مقدار فراهم آوردن آن مقدمات و خواندن يک نماز بگذرد و حائض شود قضا واجب است وگرنه واجب نيست.
مسأله 407 :
اگر زن در آخر وقت نماز، از خون پاک شود و به اندازه غسل و وضو و
صفحه 176
مقدمات ديگر نماز مانند تهيه کردن لباس يا آب کشيدن آن و خواندن يک رکعت نماز يا بيشتر از يک رکعت وقت داشته باشد، بايد نماز را بخواند و اگر نخواند، بايد قضاى آن را بجا آورد.
مسأله 408 :
اگر زن حائض به اندازه غسل و وضو وقت ندارد، ولى مى تواند با تيمّم نماز را در وقت بخواند بنابر احتياط واجب، آن نماز را بخواند و اگر گذشته از تنگى وقت، تکليفش تيمّم است، مثل آن که آب برايش ضرر دارد، بايد تيمّم کند و آن نماز را بخواند.
مسأله 409 :
اگر زن حائض بعد از پاک شدن شک کند که براى نماز وقت دارد يا نه بايد نمازش را بخواند.
مسأله 410 :
اگر به خيال اين که به اندازه تهيه مقدمات نماز و خواندن يک رکعت وقت ندارد; نماز نخواند و بعد بفهمد وقت داشته، بايد قضاى آن نماز را بجا آورد.
مسأله 411 :
مستحب است زن حائض در وقت نماز، خود را از خون پاک نمايد و پنبه و دستمال را عوض کند و وضو بگيرد و اگر نمى تواند وضو بگيرد، تيمّم نمايد و در جاى نماز رو به قبله بنشيند و مشغول ذکر و دعا و صلوات شود.
مسأله 412 :
خواندن و همراه داشتن قرآن و رساندن جايى از بدن به حاشيه ومابين خط هاى قرآن و نيز خضاب کردن به حنا و مانند آن براى حائض مکروه است.