11. دلايل نبوّت پيامبر خات
نبوت پيامبر گرامى را از طرق مختلف مى توان ثابت کرد ومجموع اين طرق را مى شود در سه اصل خلاصه نمود:
1ـ اثبات نبوّت از طريق معجزه هايى که در اختيار داشت.
2ـ تنصيص پيامبر پيشين بر نبوّت پيامبر اسلام.
3ـ جمع قرائن وشواهد.
اين تنها پيامبر اسلام نيست که مى توان نبوّت او را از طريق اين سه اصل ثابت نمود بلکه نبوّت تمام پيامبران را مى توان به وسيله يکى از اين سه اصل ثابت نمود.اينک ما هر سه اصل را در باره پيامبر اسلام پيگيرى مى کنيم.
بررسى معجزات پيامبر گرامى اسلام
پيامبر گرامى مانند ديگر پيامبران داراى معجزاتى بوده است، ولى يگانه معجزه جاودانه او که در همه اعصار مى درخشد، قرآن او مى باشد درست است که کليه معجزات پيامبر در کتابهاى تاريخ وسيره وارد شده است ولى استدلال به آنها در صورتى ممکن است که همگى به صورت متواتر به ما رسيده باشد.
مقصود از خبر متواتر اين است که راويان خبر در هر عصر وزمانى به اندازه اى باشند که احتمال اجتماع بر دروغ به صورت امر محال در آيد. وثبوت يک چنين نقل متواتر در معجزات پيامبر
صفحه 75
نياز به تحقيق و بررسى دارد زيرا بايد با مراجعه به کتابهاى سيره وتاريخ، معجزات پيامبر را استخراج کنيم وراويان آنها را در هر عصرى در نظر بگيريم آنگاه ثابت کنيم که راويان آنها در هر طبقه واجد شرط تواتر بوده اند و اين کار هر چند براى همه مقدور نيست وى اگر تک تک معجزات او هر چند متواتر نيست ولى با توجه به مجموع رواياتى که در انواع معجزات او وارد شده است مى توان گفت که او قطعاً داراى معجزه بوده ومعجزه داشتن او اجمالاً متواتر است. اينک بحث خود را در باره معجزه جاودان او که قرآن است متمرکز مى کنيم، معجزه اى که براى او غروب وفنايى نيست تا روز رستاخيز باقى و پايدار مى باشد.
جهات هشتگانه اعجاز قرآن
قرآن از جهات مختلفى معجزه است وهريک از اين جهات حاکى از آن است که قرآن ساخته و پرداخته فکر انسان نيست بلکه يک نيروى غيبى پشت اين قرآن وجود دارد که آن را بر قلب بشرى فرود آورده است اين جهات هشتگانه عبارتند از:
1ـ اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت.
2ـ اعجاز قرآن از نظر خبرهاى غيبى.
3ـ اعجاز قرآن از نظر قانونگذارى.
4ـ اعجاز قرآن از نظر علوم طبيعى.
5ـ اعجاز قرآن از نظر معارف الهى.
6ـ اعجاز قرآن از نظر اصول اخلاقى.
7ـ اعجاز قرآن از نظر عدم تناقض در محتوى.
8ـ اعجاز قرآن از نظر بيان قصص وتاريخ پيامبران.
اينک همه اين جهات هشتگانه به گونه فشرده بيان مى شود.
صفحه 76
اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت
قرآن از نظر شيرينى بيان وعالى بودن محتوا به پايه اى است که همه افراد بشر را به شگفت واداشته، وتاکنون احدى به فکر مبارزه با آن در اين قسمت نيفتاده است زيرا هرچه در اين قسمت به پيش رفته و در صدد مقابله برآمده است ضعف و ناتوانى ديگران روشن شده است.
اصولاً معجزه را متخصصان فن مربوط به آن درک مى کنند ولذا هنگامى که حضرت موسى، عصاى خود را انداخت و جادوى جادوگران را نابود ساخت نخستين کسانى که به او ايمان آوردند خود ساحران دربار فرعون بودند زيرا آنان با تخصصى که در فن سحر داشتند فهميدند که کار موسى کار سحر وجادو نيست وسحر وجادو پايين تر از آن است که داراى چنين قدرت شگرفى گردد.
استادان فن سخن همان عربهاى عصر رسالت بودند که با قريحه خدادادى آگاه شدند که سخن پيامبر از سنخ کلام بشر نيست ولذا هنگامى که وليد بن مغيره از رسول گرامى درخواست کرد که بخشى از قرآن خود را بخواند وپيامبر از سوره «فصلت» آياتى را بر او خواند وقتى به اين آيه رسيد، (...فَقُلْ أنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عاد وَ ثَمودَ) (سوره فصلت آيه 13).
ناگهان موهاى او بر بدنش راست شد وبرخاست به درون خانه خود رفت وقتى قريش از انزواى او پرسيدند وى در پاسخ گفت از محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم)سخنى شنيدم که شبيه کلام انس و جن نيست. سخنان او ريشه هاى عميقى در قلوب دارد وثمره هاى شيرينى از شاخسار آن آويزان است از هر سخن برتر است وبرتر از آن سخنى نيست(1).
امروز جهان غرب با انواع وسائل به جنگ اسلام برخاسته ودر صدد مقابله با آن مى باشد وبراى نيل به اين هدف شيطانى از هر طريقى وارد شده است مانند ساختن دانشگاهها، درمانگاهها وبيمارستانها واعزام پدران روحانى! به کشورهاى اسلامى... ولى هرگز به فکر نيفتاده که از طريق مبارزه با قرآن وارد ميدان شود وقرآنى بسازد که همه کيان مسلمانان را از بين ببرد. زيرا مى داند که در اين مبارزه جز شکست نتيجه ديگرى عايد او نخواهد شد واين
1 . بحار الأنوار ج15ص392.
صفحه 77
مطلب در صورتى روشن تر مى گردد که بدانيم که قرآن در مبارزه به يک سوره نيز اکتفا کرده وآوردن سوره کوتاهى مانند سوره هاى قرآن را کافى در عقب نشينى دانسته است(1).
در طول تاريخ گروهى به فکر مبارزه با قرآن افتاده و جمله هايى را سرهم کرده و خواسته اند آياتى مانند آيات قرآن بسازند و هرگز نه از نظر زيبايى ونه از نظر محتوى به پايه قرآن نمى رسند. و براى اين افراد جز رسوايى نتيجه ديگرى نداشته است.
اکنون وقت آن رسيده است که اعجاز قرآن را از زاويه ديگر يعنى خبرهاى غيبى تعقيب کنيم. واين موضوع گفتار ما است در بحث آينده.
1 . سوره بقره آيه 23.