چیزهائیکه در حال احرام حرام است

چیزهائیکه در حال احرام حرام است

چيزهائيکه

در حال احرام حرام است

بيست وچهار چيز در حال احرام حرام است

اول : شکار کردن حيوان صحرائى وحشى وکمک کردن صيّاد ونشان دادن شکار ، اگر چه بااشاره باشد ونيز خوردن گوشت شکار در حال احرام حرام ميباشد ، اگر چه کسى که آن را شکار کرده محرم نباشد ، همچنين حرام است حيوانى را که ديگرى شکار کرده است ، بکشد .

(مسأله 19) اگر محرم صيدى را بکشد ،کفاره بر او واجب ميشود ، واحکام آن در کتابهاى مفصل گفته شده است .

دوم : از چيزهائيکه بر محرم حرام است جماع کردن بازن وبوسيدن او وبازى کردن با او است ونيز نگاه کردن به زن از روى شهوت بلکه بردن هر لذتى از زن يامرد حرام ميباشد. ولذت بردن از مرد گذشته از اينکه پيش از احرام حرام بوده ، بواسطه احرام هم حرام ميشود .

(مسأله 20) اگر کسى در احرام عمره پيش از تمام شدن سعى عمداً بازن يا العياذ بالله بامردى جماع کند چه عمره مفرده باشد چه تمتع ، عمره او فاسد است وبايد يک شتر کفاره بدهد وچنانچه عمره مفرده بوده بايد آن را تمام کند وبعداً آن را دوباره بجا آورد ، ولى اگر تمتع بود در صورتيکه وقت باقى است يعنى مى تواند بعد از اتمام واعاده وقوف عرفات را درک کند بايد اتمام نموده وبعداً نيز اعاده نمايد، وچنانچه وقت باقى نباشد حج تمتع او مبدل به إفراد ميشود، يعنى بايد اول اعمال حج را بجا آورده وبعد از آن عمره مفرده انجام دهد واحتياط واجب آنستکه در سال بعد هم عمره وحج را دوباره بياورد ، واما اگر بعد از تمام شدن سعى عمداً جماع نمايد فقط يک شتر کفاره بر او واجب ميشود اگر از مردم ثروتمند وبامکنت باشد، ويک گاو بر او واجب مى شود اگر از طبقه متوسط باشد ، ويک گوسفند بر او واجب ميشود اگر از مردم کم بضاعت وبيچاره باشد ، ولى در هر صورت عمره وحج او صحيح است .

(مسأله 21) اگر در حال احرام حج تمتع ياقران يا إفراد پيش از وقوف بمشعر عمداً جماع کند چه بازن باشد وچه بامرد در فرج باشد يادر دبر يک شتر کفاره بر او واجب است وحج او فاسد ميشود ولى بايد آنرا تمام کند ودر سال بعد آن را دوباره بجا آورد واگر بعد از وقوف به مشعر جماع کند حج او صحيح است وفقط يک شتر کفاره لازم است ، اگر اين عمل پيش از آوردن پنج دور از طواف نساء از او صادر شود ، واما اگر صدور اين عمل بعد از دور پنجم باشد کفاره لازم نيست اگر چه احتياط مستحب آنستکه در اينصورت نيز يک شتر کفاره بدهد .

(مسأله 22) اگر محرم زنى را ببوسد در صورتيکه از روى شهوت باشد يک شتر کفاره بر او واجب ميشود واگر از روى شهوت نباشد کفاره آن فقط يک گوسفند است اگر چه احتياط مستحب آنست که نيز يک شتر کفاره دهد .

(مسأله 23) اگر در حال احرام عمداً از روى شهوت بعيال خود نگاه کند ومنى از او بيرون آيد کفاره آن يک شتر است ولى اگر عمداً واز روى شهوت بغير عيال خود نگاه کند ومنى از او بيرون آيد ، بنابر احتياط واجب بلکه اقوى کفاره آن يک شتر واگر نتواند يک گاو واگر آنرا هم نتواند يک گوسفند است .

(مسأله 24) اگر محرم بازنى ملاعبه نمايد چناچه منى از وى بيرون آيد کفاره آن يک شتر است ولى اگر منى بيرون نيايد کفاره اش يک گوسفند است .

سوّم : از چيزهائيکه بر محرم حرام مى باشد آنست که زنى را براى خود ياديگرى عقد کند ، اگر چه آن ديگرى محرم نباشد وبايد شاهد عقد هم نشود، و احتياط واجب آنستکه زنى راخواستگارى هم نکند ولى اگر زن خود را طلاق رجعى داده باشد ، مى تواند به او رجوع نمايد .

چهارم : از چيزهائى که بر محرم حرام مى باشد آن است که استمناء کند يعنى کارى کند که منى از او بيرون آيد .

پنجم : بوئيدن مشک وزعفران وکافور وعود وعنبر ومانند اينها ونيز خوردن وماليدن آن ببدن وپوشيدن لباسى که بوى خوش دارد واستعمال ساير چيزهاى خوشبو بر محرم مکروه است .

(مسأله 25) کسى که محرم است اگر محتاج به خوردن ياپوشيدن چيزى شود که بوى خوش دارد ، بايد بينى خود را بگيرد وبنابر احتياط از بوئيدن چيزى که به آن خَلوق مى گويند وخانه کعبه را به آن خوشبو مى کنند خوددارى نمايد .

(مسأله 26) کفاره استعمال بوى خوش يک گوسفند است .

(مسأله 27) احتياط واجب آن است که محرم در وقت گذشتن از جايگاه عطر فروشان نگذارد که بوى عطر به بينى او برسد واحتياط مستحب آن است که ميوه هاى خوشبو مثل سيب وبه راهم نبويد ، ولى خوردن آنها مانعى ندارد .

(مسأله 28) گرفتن بينى از بوى بد براى محرم حرام است ولى اگر تند برود که بوى بد به بينى او نرسد اشکال ندارد .

ششم : پوشيدن چيز دوخته وچيزى که مثل دوخته است ، مانند کلاه نمد. واگر ناچار شود که چيز دوخته اى را بپوشد کفاره آن يک گوسفند است .

(مسأله 29) احتياط واجب آنست که چيز دوخته کوچک را هم نپوشد ولى اگر هميان پول را به کمر ببندد يا از روى ناچارى فتق بند ببندد اشکال ندارد ، ولى براى بستن فتق بند احتياطاً يک گوسفند کفاره بدهد .

(مسأله 30) احتياط واجب آن است که لباس احرام خصوصاً پارچه اى را که بدوش مى اندازد گره نزند وباچوب ياسوزن بهم متصل نکند وبه آن تکمه ندوزد .

(مسأله 31) زنها مى توانند لباس دوخته بپوشند ولى بايد از پوشيدن قفازين خوددارى کنند وقفازين چيزى است که زنهاى عرب مى دوختند وبراى جلوگيرى از سرما در دست ميکردند .

هفتم : از چيزهائيکه بر محرم حرام مى باشد آن است که باقصد زينت کردن به چيزهائى که اسباب زينت است سرمه بکشد ، بلکه بنابر احتياط واجب بايد باقصد زينت به چيزى هم که سياه نيست سرمه نکشد ونيز به چيزهائيکه اسباب زينت است ، بدون قصد زينت هم سرمه نکشد .

هشتم : نگاه کردن در آئينه . ولى زدن عينک اگر زينت نباشد ونگاه کردن در آب صاف اشکال ندارد .

نهم : پوشيدن چيزى که تمام روى پا را بپوشاند، مانند کفش وچکمه وجوراب ، واحتياط مستحب آنستکه از پوشيدن چيزى هم که مقدارى از روى پارا مى پوشاند خوددارى نمايد ، ولى بند نعلين اگر چه مقدارى از روى پا را مى گيرد اشکال ندارد .

(مسأله 32) اگر محرم به پوشيدن چيزى که تمام روى پارا مى پوشاند بواسطه نداشتن نعلين محتاج شود بنابر احتياط واجب بايد روى آن را بشکافد وبعد بپوشد .

دهم : دروغ گفتن وفحش دادن است ونيز اگر عيب هائى را از خود دور کند وبه ديگرى نسبت دهد ياصفات خوبى را براى خود ثابت کند واز ديگرى سلب نمايد، حرام ميباشد .

يازدهم : قسم خوردن است، به اين صورت که بگويد لا والله يابگويد بلى والله واحتياط واجب آنست که بغير اين دو لفظ هم قسم نخورد ، ولى در مقام ناچارى که بخواهد حقى را ثابت کند ياباطلى را از بين ببرد، قسم خوردن اشکال ندارد .

(مسأله 33) براى قسم دروغ بنابر مشهور در دفعه اول يک گوسفند ودر دفعه دوم يک گاو ، ودر دفعه سوم يک شتر کفاره بر انسان واجب است ، اگر چه اغلب اخبار دلالت مى نمايد که در دروغ سوم هم گاو است ، وبراى قسم راست در دفعه اول و دوم بايد استغفار کند ودر دفعه سوم يک گوسفند بر او واجب مى شود .

دوازدهم : کشتن شپش وکنه ومانند اينها چه در بدن باشد وچه در لباس ، بلکه احتياط واجب آن است که آنها را از جاى خودشان بجاى ديگر نگذارد ولى اين درصورتى است که در جاى اول محفوظ تر باشد وگرنه عوض کردن جاى آنها مانعى ندارد .

سيزدهم : آنکه بقصد زينت کردن انگشترى در دست کند واما اگر بقصد ثواب باشد مانعى ندارد ، ونيز اگر به قصد زينت يابدون قصد زينت در حال احرام حنا ببندد ياپيش از احرام به قصد زينت حنا ببندد واثر آن تا وقت احرام بماند حرام است .

چهاردهم : آنکه زن با زيورى خود را زينت کند، ولى اگر چيزهائيکه پيش از احرام با آنها زينت مى کرده همراهش باشد وبراى احرام بيرون نياورد ، اشکال ندارد اما بايد براى شوهر خود ومردهاى ديگر نمايان نکند .

پانزدهم : ماليدن روغن به بدن اگر چه خوشبو نباشد ونيز اگر روغنى را که بوى خوش دارد پيش از احرام بمالد چنانچه اثر آن تاوقت احرام بماند حرام است ولى اگر ناچار باشد در حال احرام مى تواند روغن به بدن بمالد .

شانزدهم : بر طرف کردن مو از بدن خود يا ازبدن ديگرى ، اگر چه آنکس در حال احرام نباشد واگر يک مو را هم برطرف نمايد حرام است ولى اگر ناچار باشد که مثلاً براى درد سر مو را برطرف کند ، ياموئيکه چشم را اذيت مى کند برطرف نمايد ، اشکال ندارد ، وهمچنين است اگر در وقت وضوء وغسل بدون قصد کنده شود .

(مسأله 34) اگر در حال احرام سرش را بتراشد ياموى زير بغل ياموى يکى از آنها را بر طرف کند اگر چه از روى ناچارى هم باشد يک گوسفند کفاره براو واجب مى شود ولى به جاى گوسفند مى تواند سه روز روزه بگيرد يا دوازده مد که تقريباً ده چارک است گندم يا جو ومانند اينها به شش فقير بدهد .

(مسأله 35) اگر به سر يا ريش خود دست بکشد ويک مو يا دو موى آنها بيفتد ، بايد دو مشت گندم يا جو ومانند اينها صدقه بدهد .

هفدهم : آنکه مرد سر خود را بپوشاند واحتياط واجب آنست که گل وحنا بسر نمالد وچيزى هم بر سر نگذارد بلکه احتياط مستحب آن است که باجاى ديگر بدن مثلاً بادست سر را نپوشاند .

(مسأله 36) اگر مرد سر خود را بپوشاند ، کفاره آن يک گوسفند است ، واگر چند مرتبه سر را بپوشاند در صورتيکه مجلس پوشانيدن سر متعدد باشد وعذرى هم نداشته باشد بنابر احتياط مستحب براى هر دفعه يک گوسفند بدهد .

(مسأله 37) پوشانيدن مقدارى از سر هم بر مرد حرام است ولى اگر بواسطه دستمالى که براى سر درد مى بندند يا بواسطه بند مشک آب که معمولاً آن را بر سر مى اندازند مقدارى از سر را بپوشاند اشکال ندارد .

(مسأله 38) پوشاندن گوش بر مرد حرام است ولى پوشاندن صورت براى او اشکال ندارد .

(مسأله 39) انسان در حال احرام نمى تواند سر را در آب ياچيز روان ديگرى فرو برد .

هيجدهم : آنکه زن صورت خود را به نقاب ياچيز ديگرى بپوشاند وپوشانيدن مقدارى از صورت هم براى زن جائز نيست .

(مسأله 40) اگر زن موقع نماز براى آنکه يقين کند که سر وگردن او پوشيده شده است ، مقدارى از اطراف صورت را بپوشاند اشکال ندارد ، ولى بعد از نماز بايد فوراً آن مقدار را باز کند .

(مسأله 41) زن مى تواند براى رو گرفتن از نامحرم مقدارى از چادر ياچيز ديگرى را که بر سر انداخته، تا روى بينى بياورد ولى اگر روى چانه وبيشتر بياورد واجب است که آن را با دست يا باچوب از صورت دور نگهدارد واگر دور نگاه ندارد يک گوسفند کفاره بر او واجب مى شود .

نوزدهم : آنکه مرد محرم در حال راه پيمودن موقعيکه سوار است سايه بالاى سر خود قرار دهد مثلاً در اتومبيل بنشيند ، ياچتر بر سر بگيرد ، ولى براى زن وبچه اشکال ندارد .

(مسأله 42) احتياط واجب آنست که مرد محرم در حال راه پيمودن اگر پياده هم باشد سايه بالاى سر خود قرار ندهد بلکه اگر چتر ومانند آن بالاى سر او هم نيست طورى نکند که سايه آنها بر سر او بيفتد ولى راه رفتن در سايه اتومبيل ومانند آن اشکال ندارد اگر چه احتياط مستحب آنستکه آنرا نيز ترک نمايد .

(مسأله 43) احتياط واجب آنستکه در شب و در هواى ابر هم زير سايبان نرود .

(مسأله 44) مرد محرم اگر موقعى که منزل مى کند زير طاق ومانند آن برود اشکال ندارد ، اگر چه در موقعى باشد که براى کارهاى خود رفت وآمد مى کند ولى احتياط مستحب آنست موقعى که در منزل رفت وآمد مى کند چتر ومانند آن بر سر نگيرد .

(مسأله 45) اگر مرد محرم براى مرض ياشدت سرما ياگرما ياباران ناچار شود که در حال راه پيمودن زير سايه باشد معصيت نکرده ، اما يک گوسفند کفاره بر او واجب مى شود واگر در احرام عمره هم چند مرتبه زير سايه برود، يک گوسفند کافى است لکن احتياط مستحب آنستکه از براى هر روزى اگر ممکن باشد يک گوسفند کفاره بدهد ولى اگر در احرام حج هم يک مرتبه ياچند مرتبه زير سايه برود ، براى آن هم يک گوسفند کفاره واجب مى شود .

بيستم : آنکه از بدن خود خون بيرون آورد و نيز خراشيدن بدن و مسواک کردن، چنانچه بداند که بواسطه اينها خون بيرون مى آيد حرام مى باشد وبنابر احتياط کفاره آن يک گوسفند است .

(مسأله 46) اگر از بدن کس ديگر خون بيرون آورد مثل آنکه او را رگ بزند اشکال ندارد وهمچنين است اگر از روى ناچارى از بدن خودش خون بيرون آورد .

بيست ويکم : ناخن گرفتن است ، اگر چه کمى از آنرا بگيرد ولى اگر مقدارى از ناخن او افتاده وباقيمانده آن اذيت مى کند ، گرفتن آن اشکال ندارد اما بايد يک مد که تقريباً يک چارک ( ده سير ) است طعام يعنى گندم يا جو ومانند اينها به فقير بدهد .

(مسأله 47) اگر در حال احرام تمام يک ناخن را بگيرد بايد يک مد طعام بفقير بدهد وچنانچه همه ناخن هاى دست وپا را در يک مجلس بگيرد کفاره آن يک گوسفند است واگر در يک مجلس ناخن دست ها و در مجلس ديگر ناخن پاها را بگيرد دو گوسفند کفاره لازم مى شود .

بيست ودوم : کندن دندان است ، اگر خون بيايد. وبنابر احتياط واجب کفاره آن يک گوسفند است ولى اگر خون بيرون نيايد حرام نيست اگر چه احتياط مستحب ترک آن است .

بيست وسوم : کندن درخت وگياهى است که در حرم روئيده باشد ، ولى کندن گياهى که خود محرم آنرا کاشته يادر ملک او روييده اشکال ندارد ونيز کندن گياهى که در منزلش روييده ، اگر بعد از آنکه در آنجا منزل کرده روييده باشد وکندن اُذخر که گياه معروفى است وکندن درخت ميوه ودرخت خرما مانعى ندارد .

(مسأله 48) اگر در حال احرام گياهى را بکند ، بايد استغفار کند واگر مقدارى از يک درخت را بکند بايد باندازه قيمت آن به فقير بدهد واگر درختى را بکند چناچه بزرگ باشد کفاره آن يک گاو واگر کوچک باشد کفاره آن يک گوسفند است .

(مسأله 49) کسى که محرم است نبايد براى شتر خود علف بکند ولى اگر شتر را رها کند که علف بخورد اشکال ندارد .

(مسأله 50) کندن درخت ياگياه حرم براى کسى هم که محرم نيست حرام ميباشد.

(مسأله 51) اگر انسان بطور معمول راه برود وبواسطه راه رفتن او مقدارى از گياه حرم کنده شود اشکال ندارد .

بيست وچهارم : آنکه شمشير ياچيز ديگرى را که آلت جنگ است بخود ببندد ولى اگر ناچار باشد اشکال ندارد .

(مسأله 52) احتياط واجب آنست که آلت جنگ را در صورتيکه نمايان باشد همراه بر ندارد اگر چه بخود نبسته باشد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 
Powered by TayaCMS