امانت (وديعه)
مسأله 1992 :
«وديعه» آن است که انسان مال خود را به ديگرى به عنوان امانت و به منظور حفظ و نگهدارى بسپارد هر گاه اين مطلب را با صيغه لفظى بگويد، يا بدون اين که صيغه اى بخواند به شخص امانتدار بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى دهد و او هم به همين قصد بگيرد، بايد به احکام وديعه و امانت که بعداً گفته مى شود عمل نمايد.
مسأله 1993 :
خيانت در امانت حرام است و از گناهان کبيره است و اگر کسى امانتى را بپذيرد بايد در نگهدارى آن کوتاهى نکند و هر وقت صاحب امانت از او بخواهد به او بدهد، خواه صاحب امانت مسلمان باشد يا غير مسلمان.
شرايط و احکام امانت
مسأله 1994 :
امانتدار و کسى که مال را امانت مى گذارد هر دو بايد «بالغ» و «عاقل» باشند، بنابراين اگر بچّه نابالغ يا ديوانه مالى را نزد کسى امانت بگذارد صحيح نيست، همچنين نمى توان مالى را نزد بچّه نابالغ يا ديوانه امانت گذارد، ولى اگر مميّز باشد و ولىّ او اجازه دهد مى تواند امانت را قبول کند.
مسأله 1995 :
هرگاه از بچّه يا ديوانه چيزى را بطور امانت قبول کند اگر آن چيز مال خود آن بچّه يا ديوانه است بايد به ولىّ او برساند و نمى تواند به خود او بازگرداند و اگر مال شخص ديگرى است بايد به صاحبش بدهد و در هر حال اگر آن مال تلف
[386]
شود بايد عوض آن را بدهد، ولى اگر کسى مالى را دست بچّه يا ديوانه اى ببيند که ممکن است از بين برود و آن را بگيرد و در نگهدارى آن کوتاهى نکند ضامن نيست.
مسأله 1996 :
کسى که توانايى نگهدارى امانت را ندارد نبايد آن را قبول کند، ولى اگر صاحب مال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و کسى هم که بهتر حفظ کند وجود نداشته باشد، قبول کردن آن مانعى ندارد.
مسأله 1997 :
هرگاه انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نيست، چنانچه او مال را بگذارد و برود و اين شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نيست، ولى بهتر آن است که اگر مى تواند آن را نگهدارى کند.
مسأله 1998 :
کسى که چيزى را امانت مى گذارد هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگيرد و کسى هم که امانتى قبول کرده هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش بازگرداند.
مسأله 1999 :
هرگاه انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و وديعه را فسخ کند بايد هرچه زودتر مال را به صاحب آن يا وکيل يا ولىّ او برساند، يا به آنها خبر دهد که مالشان را ببرند و اگر بدون عذر مال را به آنها نرساند و خبر هم ندهد چنانچه تلف شود بايد عوض آن را بدهد.
مسأله 2000 :
هرگاه کسى امانتى را قبول کند اگر جاى مناسبى براى حفظ آن ندارد بايد تهيّه نمايد و طورى آن را نگهدارى کند که مردم بگويند در حفظ امانت کوتاهى نکرده است در غير اين صورت اگر تلف شود ضامن است.
مسأله 2001 :
کسى که امانت را قبول نموده اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و زياده روى هم ننمايد و اتّفاقاً آن مال تلف شود ضامن نيست، ولى اگر به اختيار خودش آن را در جايى بگذارد که گمان مى رود ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود ضامن است، مگر اين که جايى بهتر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به صاحبش يا کسى که بهتر حفظ مى کند برساند.
مسأله 2002 :
هرگاه صاحب مال محلّى را براى نگهدارى مال خود معيّن کند و به
[387]
امانتدار بگويد که بايد آن را در اينجا حفظ کنى و به جاى ديگر نبرى، امانتدار حق ندارد آن را به جاى ديگر ببرد، مگر آن که احتمال دهد در آنجا از بين مى رود و بداند چون آنجا در نظر صاحب مال براى حفظ بهتر بوده است گفته است بيرون نبر، ولى اگر نداند به چه جهت اين سخن را گفته بايد به جاى ديگر نبرد و اگر ببرد و تلف شود احتياط واجب آن است که عوض آن را بدهد.
مسأله 2003 :
اگر صاحب مال جايى را براى نگهدارى مال معيّن کند، ولى به امانتدار نگويد آن را به جاى ديگر نبر، چنانچه امانتدار احتمال دهد که در آنجا از بين مى رود بايد آن را به جاى ديگرى که محفوظ تر است ببرد و چنانچه مال در جاى اوّل بماند و تلف شود ضامن است.
مسأله 2004 :
هرگاه صاحب مال ديوانه شود امانتدار بايد امانت را فوراً به ولىّ او برساند، يا به او خبر دهد که مال را ببرد و اگر بدون عذر شرعى اين کار را نکند و مال تلف شود ضامن است، مگر اين که ولىّ او اجازه دهد امانت به حال خود بماند.
مسأله 2005 :
هرگاه صاحب مال بميرد امانتدار بايد مال را به وارث او برساند، يا به او خبر دهد که آن را ببرد و چنانچه در اين کار کوتاهى کند ضامن است، ولى اگر براى آن که مى خواهد وارث را بشناسد، يا بداند ميّت وارث ديگرى هم دارد يا نه، مال را ندهد و مال تلف شود ضامن نيست.
مسأله 2006 :
اگر صاحب مال بميرد و چند وارث داشته باشد، امانتدار بايد مال را به همه ورثه بسپارد، يا به کسى که وکيل همه آنان باشد بنابراين، اگر تمام مال را فقط به يکى از ورثه بدون اجازه ديگران بدهد ضامن سهم ديگران است.
مسأله 2007 :
هرگاه امانتدار بميرد، يا ديوانه شود، وارث يا ولىّ او بايد هر چه زودتر به صاحب مال اطّلاع دهد، يا امانت را به او برساند.
مسأله 2008 :
هرگاه امانتدار نشانه هاى مرگ را در خود ببيند چنانچه ممکن است بايد امانت را به صاحب آن يا وکيل او برساند و اگر ممکن نيست احتياط آن است به حاکم شرع دهد و اگر دسترسى ندارد بايد وصيّت کند و شاهد بگيرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصيّات و محلّ آن را بگويد.
[388]
[389]