احکام دفن میت (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

احکام دفن میت (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

احکام دفـن

مسأله 612 :

واجب است ميت را طورى در زمين دفن کنند که بوى او بيرون نيايد و درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند و در صورتى که ترس درنده و نزديک شدن انسانى که از بوى ميت اذيت شود در بين نباشد احتياط واجب آن است که گودى قبر به همان اندازه مذکور در بالا باشد، و اگر ترس آن باشد که جانور بدن او را بيرون آورد، بايد قبر را با آجر و مانند آن محکم کنند.

مسأله 613 :

اگر دفن ميت در زمين ممکن نباشد مى توانند به جاى دفن، او را در بنا يا تابوت بگذارند.

مسأله 614 :

ميت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند که جلوى بدن او رو به قبله باشد.

مسأله 615 :

اگر کسى در کشتى بميرد چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در کشتى مانعى ندارد بايد صبر کنند تا به خشکى برسند و او را در زمين دفن کنند، وگرنه بايد در کشتى غسلش بدهند و حنوط و کفن کنند و پس از خواندن نماز ميّت چيز سنگينى به پايش ببندند و به دريا بيندازند يا او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دريا بيندازند و اگر ممکن است بايد او را در جايى بيندازند که فوراً طعمه حيوانات نشود.

مسأله 616 :

اگر بترسند که دشمن، قبر ميت را بشکافد و بدن او را بيرون آورد و گوش يا بينى يا اعضاى ديگر او را ببرد چنانچه ممکن باشد بايد به طورى که در مسأله پيش گفته شد او را به دريا بيندازند.

مسأله 617 :

مخارج انداختن در دريا و مخارج و محکم کردن قبر ميت را در صورتى که لازم باشد بايد از اصل مال ميت بردارند.

مسأله 618 :

اگر زن کافره بميرد و بچه در شکم او مرده باشد، چنانچه پدر بچه مسلمان باشد، بايد زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند که روى بچه به طرف قبله باشد بلکه اگر هنوز روح هم به بدن او داخل نشده باشد، بنابر احتياط واجب بايد به همين دستور عمل کنند.

مسأله 619 :

دفن مسلمان در قبرستان کفار و دفن کافر در قبرستان

[107]

مسلمانان جائز نيست.

مسأله 620 :

دفن مسلمان در جايى که بى احترامى به او باشد مانند جايى که خاکروبه و کثافت مى ريزند، جايز نيست.

مسأله 621 :

ميت را نبايد در جاى غصبى دفن کنند و دفن کردن در جايى که براى غير دفن کردن وقف شده مثل مسجد و حسينيه جايز نيست.

مسأله 622 :

دفن ميّت در قبر مرده ديگر جائز نيست مگر آن که قبر، کهنه شده باشد و ميت اوّلى از بين رفته باشد.

مسأله 623 :

چيزى که از ميّت جدا مى شود، اگرچه مو و ناخن و دندانش باشد، بايد با او دفن شود، و دفن ناخن و دندانى که در حال زندگى از انسان جدا مى شود مستحب است.

مسأله 624 :

اگر کسى در چاه بميرد و بيرون آوردنش ممکن نباشد بايد در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.

مسأله 625 :

اگر بچه در رحم مادر بميرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد بايد به آسانترين راه او را بيرون آورند، و چنانچه ناچار شوند که او را قطعه قطعه کنند اشکال ندارد، ولى بايد به وسيله شوهرش اگر اهل فن است يا زنى که اهل فن باشد او را بيرون بياورند و اگر ممکن نيست مرد محرمى که اهل فن باشد، و اگر آن هم ممکن نشود مرد نامحرمى که اهل فن باشد بچه را بيرون بياورد، و در صورتى که آن هم پيدا نشود کسى که اهل فن نباشد مى تواند بچه را بيرون آورد.

مسأله 626 :

هرگاه مادر بميرد و بچه در شکمش زنده باشد اگرچه اميد زنده ماندن طفل را نداشته باشند به وسيله کسانى که در مسأله پيش گفته شد پهلوى چپ او را بشکافند و بچه را بيرون آورند و دوباره بدوزند.

مستحبّات دفن

مسأله 627 :

مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و ميت را در نزديکترين قبرستان دفن نمايند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتى بهتر باشد مثل آن که مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، يا مردم براى فاتحه اهل قبور بيشتر به آن جا بروند و نيز جنازه را در چند ذرعى قبر، زمين بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزديک ببرند، و در هر مرتبه زمين بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر

[108]

کنند. و اگر ميت مرد است در دفعه سوّم طورى زمين بگذارند که سر او طرف پايين قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمايند. و اگر زن است در دفعه سوّم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه اى روى قبر بگيرند، و نيز جنازه را به آرامى از تابوت بگيرند و وارد قبر کنند، و دعاهايى که دستور داده شده، پيش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که ميت را در لحد گذاشتند، گره هاى کفن را باز کنند و صورت ميت را روى خاک بگذارند و بالشى از خاک زير سر او بسازند و پشت ميت، خشت خام يا کلوخى بگذارند که ميّت به پشت برنگردد و پيش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست ميّت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ ميّت بگذارند و دهان را نزديک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگويند:

اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا فُلانَ ابنَ فُلانْ و به جاى فلان اسم ميت و پدرش را بگويند مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگويند:

اِسْمَعْ اِفْهَمْ يا مُحَمّدبن عَلِىّ پس از آن بگويند:

هَلْ اَنْتَ عَلَى الْعَهْدِ الَّذِى فارَقْتَنا عَلَيْهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لااِلهَ اِلاّالله وَحْدَهُ لاشَريکَ لَهُ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلّى الله عَلَيْهِ وَآلِه عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ وَسَيّدُ النّبيّينَ وَخْاتَمُ الْمُرْسَلِينَ وَاَنَّ عَليّاًاَمِيرُالْمُؤمِنينَ وَسَيّدُ الوَصِييّنَ وَاِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَى الْعالَميِنَ وَاَنَّ الْحَسَنَ وَالْحُسَيْن وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْن وَمُحَمَّدَبْن عَلِىٍّ وَجَعْفَرَبْنَ مُحَمَّد وَموُسَى بْنَ جَعْفَر وَعلىَّ بْنَ موُسى وَمُحَمَّدَبْنَ عَلِىٍّ وَعلىَّ بْنَ مُحَمَّد وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ وَالْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِىّ صَلَواتُ الله عَلَيْهِمْ اَئِمَّةُ الْمُؤْمِنيِنَ وَحُجَجُ اللهِ عَلَى الخَلْقِ اَجْمَعينَ وَاَئِمَّتکَ اَئِمَّةٌ هُدِىَ اَبْرارٌ يا فُلانَ بْنَ فُلان و به جاى فلان بن فلان اسم ميّت و پدرش را بگويد:

و بعد بگويد: اذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَيْنِ مِنْ عِنْدِاللهِ تَبارَکَ وَتَعالى وَسَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِيِّکَ وَعَنْ دينِکَ وَعَنْ کِتابِکَ وَعَنْ قِبْلَتِکَ وَعَنْ اَئِمَّتِکَ فَلاْ تَخَفْ وَلا تَحْزَنْ وَقُلْ فِى جَوابِهِما اللهُ رَبّى وَمُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ نَبِيّى وَالاِْسْلامُ دينى وَالْقُرآنُ کِتابى وَالْکَعْبَةُ قِبْلَتِى وَاَمِيرُالْمُؤمِنينَ عَلىُّ بْنُ اَبِى طالب اِمامى وَالْحَسَنُ بْنُ عَلىٍّ الْمُجْتَبى اِمامى وَالْحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ الشَّهيدُ بِکَرْبَلا اِمامى وَعلِىُّ زَيْنُ الْعابِدينَ اِمامى وَمُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامى وَجَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامى، وَ مُوسَى الْکاظِمُ اِمامى، وَعَلىُّ الرِّضا اِمامِى، وَمُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامِى، وَعَلِىٌّ الْهادِى اِمامِى وَالْحَسنُ الْعَسْکَرى

[109]

اِمامى وَالْحُجَّةَ الْمُنْتَظَرُ اِمامِى هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ اَئِمَّتى وَسادَتى وَقادَتى وَشُفَعْائى بِهِمْ اَتَوَلَّى وَمِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِى الدُّنْيا وَالاخِرَةِ ثُمَّ اَعْلَمْ يا فُلانَ بْنَ فُلان و به جاى فلان بن فلان اسم ميت و پدرش را بگويد بعد بگويد: اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَتَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَاَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ نِعْمَ الرَّسوُلُ وَاَنَّ عَلِىِّ بْنَ اَبىِ طالِب وَاوْلادَهُ الْمَعْصوُمينَ الاَْئِمَّةَ الاِْثْنى عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّةُ وَاَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ حَقُّ وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَسُؤالَ مُنْکَر وَنَکِير فىِ القَبْرِ حَقُّ وَالْبَعْثَ حَقٌ والنُشُورَ حَقٌ وَالصِّراطَ حَقٌّ وَالْمِيزانَ حَقٌّ وَتَطايُرَ الکُتُبِ حَقٌّ وَاَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَالنّارَ حَقُّ وَاَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيْبَ فيها وَاَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبوُرِ پس بگويد: اَفَهِمْتَ يا فُلانُ و به جاى فلان اسم ميّت را بگويد پس از آن بگويد: ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ وَهَديکَ اللهُ اِلى صِراط مُسْتَقيم عَرَّفَ اللهُ بَيْنَکَ وَبَيْنَ اوْلِيائِکَ فِى مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ پس بگويد: اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعَدْ بِروُحِه اِلَيْکَ وَلَقّنهُ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَک.

مسأله 628 :

مستحب است کسى که ميّت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد و از طرف پاى ميت از قبر بيرون بيايد، و غير از خويشان ميت کسانى که حاضرند، با پشت دست خاک بر قبر بريزند و بگويند: اِنّا لله واِنّا اِلَيْهِ راجِعوُن. اگر ميت زن است کسى که با او محرم مى باشد او را در قبر بگذارد و اگر محرمى نباشد خويشانش او را در قبر بگذارند.

مسأله 629 :

مستحب است قبر را مربع يا مربع مستطيل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمين بلند کنند و نشانه اى روى آن بگذارند که اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند، و بعد از پاشيدن آب کسانى که حاضرند، دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره مبارکه اِنّا اَنْزَلْناه بخوانند و براى ميت طلب آمرزش کنند و اين دعا را بخوانند:

اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَيْهِ وَاصْعَدْ اِلَيْکَ روُحَهُ وَلَقِّهِ مِنْکَ رِضْواناً وَاَسْکِنْ قَبْرَهُ مِنْ رَحْمَتِکَ ما تُغْنِيهِ بِهِ عَنْ رَحْمَة مَنْ سِواکَ.

مسأله 630 :

پس از رفتن کسانى که تشييع جنازه کرده اند مستحب است وَلِىّ ميت يا کسى که از طرف ولىّ اجازه دارد، دعاهايى را که دستور داده شده، به ميت تلقين کند.

مسأله 631 :

بعد از دفن مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ولى اگر مدتى گذشته است که به واسطه سر سلامتى دادن، مصيبت يادشان مى آيد، ترک

[110]

آن بهتر است، و نيز مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.

مسأله 632 :

مستحب است انسان در مرگ خويشان، مخصوصاً در مرگ فرزند صبر کند و هر وقت ميت را ياد مى کند بگويد: «اِنّالله وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ» و براى ميت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد و قبر را محکم بسازد که زود خراب نشود.

مسأله 633 :

جائز نيست انسان در مرگ کسى صورت و بدن را بخراشد و به خود لطمه بزند.

مسأله 634 :

پاره کردن يقه در مرگ غير پدر و برادر جائز نيست.

مسأله 635 :

اگر مرد در مرگ زن يا فرزند يقه يا لباس خود را پاره کند يا اگر زن در عزاى ميت صورت خود را بخراشد به طورى که خون بيايد يا موى خود را بکند بايد يک بنده آزاد کند يا ده فقير را طعام دهد و يا آنها را بپوشاند و اگر نتواند بايد سه روز روزه بگيرد بلکه اگر خون هم نيايد بنابر احتياط واجب به اين دستور عمل نمايد.

مسأله 636 :

احتياط واجب آن است که در گريه بر ميت صدا را خيلى بلند نکنند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

Powered by TayaCMS